۵ پاسخ

منم قبلا ایراد شوهرمو میگفتم باب دردل میدیم ن دارن هی بد میگن یا همیشه حتی الانم از شغلش ایراد میگیرن یکی دوبار دفاع کردم گفتم ن اینطور نیست و خیلی خوبه شغلشم هم ساعت کاریش خوبه هم غذا داره هم حقوقش بدنیست دیگ نگفتن یا وقتی میگن ساکت فقط نگاشون میکنم جوابی نمیدم همون خانوادم میگنا وگرنه ک غریبه چرا باید بیاد نظر بده درمورد همسر من

فقط نباید بزارین در مورد زندگی مشترکتون نظر بدن یا دخالت کنن البته هر دو طرف خانواده توهم بهشون بگو یا جوری برخورد کن کسی حق نظر دادن نداشته باشه

بهشون اجازه نده چون براشون عادت میشه
خودت از خوبی هاش تعریف کن البته زیاد نه چون خیلی از همین آشناها چشم دیدن خوشی بقیه رو ندارن
دختر خواهر شوهرم ۲۲سالشه تا یادم میاد کسی جرات نداره نداره بهش حرفی بزنه بس که مامانش هواشو داره

نباید ازشون پیش اونا بد بگی مثلا بگی حقوق شوهرم کمه یا اخلاق نداره یا بچم همش نق میزنه فقط جنبهای مثبت زندگیتو بگو تا اونام همونارو بخودت برگردونن

اول اینک زیاد نباید ازت بدونن مثلا ایرادای شوهرت نگو مشکلاتتون نگو ایرادای بچتو نگو رفت و امدم کمرنگ کن رو خودتم کار کن ک برات مهم نباشه

سوال های مرتبط