۷ پاسخ

اصلا نگران نباش خدا بخواد هرچیزی ممکنه باور کن ایمان داشته باش من اولش بهم گفتن رحم دوشاخ اینقد ترسیدم وگریه کردم دخترم۳۸هفته و۴روز سزارین کردم قبلش معاینم میکردن رحممم اصلا باز نشه بودم رو این یکی چیزای سنگین بلند کردم تکون میخورم هرچی بگیم خوردم چیزای گرم واینا ولی بچم هیچیش نشدخ تازه اینقد بادخترم بدو بدو بازی میکنم از بلندی میپرم جاشو سفتتتت چسبیده گل دخترم

اره عروس عموم

ب من گفته باید سرکلاژ بشی من خیلی میترسم از عمل و اتاق عمل

برای من دوشاخه تو سونوی قلب بهم گفت

عزیزم توکلت ب خدا باشه خدایی که نینی گذاشته تو دلت ایشالا خودشم تا آخرش میرسونه

این چطوریه

دوست خواهر من تونست

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس هفته بیست‌وسوم بارداری
مامان فندق مامان مامان فندق مامان هفته هجدهم بارداری