بیاین آرومم کنیم دیشب شب گهی بود برام🚶🏻😭
مهمون داشتم علیسان از هفت شب که بیدار شد تا دوازده نخوابید عادت داره هر دوساعت که بیداره نق میزنع میخوابونم ولی دیشب ما سرصدا میکردیم و بازی میکردیم این بچه تو رپروئک با تعجب مارو نگاه میکرد حتی یه بار صداش در نیومد برعکس بقیه مواقع ، شب تا رفتن خاموشی زدم خوابید به نیم ساعت نکشید بیدار شد زد زیر جیغ خوابش میومد مشخص بود بغل شوهرمم نرفت بیشتر جیغ زد خودم بلندش کردم رفتم به لیوان آب خوردم به اونم یکم آب دادم آروم شده اوردمش شیر دادم خوابید باز بعد چهل دقیقه نق زد گریه کرد بهش شیر دادم بعد ده دقیقه خوابید باز دوباره دوباره دیشب کلا هر چهل دقیقه یک ساعت بیدار شدم با گریه ش بهش شیر دادم تا هشت و نیم که دوباره انداخت سر جیغ و هرکار کردم نخوابید الآنم بعد یه ساعت با گهواره ش خوابوندمش خودم ولی له م😭😂💔🥲
مشکلمم اینه پسرم اذیت می‌کنه خودم نمیتونم بخوابم باید شوهرمم بیدار باشه نخوابه حرصم میگیره اون الان خوابه🫠😭😂

مشکل منم وقتایی که جای شلوغ میرم همینه. گناه دارن فسقلیا. این حجم از شلوغی مغزشونو اذیت میکنه. ببین وقتی مهمونی تموم‌میشه لباسشو عوض‌کن. یه لوسیونی کرمی چیزی بمال به تنش. درجا نور‌خونه رو‌کامل کم نکن. اروم اروم کم‌کن که عادت کنه. سعی کن مهمونیاتم دیگه از این به بعد جوری تنظیم کنی خواب جوجو بهم نخوره. مثلا دوساعت مونده به تایم‌خوابش محیطو اروم کنی. این روشا به من کمک کرد

دیشب برای این بچه ها چرا اینطور بود شاهان هم خوابیدااا ولی هی به پهلو می‌شد و با پاش بهم ضربه میزد تو خواب هر چقدر هم درستش میکردم نیم ساعت بعد پاش تو صورتم بود🙁🙁🙁

دیشب برای منم افتضاح بود ناهار دوستم دعوت کرده بود بعد مدتها رفتم همه چی خوب بود به موقع خواب ظهرش رو خوابید شب وقت برگشتم تو ماشین خواب بود یکم خرید داشتیم انجام دادیم ساعت ۱۰ رسیدیم خونه از خواب که بیدار شد شروع کرد جیغ زدن و گریه کردن مگه آروم میشد چشاشو میمالید ولی نمیخوابید تا ساعت ۱۲ به کوب گریه کرد من عصبی شدم از دهنم در رفت گفتم زهرمار 😐😐 شوهرم اومد گفت بده من با حرص خودم میخوابونم گفتم نه گفت لاقل من زهرمار نمیگم😐وسط گریه بچه ماهم دعوا کردیم حالا منم گریه میکردم بچه هم افتضاح ترین شب بود

دیشب برا منم اینجوری بود ننوشو میخاست خونه مادر شوهرم بودیم گذاشتمش رو پام اون خابید منم خابیدم نقش در امد پاشدم شیرش بدم دیدم همون جور رو پام. مونده مثل سکته ای بوده حالا خوبه هر جور بخابم همونجورم پا میشم تکون نخورده بودم همش میگم نکنه پام میرفت روش

کنارش نمیخابیدی وقتی باز بیدارمیشد؟؟؟

همدردیم خواهر دختر منم اونجوری میکنه کلا خستممممم☹️

ناراحتی چرا شوهرتم خسته اس به کاراش نمیرسه شوهرا همشون اینجورند مگر تک وتوک

همچین برای ما دیشب شب... بود🧘‍♀️🧘‍♀️🧘‍♀️

فک کنم ده یازده بار فقط بیدار شدم با گریه هاش شایدم حتی بیشتررررر😭