میگم شما وقتی شیر میپره گلوی نی‌نی دست و پاتونو گم نمیکنین؟؟
مت خیلی هول میشم و میترسم، انقدری که از ترس بعد از زایمان هنوز خونه مامانمم و نرفتم خونه خودم:/
فکر میکردم اوکی شدم و گفتم آخر هفته برم خونه خودم، دیشب باز شیر پرید گلوش و از ترس مامانمو بیدار کردم الان نمیدونم با این ترسی که دارم میتونم تنهایی از پسش بربیام ک برگردم خونم یا نه

ولی هرچی سرش خم باش بهتر

اولش که دقه مرگ شدم چون من فقط ۹ روز مراقبم بودن تا چهل روزگیش که تنها بودم بقیه اشم تونستم برای همین تا اینجوری میشه یه سوت میکنم تو صورتش بعدش سریع از بالای دماغش تا پایین چندبار میکشم ولی اگه خیلی چیز باش برش میگردنم آروم با کف دستم میزنم پشت کمرش دستم رو روی کمرش میکشم

برای من چندبار پیش اومد و خیلی ترسیدم ولی سریع برش گردون و بزن پشتش درست میشه چیزی نیست که برای همه بچه ها پیش میاد طبیعیه

نه من قبل تولد دیار همش استرس اینو داشتم ولی نمیترسم الان
سریع برمیگردونم میزنم پشتش

عادیه عزیزم یاد میگیری یادمه دخترم کولیک داشت خیلی گریه میکرد چند روز خونه مامانم موندم بعدش اومدم خونه پدر شوهرم و ایشون لطف کرد و نزاشت مادرشوهرم شب پیش من بخوابه خیلی اذیت شدم و بی خوابی کشیدم خیلییی استرس داشتم ولی فهمیدم میتونم از پسش بربیام پس نگران نباش و اینکه
پیشونیش رو ماساژ بده از بالا به پایین

ن نترس همین الان دخترم احساس خفگی کرد ی لضه خاستم غش کنم

وای منم از همین خیلی میترسم الان خونه مامانم هستم ولی شنبه دیگه باید برم خونه خودم🥺🥺😭

جوری وقتی میخام شیرش بدم مامانمو بیدار میکنم کنارم باشع