۴ پاسخ

چه خوب توضيح دادي ، من دوشنبه نيكان اقدسيه عمل دارم، خيلي استرس و فوبياي اتاق عمل دارم، و اينكه استرس بالا اوردن ، اصلا كلا استرسي هستم ، خدا كنه همينجور كه ميگي باشه و زود تموم بشه ، فقط يه سوال وقت ملاقات هنوز نميتونستي سرتو تكون بدي،،؟؟؟؟ يا خرب شده بودي؟

برا ماهم دعا کن ک زجر نکشیم🥲اینجا برای هرکسی پمپ درد نمیزارن من در ب در دنبالشم ک برام بزارن..

عزیزم سزارین چندم بودین؟ هزینه ش چقدر شد؟

عزیزم بعدش که بی حسیتون رفت درد شدید نگرفتید ؟؟بعد موقعی که اول بار بلند میشید خیلی درد دارا ؟؟بعد موقع دسشویی چجوری باید بریم

سوال های مرتبط

مامان 🍪 کلوچه مامان 🍪 کلوچه ۱ ماهگی
مامان آقارضا مامان آقارضا روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین

من سرکلاژ بودم و درد رحم داشتم با وجود سرکلاژ معاینه شدم و گفتن نیم سانت باز شدی و اگه بیشتر بشه و باز نکنی ممکنه رحم دور از جون پاره بشه و من تو ۳۷هفته و ۳روز سزارین شدم (سزارین اختیاری)

صبح ساعت ۵:۳۰بیمارستان بودم و خیلی درد داشتم و وقتی بهم سوند وصل کردم به معنای واقعی کلمه داشتم از درد میمردم خیلی برای من سوند سخت بود کارامو کردم و ۵دقیقه مونده به عملاز شدت درد سوند تمام بدنم خیس عرق بودم و دردم وحشتناک تر شده بود ،رفتم تو اتاق عمل و خلاصه سزارین شدم و من پمپ درد هم گرفتم ساعت ۹رفتم اتاق عمل و ساعت ۱۱از ریکاوری زدم بیرون و درد سزارین مثل یه پریودی پر درد بود ولی نه اون حدی که نشه تحمل کرد و هر وقت حس میکردم دردم یکم داره اذیتم میکنه دکمه پمپ درد رو میزدم و برام شدت درد کمتر میشد و خداروشکر پسرمم تو دستگاه نرفت و بعدم ۱۲ساعت بعد عمل گفتن بلندشو راه برو،خلاصه به جز درد سوند که اصلا برام قابل وصف نبود بقیه عمل واسم قابل تحمل بود وذخلاصه که واسه کسایی که مثل من ترس دارن یا از درد طبیعی میترسن من سزارین رو پیشنهاد میدم ان شاءالله دامن اقدامیا سبز بشه و همه ی مامانا بچه هاشون رو صحیح و سلامت بفل بگیرند🥰🤲🏻💐❤️
مامان ملورین🎀 مامان ملورین🎀 ۱ ماهگی
تجربه ی زایمان سزارین من توی بیمارستان نیکان اقدسیه :
اول از همه ۲۶ ام وقت سزارینم بود بگم که از دکترم لیلا سعیدی خیلی راضی بودم به شدت عالی هم کارش هم بخیه زدنش اخلاقش و ...حرفه ای ترین دکت ی که تابحال دیدم ...
اونروز ما ساعت ۷ رفتیم بیمارستان تا پرونده سازی کنیم و حساب کتاب
منو فقط با همسرم اجازه دادن برم بالا ...رفتیم منو تنها فرستادن بلوکزایمان ی سریع سوالپرسیدن فشارمو گرفتن سابقه بیماری و حساسیت هامو چک کردن مدارکمو اماده کردن و جواب ازمایشمو چک کردن و قندمو گرفتن و سوند بهم زدن ....اینم بگم سوند رو خیلی خوب زد ینی دردش از سرم و سوزن کمتره فقط اولش احساس دستشویی دارید ...
بهم انژوکت زد تو دستم اونم خوب زد فقط جاش یکم کبود شده چون مدت زیادی رو دستم بود ...
حوالی ساعت ۹ بعد کاغذ بازی اینا گفتن منو با پرستار بفرستن طبقه پایین اتاق عمل ...
بعد توی راه تیم فیلم برداری و دکور اومدن گفتن میخواید یا نه هزینش ۴/۵ بود من واجب ندونستم انجام بدم اونجا حالا خودشون بهتون میگن همه چیو ...دکور هم از ۲/۵ داشت به بالا .
خلاصه من فقط پمپ دردو گرفتم با اتاق خصوصی اونم میگم دلیلشو ...
همه چی تااینچاها اوکی بود رسیدیم جلوی دراتاق عمل گفتن با همیرتونخداحافظی کنید که ما دلمون نیومد فقط شوهرم گفت زود بیا منتظرتم .
بعدش منو تنها با پرستار بردن تو روی ویلچر بودم .رسیدیم اتاق عمل به نظرم استرس زا نبود ی جوری بود که احساس راحتی کنی نه اتاق عمل...
بعد دکتر بیهوشی اومد برای سر کردن کمرم .
مامان پندار مامان پندار ۱ ماهگی
پارت دوم تجربه زایمانم 🌼😍
خلاصه بدون برنامه ریزی و اینکه اصلا از بیمارستان خبری داشته باشم رفتیم بیمارستان سعدیی اصفهان 😍 فوق العادههه بودن پرستار ها بیمارستان همه چی عالییی حتی شیاف هم خود پرستار میزاشت برامون
تا رسیدم دیگه دکتر رو دیدم گفتم به دادم برس فرشته نجاتم😍
خلاصه سریع بلافاصله معاینه شدم گفت ۳ فینگری گفتم‌ میرم سزارین و خلاصه سریع لباس گان پوشیدم رفتیم اتاق عمل
من چون ناهار خورده بودم اسپاینال شدم که راضی نبودم و آلان سر درد های افتضاحی دارم با اینکه چایی و نسکافه هم خوردم
خلاصه تا رفتم اتاق عمل حدود نیم ساعت بعد پسرمو گزاشتن بغلم😍😍
تو اسپاینال درد نداری بی‌حسی اما کاملا متوجه همه چی میشی .
بعدش که رفتم ریکاوری درد نداشتم و هرچی بی‌حسی میرفت یکم دردا متوجه میشدم اما مسکن زدن برام و قابل تحمل بود
رفتیم بخش هر به ۶ ساعت دوتا دوتا شیاف دادن و ی دونه سرم که درد ها کنترل شد و عالی بود . سون ام بعد عمل برام گزاشتن و اصلا درد متوجه نشدم فقط ادرار اول میسوخت ‌یکمی
مامان نون خامه ای🧁 مامان نون خامه ای🧁 ۱ ماهگی
#تجربه_زایمان
دیروز وقت سزارین داشتم بیمارستان نیکان اقدسیه پیش دکتر لیلا سعیدی
ساعت ۷و نیم صبح رفتیم پذیرش کارا رو انجام دادیم ساعت ۸ و ربع فرستادنم بلوک زایمان
واسم سوند وصل‌کردن تجربه سوند برای من وحشتناک بود
بشدت درد داشت و چندش بود، بعد فرستادنم اتاق عمل آمپول بی حسی اصلا درد نداشت بلافاصله پاهام داغ کرد و‌ سر شدم، عمل رو شروع کردن خیلی استرس داشتم از ترس میلرزیدم اما هیچیو متوجه نشدم شنیده بودم بعضیا موقع عمل حس تیغ کشیدن رو میفهمن اما من حتی اونم متوجه نشدم فقط موقعی ک‌بچه رو‌کشیدن بیرون انگار از دندم کشیدن بیرون ی حس بدی داشتم گفتم آی🥲 سریع نی نیو آوردن چسبوندن ب صورتم و آرامش بهم تزریق شد🥺😍
بعدش بردنم بخش و‌ چون آرامبخش داشتم و سر بودم دردی نداشتم
از سری ک‌در اومدم درد وحشتناکی‌اومد سراغم با پمپ درد و شیاف و‌مسکن هم کنترل نشد
من خیلی درد داشتم و هنوزم دارم. هیچکس مث من نبود
ماساژ شکمی رو ۵ ۶ دفعه انجام دادن حین سری و اصلا درد نداشتم و‌متوجه نشدم و برام خیلی خوب بود اصلا خونریزی ندارم الان از پریودی کمتره خونریزیم
در اخر دکتر سعیدی انقد قشنگ بخیه زده ک انگار ن انگار شکمم باز شده
مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 مامان پناه کوچولو🩷👧🏻 ۱ ماهگی
تجربه زایمان سزارین پارت ۳
رفتم تو اتاق عمل واسم آمپول بیحسی زدن اصلا نفهمیدم ۵ دقیقه ای هم پاهام بی حس شدن و پرده کشیدن و عمل رو شروع کردن من تازه داشتم در و دیوارارو نگاه میکردم که شکمم رو به تکون هایی دادن و صدای گریه بچه شنیدم دیگه اوردنش چسبوندنش به صورتم حتی تو اتاق عمل گذاشتنش رو سینم شیر بخوره من با نینی درگیر بودم که پردرو برداشتن و گفتن تموم شد رفتیم ریکاوری
تو ریکاوری گفته بودن میلرزیدو اینا لرزش در حد وقتی که تب و لرز میگیری و چیز خاصی نبود
باد ۱ ساعت اوردنم تو بخش
شوهرمو مامانمو دیدم بهم گفته بودن سرتو بالا نگیر که سردرد نگیری منم سرمو بالا نگرفتم اما خیلی حرف زدم سردرد نگرفتم چون پمپ درد و اینا گرفته بودم درد خاصی مداشتم موقع راه رفتن هم بخاطر پمپ درد بازم درد نکشیدم خلاصه که همه چی راحت بود من خودمو واسه بیشتر از این ها آماده کرده بودم اما همه چیز قابل تحمل بود و من الکی گندش کرده بودم به نظرم حتما پمپ درد بگیرید