سلام خانوما خوبین☺️
مامانا ازتنهایی بچه داری کردن بگین برامنی ک الان۴۹روز دخترمه و خونه پدرمم میتونم دوماهگی برم خونه خودم یشهر دیگه؟؟؟
اخه از واکسنش میترسم تب کنه یا شب بیخوابیاش ببرم بدتر شه
اینجا ممانم خواهرام کمکن کلاهمه کارای دخترموانجوم میدن .همسرم میگ بسه وبیام خونه ازشانس خونمم اسباب کشی کردن نمیدونم برم یا بمون تا ۳ماهگی دخترمم تمومشه؟؟ خونم اشنا نزدیکم نیس همسرمم صب میره عصرمیاد همسرم برا۴میاد میگ ۵باهاش برگردم کسیم نیس باهام بیاد ک تنها نباشم ...ازیطرف استرس ایکنه تاحالا لباسشو خودشو یاحتی حمومش نکردمم دارم🙁🫠

سلام عزیزم ، ترستو بزار کنار ، مطمئن باش بری خونه خودت برات بهتره
زودتر مستقل میشی ، از پس کارای دخترت برمیای ، خودت میتونی خواب و خوراکشو تنظیم کنی ، متوجه خواسته هاش میشی و یه هفته ای قلق بچه‌ میاد دستت .
دو سه روز اول سخته ممکنه کم بیاری گریه کنی ولی کم کم همه چی درست میشه .
به فکر همسرت هم باش که باید کنارش باشی .
برای کولیک بچه‌هم قطره بده خودتم رعایت کن ، زیره سیاه دم کن بخور هم شیرتو زیاد میکنه هم نفخ بچه ت کم میشه . وقتی بیداره با پاهاش ورزش کن ، بی قراری کرد صدای سشوار توی گوشیت داشته باش واسش بزار ، هرچقدر بیشتر خونه ی بقیه باشی بیشترم کنترل بچه‌ ت از دستت درمیره ، من تا ۲۰ روزگیم اونجا بودم و شاید باورت نشه ولی پشیمونم میگم کاش سر ده روز برمیگشتم‌ ، اگر سختم میشد میگفتم اونا بیان پیشم .

سخت نگیر از پسش بر میای اولش طبیعتاً یه سری چالش داری ولی زود راه میوفتی
الان نگاه نکن یک عمر قراره با شوهرت بمونی بچه زود بزرگ میشه می‌ره به نظر من به حرف شوهرت گوش کن

خیلی اسونه عزیزم اینقد سخت نگیر ب خودت ، من از هفت روزگی خودم همه کارامو کردم ، دیگ کم کم باید ب زندگی قبلت برگردی

من پسرم نارس به دنیا اومد اینقدر ریز بود حتی میترسیدی بغلش کنی تا یک هفته ده روز اول فقط نغ میزد جون نداشت گریه کنه من فقط دو هفته پیش مامانم بودم بعد رفتم شهرمون پیش مادر شوهرم با اینکه اونجا معذب بودم و شوهرم می‌گفت بمون بچه بزرگ تر بشه ولی من با اصرار گفتم میام جایی که تو هستی نمی‌خوام دور باشم الان دارم تاثیرش رو میبینم
مطمئن باش پشیمون نمیشی از همراهی با شوهرت

اصلا خودت تنهایی انجام بدی کارای بچتو یه کیف و لذت دیگه ای داره
تا زمانی که خونه مامانتی یه حمام ببر بچتو و لباس بپوشون تا مطمعن شی یادگرفتی.
بعدم بیا خونه خودت😊
من خودم با اینکه خیلی زرنگ نیستم اما اصلا هیچ کدوم از کارای بچمو دوس نداشتم کسی انجام بده حتی مامانم.
همشو خودم و همسرم انجام دادیم و واقعا لذت بخشه😍

من تا هجده روزگی پیش مادرشوهرم بودم شوهرم نمیزاشت برم خونه میگفت میرم سرکار تو تنهایی، دیگه روز اخر با شوهرم بحث کردم گفتم میخام برم خونه خودم با دعوا رفتم خونه خودم و همش میگم کاش زودتر رفته بودم

عزیزم سخت نگیر من یه مامان اولیم باوجودنزدبک بودن خانوادم همش ده روز کنارم بودن با این حال همه کارای دخترم با خودم بود

اینجوری تا شوهر کنه که باید بمونی

خیلی راحته نترس اصلا

دختر منم همش باخودم میگفتم کی میشه با بچم تنها بمونم یا خودم حمومش کنم

عزیزم ماهایی ک از اول خودمون همه کارشو کردیمم مث تو بودیم ولی میبینی ک یاد گرفتیم مادر بودن یه چالش جالب سخت و شیرینه
با هر کاری ک براش میکنی خودتم ذوق خواهی کرد
اصلا نترس