۴ پاسخ

مامان ارسام خیلی خوبه ک خواهرته راحتی بچتم بازی میکنه تو هم مواظبشی از چی رنج میبری
منکه فقط بچه های جاری ولی نمیبرمش اخه حرص میدنم ولی بچم دوسشون داره ا

اکر نزاری کم کم عادت میکنه

پسر بزرگ من کوچک که بود اینجوری بود همش دلش میخواست خونه ی خاله وداییش باشه اونجارو بیشتر خونه ی خودمون دوست داشت باهاش خیلی مبارزه کردم با هدیه خریدن شهر بازی بردن گردش کاردستی درست کردن نقاشی کشیدن انیمیشن دیدن بعدم مدرسه ای شد به بهانه ی مدرسه ودرس اجازه ندادم بره خداروشکر از سرش پرید .

منم بچم دوست داره بره خونه داییم چون بچه داره.. دوست داره بره خونه خالم چون بچه داره .. دوست داره بره خونه مادربزرگش چون بچه های عمه و عموش هس ولی من دوس ندارم هر چ هم باهاش بازی کنی و سرگرم کنی ولی خوشش میاد بره من اونا رو میگم بیان خونه ما

سوال های مرتبط

مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه