۵ پاسخ

پسر منم وابسته بود
میخواستم تدریجی بگیرم انگار فهمیده بود بدتر نیم ساعت یک بار شیر میخورد
یک ماه تلاش کردم نشد
منم یکهویی گرفتم .... چسب زدم نوک سینم
هر وقت می‌گفت شیر میگفتم اوف شده چیزایی که علاقه داشت میدادم میخورد هر خوراکی که دوست داشت ....
سه شب اول توی خواب عمیق بهش شیر دادم
بعد سه شب دیگه شبا هم بهش ندادم
ولی سه شب اول اذیت شدیم
خوابش عمیق نمیشد
همش گریه میکرد دنبال شیر بود

منم بچه ام شدیدا به شیر وابسته بود و حسابی اذیت میشدم
بعداز۱۳بدر شروع کردم کم کم توی طول روز کمش کردم و قبلش بهش میکفتم الان نه خیلی گریه میکرد ولی ازوقتی شروع کزدم به کمترکردنش عجیب میپذیرفت که نخوره و من هی تعداد دفعاتش رو‌کم‌کردم و هی رفته رفته وابستگیش کمتر شد تا دیشب که اخرین بار بهش شیر داذم و خوابید و هرچی هم توی طول شب بیدارشد دیکه بهش شیر ندادم و گفتم چسب روی لالا هست و‌اولش براش سخت بود و‌گریه کرد حسابی و بعد بهش پیشنهاد آب دادم قبول کرد و‌خورد‌و‌خوابید…ان شاالله که بتونیم دوتامون صبوری کنیم و شیر رو برای همیشه بذاره کنار.دیروز فقط شب قبل خواب شیر خورد توی طول روز نخورد.و این مدت فقط دیروز رو من سینم چسب زدم که دیگه کلا دل بکنه

نمیشه تلخک بزنی؟

من تو سفر مشهد گرفته بودم،لج و گریه و بی‌قراری داشت،اذیت میشی،ولی فقط فقط دلت نسوزه و دوباره بهش نده،با غذای دیگه با میوه ها با محیطی که دوست داره با دوستاش با کارتون با اسباب بازی ....حواسش باید پرت کنی اون همچنان بیقراره کم کم خوب میشه فقط خودت باید شیر ندی و مراعات کنی

منم همین مشکلو دارم نمیدونم چجوربگیرمش🥺

سوال های مرتبط