۸ پاسخ

وای وای بله ماهم همینیم ... نمیدونن دندونه نمیدونم چیه فقط غرغرو شده وحشتناک... همش بغل میخواد

لنا هم سه روزه این طوری شده اصلا رو زمین نمیمونه میگ بغلم کن راه ببر🥺

من هروقت حس میکنم لنا کلافه شده میبرمش توی کوچه قدم میزنیم، درختا و گربه‌ها رو نشونش میدم باهاش حرف میزنن، دلش باز میشه اینجوری. یه نیم ساعتی سعی میکنم بیرون بمونیم. همیشه اینکارو که میکنم تا میایم خونه شیر میخوره میخوابه انگار خسته میشه.

وضعیت منم همینه فقط چشم میکشم عصر بشه ببرمش خونه مامانم فقط نق نق میکنع و بغل اصلا نمیمونه کارام انجام بدم

وضع ما هرروز همینه خواهر

حنانه منم همین جوریه از صبح فقط بغل میخاد شیر میگه جایی نرو میرم تا آشپز خونه گریه میکنه

وای دختر منم همینه دیونه شدم‌ خودم‌وزنی ندارم کتفم و کمرم درد میکنه فقطم‌میخواد بغلم باشه همش غر میزنه

دیار ی ماهه همینه تا غروب بشه ببرمش بیرون

سوال های مرتبط