تجربه زایمان
پارت ۷
بعد اون پرستاره اومد بهم شربت داد که نفخم کمتر بشه که تاثیرگذار هم بود و تونستم پاشم راه برم و دردم کمتر شد باخودم میگفتم چی میشد همینو دیشب میدادین که اینقد عذاب نکشم!
اون روز تا ساعت ۱ بیمارستان بودیم و ساعت ۱ مرخص شدیم و اومدیم خونه.
درسته همون یه شب بهم سخت گذشت اما از این طرف خیلی زود سرپاشدم و میتونستم کارامو خودم انجام بدم.
اونایی که سزارین هستین حتما قبل عمل برین سرویس و کامل خودتونو تخلیه کنین شب قبلش هم غذای سبک بخورین
و موقعی که میگن مایعات بخورین مثل من همه چیو روهم روهم نخورین. پمپ درد هم حتما بگیرین و اگه احیانا بعد عمل نفخ داشتین بگین واسه نفختون بهتون شربت بدن.
شاید اگه من اینا رو رعایت میکردم در اون حد اذیت نمیشدم
و در آخر بازهم میگم بدن با بدن فرق میکنه تجربه مو ننوشتم که خدایی نکرده استرس بگیرین ، نوشتم بلکه براتون نکته ی مثبتی داشته باشه.
اگه این مشکل براتون پیش نیاد بدونین که سزارین خیلی راحته چون تو اتاق عمل که اصلا هیچی متوجه نمیشین و کل پروسه عملتون یک ربع بیشتر طول نمیکشه و بعد عمل هم بعد اولین راه رفتن خیلی کارتون راحت میشه و با هر بار پاشدن از رو تخت دردتون کمتر و کمتر میشه.

۱ پاسخ

من نمیفهمم چرا دکتر پرستارا اسرار دارن زنا طبیعی و بدون مسکن درد بزان
انکار از دردشون خوشحالن

سوال های مرتبط

مامان نیلان👧🏻 مامان نیلان👧🏻 ۱ ماهگی
مامان Karen💙 مامان Karen💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان
پارت ۵
تقریبا ساعت ۱ بود که آوردنم بخش و یه چند لحظه بعد هم پسرمو آوردن
(بدی بیمارستانی که رفته بودم این بود که بچه رو به باباش نشون نمیدادن و شوهرم با بقیه ساعت ۳ موقع ملاقات تونست بچه رو ببینه.)
از موقعی که وارد بخش شدیم بی حسیم دیگه داشت میرفت و دردام شروع میشد که اومدن شکممو فشار دادن خیلی درد داشت دوبار هم تو ریکاوری ماساژ دادن اما اونجا درد نداشت بی حس بود کامل
پرستار هر ۶ ساعت میومد یه شیاف میذاشت و دردام زیاد بود همش باخودم میگفتم کاش پمپ درد میگرفتم
خیلی هم نفخ کرده بودم و بیشتر دردی که داشتم بخاطر همین نفخ بود که فشار میاورد به بخیه هام
حسابی ضعف کرده بودم اما میگفتن ساعت ۱۰ شب مایعات رو شروع کنم
ساعت ۱۰ شد و مایعات میخوردم از پرستار هم پرسیدیم فرقی نداره چقد بخوریم گفت نه منم نسکافه و چای و آبمیوه و .. درهم میخوردم که مثلا اثر مواد بی حسی زود بره
اینقد اون نفخ شکمم اذیتم میکرد همش از پرستار میپرسیدم کی باید راه برم میگفت ساعت ۱ میایم کمکت میکنیم راه بری
منم خوشحال بودم و به آبجیم میگفتم راه که برم حالم بهتر میشه
اما به این راحتیا که فکر میکردم نبود البته بدن با بدن فرق داره
اما واسه من اون شب خیلی سخت گذشت..
مامان اِلارا🎀 مامان اِلارا🎀 ۴ ماهگی
مامان علی اکبر مامان علی اکبر روزهای ابتدایی تولد
شرح زایمان : ( پارت ۸ )

درد سزارین با پمپ درد و شیاف کنترل میشه اما این رو بدون که تو یه شب درد نداری
و این درد چند روز طول میکشه اما دُزش کمتر میشه

بگذریم...
به این نکته ها توجه کن :
وقتی بهت اجازه دادن مایعات بخوری حواست باشه که مایعات سرد نخوری
شروعت با مایعات شیرین و کافئین دار باشه
مثل نسکافه
البته اون لحظه که به من اجازه دادن مایعات مصرف کنم ، اجازه تکون خوردن نداشتم
بخاطر همین اب سیب طبیعی خوردم با نی
و بعدا که اجازه نشستن بهم دادن (نیمه نشسته در واقع) ، نسکافه خوردم
کافئین باعث میشه سردرد نگیرید
اینکه میگن تکون نخورید هم به همین دلیله
اگه رعایت نکنید هم درد عملتون شدید میشه هم سردرد بدی میگیرید

از آب میوه های صنعتی و نفخ دار ، کمپوت های صنعتی و غذاهای سنگین و حجم دار و نفخ دار دوری کنید

تا یه مدت شما باید غذاهاتون سبک باشه تا راحت هضم بشه و یبوست نگیرید

بعد اینکه بهتون اجازه راه رفتن دادن ، تا جایی که اذیت نمیشید حتما راه برید ، کمک میکنه زود سرپا بشید 👌🏻 (البته فواید دیگه هم دارهه)
.
یادتونه گفتم تو اتاق عمل پاهامو باند پیچی کردن
باید حدود یک هفته همونطور بمونه و نهایت نیم ساعت در روز پاهاتون آزاد باشه
اگه اذیتید میتونید تو خونه جوراب واریس بپوشید...

قرص و دارو هایی که پزشک میگه رو حتما رعایت کنید
و به علائم خطر سزارین هم حتما توجه کنید
تو اینترنت سرچ کنید واستون میارهه
مامان دنیز مامان دنیز ۳ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان حامی مامان حامی ۲ ماهگی
سلام خانوما
من تازه وقت کردم بیام از زایمانم بگم بهتون 😄
اول از همه از خدا میخوام که همتون با دل خوش و سلامتی فندقتون رو بغل بگیرید 🥹
دوم اینکه من از اول قبل از اینکه باردار بشم میگفتم فقط طبیعی میخوام زایمان کنم ولی بعد بارداری و یه سری پرسیدن تجربه ها و تحقیق تصمیم گرفتم سزارین کنم و به نظرم بهترین تصمیم بود برای من
البته که بدن هر شخص فرق داره ولی من برگردم عقب هم باز سزارین رو انتخاب می‌کنم
صبح رفتم بیمارستان و چون من بیهوشی کامل رو انتخاب کرده بودم وقتی نرفته بودم اتاق عمل برام سوند رو گذاشتن
سوند اونقدر ها هم که میگن درد نداره فقط بدیش اینه هی احساس دسشویی داری و فکر میکنی داره در میاد 😕
بعدم که رفتم اتاق عمل و بیهوشی و زایمان تو ریکاوری که به هوش اومدم درد نداشتم پسرم رو گذاشتن رو سینم که شیر بخوره و سریع رفتم بخش اونجا هم دردم در حدی نبود که اذیت بشم با اینکه پمپ درد هم نداشتم
از راه رفتن هم بگم یه مقدار سوزش داری ولی نباید بترسی و تو ذهنت بزرگش کنی چون خودت که میای از تخت پایین و میبینی اونقدر هم درد نداشت دوست داری راه بری البته که خوب فشار میاد به آدم که طبیعیه
روز مرخص شدن از بیمارستان درد بدی اومد سراغم که گریه میکردم که راه حل اون درد هم شیاف دیکلوفناک ۱۰۰
ادامه دارد ...
مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۳ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۳)

بعد از ریکاوری منو بردن بخش و دیگه تا فرداش که مرخصی بشم همونجا بودم. خب طبیعتا زخم سزارین دردناکه و خیلی نمیتونی حرکت کنی اما ساعت به ساعت بهتر میشی. هروقت درد داشتم میگفتم که بیان برام شیاف بزارن که خیلی دردم بهتر میشد. اولین راه رفتن هم خیلی دردناکه ولی قابل تحمله (اابته برای من اینجوری بود و آستانه تحملم بالاست) چندین قدم که برداشتی خیلی بهتر میشی برای همین توصیه میشه روز اول رو بیشتر استراحت کرد اما روزهای بعد سعی کنید راه برید تا کم کم بهتر بشید. بدی سزارین همین جای عمل و بخیه است که مدتها راحت نیستی و برای بلند شدن و نشستن یا پهلو به پهلو شدن خیلی اذیت میشی. من متاسفانه پمپ درد نداشتم چون از قبل هماهنگ نشده بود و برای زایمان طبیعی بدون درد (اپیدورال) برنامه ریخته بودم. ولی درخواست شیاف میدادم و مدام برام شیاف میذاشتن و بهتر میشدم.

برای عمل سزارین حتما درنظر بگیرید که باید بعدا تو خونه کمکی داشته باشین. من اگه همسرم و مادرم پیشم نبودن، با این زخم سزارین عمرا میتونستم کارام رو انجام بدم. اوایل انقدر سخته بلند بشی که خیلی طول میکشه. مثلا بچه گریه میکنی تا بیای بلند بشی که بغلش کنی خیلی زمان میبره حتما باید کسی باشه که بهتون کمک کنه. تا مدتها جای بخیه درد داره. در مقایسه با زایمان طبیعی که بعدش راحتی و میتونی همه کارات رو خودت انجام بدی. این شرایط رو حتما درنظر بگیرید.
مامان دخملی مامان دخملی ۵ ماهگی
آقا خیلی زیاد شد توضیحاتم از ریکاوری منو بردن که ببرن بخش تو راهرو همسرمو دیدم و خیالش از بابت من راحت شد
قسمت سخت بعدی این بود که با اون دردا تختم رو چسبوندن به یه تخت دیگه و گفتن خودمو بکشونم رو اون تخت
واقعا برام سخت بود
ساعت ۵ عصر دخترم بدنیا اومد و ساعت ۱۱ من تو بخش بودم گفتن دیگه میتونم سرمو تکون بدم و از ساعت ۴ میتونم مایعات بخورم
ولی من تا ساعت ۴ تکون نخوردم و بالش زیر سرم نذاشتم
دردا هم خب سخت بود ولی سه ساعت یه بار دوتا شیاف میزاشتم
وقتی تونستم مایعات بخورم دوتا نسکافه تو یه لیوان آبجوش مامانم قاطی کرد و داد بهم خوردم و تا میتونستم آبمیوه و آب کمپوت و این چیزا خوردم
بعدشم یه شربت و شیاف بیزاکودیل دادن بهم و گفتن پاشم راه برم
خیلی درد داشت و سخت ترین قسمت سزارین برام این راه رفتن بود ولی خب هرچی گذشت راه رفتن هم برام قابل تحمل شد
عصر اون روز مرخص شدیم و دردای خونه هم با شیاف قابل تحمل بود

برگردم عقب قطعا همین راهو بازم انتخاب میکنم و از انتخابم خیلی راضیم و اینکه اونقدری که فکر میکردم ترسناک و وحشتناک نبود
دیگه همین.
مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 ۱ ماهگی
مراحل سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت اول:
اول از همه میرید پذیرش/اطلاعات و کارهای اداری رو انجام میدین. بعدش میرید اورژانس و اونجا فشارتون رو میگیرن و یکسری سوال میپرسن و احتمالا مدارک پزشکی‌تون رو میگیرن چک میکنن. بعدش هم میرید که نوار قلب بگیرن از جنین و احتمالا معاینه دهانه رحم انجام بدن. بعد هم لباستون رو عوض میکنید و میرید لِیبر. اونجا هم خانم‌هایی مثل شما هستن هم خانم‌هایی که دارن زایمان طبیعی انجام میدن؛ برای همین ممکنه کمی شلوغ و پر سر و صدا باشه و شاید از جیغ زدن‌های زائوها هم بترسید😅 چند ساعتی تو لِیبر خواهید بود و اونجا ازتون آزمایش ادرار و خون میگیرن و آنژیوکت هم وصل میکنن. نزدیک ساعت عمل‌تون که بشه، براتون سوند و سِرُم وصل می‌کنن. این بنظر من بدترین بخش سزارین بود! واقعاً حس چندشی داره و همش فکر میکنید دستشویی‌تون داره میریزه! سوزش هم داره زیاد. اصن خیلی رو مخه دیگه😁 ولی خوبی‌ش اینه که خیلی طول نمیکشه. چون اتاق عمل که برین و بی‌حس بشین، دیگه متوجهش نمیشید اصن. خلاصه که یه نیم‌ساعت یا کمتر رو تحمل کنید تا از شرش راحت شید.
بعد از وصل کردن سوند هم دیگه با ویلچر میبرنتون اتاق عمل. دم در رو تخت دراز میکشین و یه سری سوال میپرسن ازتون و بعد میبرنتون داخل خود اتاق عمل. اونجا دراز میکشین رو تختِ عمل و دکتر بیهوشی به کمرتون ماده‌ی بی‌حسی رو تزریق میکنه. به هرحال سوزن دارن میزنن و خب کمی درد داره ولی زود تموم میشه. بلافاصله باید درازکش بشین و از نوک پاهاتون تا نزدیک سینه‌هاتون بی‌حس میشه. حالتش هم اینجوریه که بشدت سنگین و همینطور داغ میشه پاهاتون. بعد پرده میکشن جلوتون و شروع میکنن عمل رو. در کمتر از ۱۰ دقیقه صدای نی‌نی رو میشنوید و تمامه (: