۱۷ پاسخ

وای که همین حس منم دارم‌ هی میخام آروم باشم نمیزاره
بی ادب شدن این دوره بچه ها

و منی ک فکر میکردم دختر 7ساله خودم فقط اینجوریه😑😕همیشه میگم کاش این دخترم10سالش بود بعد این دوومی رو میاوردم پس انگار فرقی نداره کلا دورش همین شده همشون مثل همن🤦

اگه مال تو ۱بار انجام داده
مال من کل کارهاش همین مدلی هست
من مقصرم
فقط داد بیداد فحاشی
بعد تو مدرسه موش

یاعلی چقد سخته منی که میگم دخترم بزرگ بشه یه نفسی بکشم کاراشو خودش انجام بده پس باید از همین الان روش خیلی کارکنم 😬😬

منم پسرم نه سالشه اصلا حرف گوش نمیده اصلا اخلاقش خیلی فرق کرده ولی من با مهربونی یه خورده مدیریت کردم سخته ولی شما هم سعی کنید مقابلش نباشید کنارش باشید

والا دختر منم هفت سالش کلاس اول میره دائم وسایل گم میکنه حاظر جواب اصلا از رونمیره همش لجباز پرخاش میکنه

دختر منم ۷ سالش همینجوریه بعضی وقتا خیلی خوبه تو کارا خونه کمکم میکنه...خیلی مرتب و تمیز.ولی بعضی وقتا دیگ اون روش بالا میاد..

بخاطر دوران بلوغ هستش بهشون سخت نگیرین و محبت توجه بیشتر کنین زیاد بغلشون کنین

من پسرم ۹ سالشه همینجوری شده

منم پسرم دوازده سالشه اینقد بی خیال یه سره باید بگم درستو بخون تکلیفتو بنویس دیگه دیوونم کرده

عزیزم دختر من هم هشت سالشه دقیقا همینجوریه بد اخلاقی میکنه لجبازی میکنه زود به زود عصبانی میشه البته بیشتر از زمانی که برادرش به دنیا اومده اینجوری شده با اینکه تمام توانم رو میذارم که بهش محبت کنم هر کاری بتونم انجام میدم براش،آخر سر هم آنقدر عصبانیم‌میکنه که از کوره در برم یه چیزی بگم یا کاری کنم که بعدش مثل سگ پشیمون میشم

ببین شما میگی بهش کار و مسولیت نمیدی از الان ب بعد بده بذار عادت کنه از‌‌ش کمک بخاه تو کارهای خونه تا بفهمه ک سخته و کسی مقصر ندونه مث قدیم خوب نی اینجوریم لوس و تنبل بار بیاریم خوب نیست

آره

ممنون گلم⚘️

بستگی داره گلم.من دوتا ضربه روحی خیلی بدی خورد.اول مامانم خیلی وابستش بود از دنیا رفت.الانم بابام.احساس میکنم تو خودش میریزه.باید ی مشاور ببرمش.

دلم نمیاد دیگع بهش برسم واقعا ازته دل ناراحتم میکنه بعد میگم بچه هست متوجه نمیشه

واقعا خسته ام کرده ازحاضر جوابی و بی ادبی هاش خسته شدم

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻🧡 مامان علیرضا🌻🧡 ۲ سالگی
موندم از دست علیرضا چیکار کنم فقط 😢😭
آنقدر بد قلق و بی ادب شده که حد نداره
من و همسرم تو خونه خیلی با هم خوب صحبت میکنیم تا زمانی که با خودمونه اوکیه اگر ی نفر بیاد خونمون یا میاد میگه برو بیرون با میگه دوست ندارم یا زبون براش در میاره یا با هرچیزی که دستش برسه میزنه فرقی هم نداره کی باشه از خانواده خودم بکیر تا مادرشوهر و پدرشوهر و عمه
کل تربیت و ادعام تو مادر بودنو برده زیر سئوال 😭
آنقدر بچه آرومی بود خیلی مهربون و حرف گوش کن الان انگار شده بچه جنگلی خیلی بی ادب شده
خیلی ها میگن از چیزی بترسونمش مثلا از سوزن و اینا ولی من کلا مخالف ترسوندن بچه و زدنم تا الان خیلی باهاش راه اومدم سعی میکنم اینطور مواقع با بغل و صحبت کردن باهاش آرومش کنم
فقط همون موقع میگه مامان ببخشید معذرت میخوام بوس میکنه پنج دقیقه بعد دوباره همون کارو تکرار میکنه
آنقدر گفتم پسر خوبی باش اذیت نکن کوچولو ها کار بد کنن دعواشون میکنن
مثلا مبینی داره بازی میکنه میاد میگه مامان دعوا نمیکنی من میگم نه میگه آفرین بعد بوسم میکنه یا هی میاد میگه مامان کوچولو ها کار بد میکنن حرف بد میزنن
آنقدر گفتم تذکر دادم حس میکنم مدام ذهنش درگیر اینه
درصورتی که من اصلا اهل تنبیه نیستم بیشتر مواقع با حرف زدن سعی میکنم قانعش کنم نمیدونم واقعا چیکار کنم دارم دیوونه میشم 😭😭😭
بچه های شما هم اینطورین ؟؟