شرح زایمان : ( پارت ۸ )

درد سزارین با پمپ درد و شیاف کنترل میشه اما این رو بدون که تو یه شب درد نداری
و این درد چند روز طول میکشه اما دُزش کمتر میشه

بگذریم...
به این نکته ها توجه کن :
وقتی بهت اجازه دادن مایعات بخوری حواست باشه که مایعات سرد نخوری
شروعت با مایعات شیرین و کافئین دار باشه
مثل نسکافه
البته اون لحظه که به من اجازه دادن مایعات مصرف کنم ، اجازه تکون خوردن نداشتم
بخاطر همین اب سیب طبیعی خوردم با نی
و بعدا که اجازه نشستن بهم دادن (نیمه نشسته در واقع) ، نسکافه خوردم
کافئین باعث میشه سردرد نگیرید
اینکه میگن تکون نخورید هم به همین دلیله
اگه رعایت نکنید هم درد عملتون شدید میشه هم سردرد بدی میگیرید

از آب میوه های صنعتی و نفخ دار ، کمپوت های صنعتی و غذاهای سنگین و حجم دار و نفخ دار دوری کنید

تا یه مدت شما باید غذاهاتون سبک باشه تا راحت هضم بشه و یبوست نگیرید

بعد اینکه بهتون اجازه راه رفتن دادن ، تا جایی که اذیت نمیشید حتما راه برید ، کمک میکنه زود سرپا بشید 👌🏻 (البته فواید دیگه هم دارهه)
.
یادتونه گفتم تو اتاق عمل پاهامو باند پیچی کردن
باید حدود یک هفته همونطور بمونه و نهایت نیم ساعت در روز پاهاتون آزاد باشه
اگه اذیتید میتونید تو خونه جوراب واریس بپوشید...

قرص و دارو هایی که پزشک میگه رو حتما رعایت کنید
و به علائم خطر سزارین هم حتما توجه کنید
تو اینترنت سرچ کنید واستون میارهه

۴ پاسخ

یکی از دلایلی که ترجیح دادم کاملا بیهوش شم توی سزارین و اسپاینال نشم همین تکون نخوردن و کمردرد بعدشه
گرچه که بدنم به داروی بیهوشی هم حساسیت نشون داد و تا یروز بعد از عمل هزیون میگفتم درحالی که بیدار بودم 🤦🏻🤦🏻

عزیزم من شنیدم نسکافه اگه بخوریم می‌ره تو شیر بعد بچه خوابش نمیبره

..۰۰۰۰۰

ک چییییی؟ چاره ای غیر اینم داریم؟ الان مثلا اومدی اینجا تز بدی دل ماهارو داغون کنی؟ دردیه ک باید کشید جمع کنید بالا این حرفارو عوض روحیه دادن میزنید از ریشه داغون میکنید

سوال های مرتبط

مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 ۱ ماهگی
نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت اول:
۱. حتمااااا پمپ درد بگیرید. هزینه کنید و چندین‌بار هم بسپارید و تکرار کنید که براتون پمپ درد رو بذارن. من با یه خانومی که پمپ درد نداشت تو ریکاوری بودم و وضعیت‌مون قشنگ متفاوت بود. من راحت بودم ولی اون کلی درد کشید.
۲. حتماً شیاف بگیرید از پرستارها و دردتون که شروع شد استفاده کنید. مسکّنِ خوردنی هم که بهتون دادن (به من مفنامیک اسید دادن) حتماً سر ساعت مصرف کنید.
۳. راه رفتن رو جدی بگیرید. نگید دردم میگیره یا جون ندارم. درد رو تحمل کنید و تا جای ممکن راه برید (چه بیمارستان چه وقتی اومدید خونه). میتونید وقتی مسکّن مصرف کردید و اثر کرد پاشید راه برید که دردتون کمتر باشه.
۴. اگر بهتون آنتی‌بیوتیک دادن هم حتماً و به موقع مصرف کنید. نذارید خدای نکرده جای بخیه‌ها بخواد عفونت کنه.
۵. وقتی رفتید خونه پانسمان رو باز کنید و جای بخیه‌ها رو هرروز با شامپو بچه و آب ولرم بشورید و بعدش هم حسابی با حوله و باد سرد سشوار خشک کنید.
۶. از همون بیمارستان مایعات و کمپوت زیاد بخورید. من تو بیمارستان آبمیوه و چایی و کمپوت (انجیر و گلابی) میخوردم و قشنگ شکمم کار کرد. اینجوری هم خودتون کمتر اذیت میشید هم بیمارستان زودتر مرخص‌تون می‌کنه. خونه هم که رفتین به خوردنِ این چیزا ادامه بدین.
۷. من بعد عملم اصلا سردرد و گردن‌درد و حالت تهوع نداشتم ولی درکل حواستون باشه که زیاد صحبت نکنید و سرتون رو هم تکون ندین. وقتی اجازه‌ی خوردن پیدا کردین هم چایی و مایعات زیاد بخورین که اثر بی‌حسی و مواد بیهوشی زودتر از بدنتون بره بیرون.
مامان Karen💙 مامان Karen💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۷
بعد اون پرستاره اومد بهم شربت داد که نفخم کمتر بشه که تاثیرگذار هم بود و تونستم پاشم راه برم و دردم کمتر شد باخودم میگفتم چی میشد همینو دیشب میدادین که اینقد عذاب نکشم!
اون روز تا ساعت ۱ بیمارستان بودیم و ساعت ۱ مرخص شدیم و اومدیم خونه.
درسته همون یه شب بهم سخت گذشت اما از این طرف خیلی زود سرپاشدم و میتونستم کارامو خودم انجام بدم.
اونایی که سزارین هستین حتما قبل عمل برین سرویس و کامل خودتونو تخلیه کنین شب قبلش هم غذای سبک بخورین
و موقعی که میگن مایعات بخورین مثل من همه چیو روهم روهم نخورین. پمپ درد هم حتما بگیرین و اگه احیانا بعد عمل نفخ داشتین بگین واسه نفختون بهتون شربت بدن.
شاید اگه من اینا رو رعایت میکردم در اون حد اذیت نمیشدم
و در آخر بازهم میگم بدن با بدن فرق میکنه تجربه مو ننوشتم که خدایی نکرده استرس بگیرین ، نوشتم بلکه براتون نکته ی مثبتی داشته باشه.
اگه این مشکل براتون پیش نیاد بدونین که سزارین خیلی راحته چون تو اتاق عمل که اصلا هیچی متوجه نمیشین و کل پروسه عملتون یک ربع بیشتر طول نمیکشه و بعد عمل هم بعد اولین راه رفتن خیلی کارتون راحت میشه و با هر بار پاشدن از رو تخت دردتون کمتر و کمتر میشه.
مامان Karen💙 مامان Karen💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۵
تقریبا ساعت ۱ بود که آوردنم بخش و یه چند لحظه بعد هم پسرمو آوردن
(بدی بیمارستانی که رفته بودم این بود که بچه رو به باباش نشون نمیدادن و شوهرم با بقیه ساعت ۳ موقع ملاقات تونست بچه رو ببینه.)
از موقعی که وارد بخش شدیم بی حسیم دیگه داشت میرفت و دردام شروع میشد که اومدن شکممو فشار دادن خیلی درد داشت دوبار هم تو ریکاوری ماساژ دادن اما اونجا درد نداشت بی حس بود کامل
پرستار هر ۶ ساعت میومد یه شیاف میذاشت و دردام زیاد بود همش باخودم میگفتم کاش پمپ درد میگرفتم
خیلی هم نفخ کرده بودم و بیشتر دردی که داشتم بخاطر همین نفخ بود که فشار میاورد به بخیه هام
حسابی ضعف کرده بودم اما میگفتن ساعت ۱۰ شب مایعات رو شروع کنم
ساعت ۱۰ شد و مایعات میخوردم از پرستار هم پرسیدیم فرقی نداره چقد بخوریم گفت نه منم نسکافه و چای و آبمیوه و .. درهم میخوردم که مثلا اثر مواد بی حسی زود بره
اینقد اون نفخ شکمم اذیتم میکرد همش از پرستار میپرسیدم کی باید راه برم میگفت ساعت ۱ میایم کمکت میکنیم راه بری
منم خوشحال بودم و به آبجیم میگفتم راه که برم حالم بهتر میشه
اما به این راحتیا که فکر میکردم نبود البته بدن با بدن فرق داره
اما واسه من اون شب خیلی سخت گذشت..
مامان دنیز مامان دنیز ۳ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان دخملی مامان دخملی ۵ ماهگی
آقا خیلی زیاد شد توضیحاتم از ریکاوری منو بردن که ببرن بخش تو راهرو همسرمو دیدم و خیالش از بابت من راحت شد
قسمت سخت بعدی این بود که با اون دردا تختم رو چسبوندن به یه تخت دیگه و گفتن خودمو بکشونم رو اون تخت
واقعا برام سخت بود
ساعت ۵ عصر دخترم بدنیا اومد و ساعت ۱۱ من تو بخش بودم گفتن دیگه میتونم سرمو تکون بدم و از ساعت ۴ میتونم مایعات بخورم
ولی من تا ساعت ۴ تکون نخوردم و بالش زیر سرم نذاشتم
دردا هم خب سخت بود ولی سه ساعت یه بار دوتا شیاف میزاشتم
وقتی تونستم مایعات بخورم دوتا نسکافه تو یه لیوان آبجوش مامانم قاطی کرد و داد بهم خوردم و تا میتونستم آبمیوه و آب کمپوت و این چیزا خوردم
بعدشم یه شربت و شیاف بیزاکودیل دادن بهم و گفتن پاشم راه برم
خیلی درد داشت و سخت ترین قسمت سزارین برام این راه رفتن بود ولی خب هرچی گذشت راه رفتن هم برام قابل تحمل شد
عصر اون روز مرخص شدیم و دردای خونه هم با شیاف قابل تحمل بود

برگردم عقب قطعا همین راهو بازم انتخاب میکنم و از انتخابم خیلی راضیم و اینکه اونقدری که فکر میکردم ترسناک و وحشتناک نبود
دیگه همین.
مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۳ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۳)

بعد از ریکاوری منو بردن بخش و دیگه تا فرداش که مرخصی بشم همونجا بودم. خب طبیعتا زخم سزارین دردناکه و خیلی نمیتونی حرکت کنی اما ساعت به ساعت بهتر میشی. هروقت درد داشتم میگفتم که بیان برام شیاف بزارن که خیلی دردم بهتر میشد. اولین راه رفتن هم خیلی دردناکه ولی قابل تحمله (اابته برای من اینجوری بود و آستانه تحملم بالاست) چندین قدم که برداشتی خیلی بهتر میشی برای همین توصیه میشه روز اول رو بیشتر استراحت کرد اما روزهای بعد سعی کنید راه برید تا کم کم بهتر بشید. بدی سزارین همین جای عمل و بخیه است که مدتها راحت نیستی و برای بلند شدن و نشستن یا پهلو به پهلو شدن خیلی اذیت میشی. من متاسفانه پمپ درد نداشتم چون از قبل هماهنگ نشده بود و برای زایمان طبیعی بدون درد (اپیدورال) برنامه ریخته بودم. ولی درخواست شیاف میدادم و مدام برام شیاف میذاشتن و بهتر میشدم.

برای عمل سزارین حتما درنظر بگیرید که باید بعدا تو خونه کمکی داشته باشین. من اگه همسرم و مادرم پیشم نبودن، با این زخم سزارین عمرا میتونستم کارام رو انجام بدم. اوایل انقدر سخته بلند بشی که خیلی طول میکشه. مثلا بچه گریه میکنی تا بیای بلند بشی که بغلش کنی خیلی زمان میبره حتما باید کسی باشه که بهتون کمک کنه. تا مدتها جای بخیه درد داره. در مقایسه با زایمان طبیعی که بعدش راحتی و میتونی همه کارات رو خودت انجام بدی. این شرایط رو حتما درنظر بگیرید.
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان سزارین پارت ۳
رفتم تو اتاق عمل واسم آمپول بیحسی زدن اصلا نفهمیدم ۵ دقیقه ای هم پاهام بی حس شدن و پرده کشیدن و عمل رو شروع کردن من تازه داشتم در و دیوارارو نگاه میکردم که شکمم رو به تکون هایی دادن و صدای گریه بچه شنیدم دیگه اوردنش چسبوندنش به صورتم حتی تو اتاق عمل گذاشتنش رو سینم شیر بخوره من با نینی درگیر بودم که پردرو برداشتن و گفتن تموم شد رفتیم ریکاوری
تو ریکاوری گفته بودن میلرزیدو اینا لرزش در حد وقتی که تب و لرز میگیری و چیز خاصی نبود
باد ۱ ساعت اوردنم تو بخش
شوهرمو مامانمو دیدم بهم گفته بودن سرتو بالا نگیر که سردرد نگیری منم سرمو بالا نگرفتم اما خیلی حرف زدم سردرد نگرفتم چون پمپ درد و اینا گرفته بودم درد خاصی مداشتم موقع راه رفتن هم بخاطر پمپ درد بازم درد نکشیدم خلاصه که همه چی راحت بود من خودمو واسه بیشتر از این ها آماده کرده بودم اما همه چیز قابل تحمل بود و من الکی گندش کرده بودم به نظرم حتما پمپ درد بگیرید
مامان اِلارا🎀 مامان اِلارا🎀 ۴ ماهگی
مامان ماهان مامان ماهان ۲ ماهگی
پارت سوم طبیعی - سزارین
تا دکترم بیاد شد ساعت یک ظهر، و بردنم اتاق عمل، اونجا وقتی میخواستم رو تخت جا به جا بشم، دکترم دید خونریزی دارم و معاینم کرد. مشخص شد با معاینه های طولانی تو زایشگاه جفتم کنده شده و خونریزی کرده، که دیگه دکترم به دکتر بیهوشی گفت اصلا وقتو تلف نکنین و بیهوشش کنین. فورا بیهوشم کردن و دیگه چیزی نفهمیدم.
ساعت یک و نیم زایمان کردم و تا ساعت پنج تو ریکاوری بودم . بعد پرستار اومد چند بار با فاصله شکممو فشار دادن که خیلی دردناک بود چون بی حس نشده بودم. بعد بردنم تو بخش، خیلی درد داشتم. برام شیاف گذاشتن.
مخصوصا که تا چند روز بعد به خاطر بی هوشی همش سرفه خشک و خارشی داشتم که واقعا دردناک بود. تا آخر شب ناشتا بودم و بعد هم تا فردا ظهر فقط اجازه مصرف مایعات داشتم. از صبح سه شنبه بهم گفتن باید راه بری ،واقعا دو سه بار اول راه رفتن خیلی سخت و دردناک بود ولی به همون اندازه هم مفید، یعنی هرچی بیشتر راه برید زودتر خوب میشید. قبل از ظهر سوندم را کشیدن و بهم شربت و شیاف کار کن دادن که چند ساعت بعد یه کمی شکمم کار کرد و مرخصم کردن.