۳ پاسخ

من یه هفته اینجوریم دردزیادی هم میگیرتم وسط کمروزیرشکمم شکمم هم خیلی سفت میشه مثل همینی که میگی نفسم میگیره وشکمم مثل سنگ میشه ترشح زیاد هم دارم ولی فک میکنم طبیعیه یعنی باید برم زایشگاه ؟

واسه کسایی که نمیدونم انقباض یعنی چی. چجوریه. این تجربه ی من بود. ممکنه کسی درد داشته باشه با انقباض ممکنه هم نداشته باشه. مثل من . فکر میکردم به خاطر شام دیشب که نفسم تنگه.

مگه بچه خودشو سفت میکنه انقباض هست؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان جان جان مامان جان جان ۶ ماهگی
من واقعا دارم از درد زایمان طبیعی میترسم ،من از دیروز صبح انقباض داشتم از هر ۱۲ دقیقه ساعت ۲ نصفه شب به ۵ دقیقه رسید و رفتم بیمارستان و معاینه شدم و گفت هنوز همون یک سانتی و خیلی کم رشد کرده درحدی که نمیشه بهش گفت دو سانت ولی بیشتر از یک سانته ، ازم ان اس تی گرفتن اولی خوب نبود گفت برو پایین محوطه راه برو پله بالا پایین کن صبحانه بخور دوباره بیا ان اس تی بگیرم ازت رفتم اینکاررو کردم و دوباره رفتم ان اس تی گرفتم ولی بازم خوب نبود بهم دستور بستری دادن تا تحت مراقبت باشم ، دوباره برای آخرین بار ازم ان اس تی گرفتن خوب بود دکترا که جمع شدن دیدن نتایجو از بستری کردنم پشیمون شدن و گفتن لازم نیست بستری شی یه سونو بیوفیزیکال می‌نویسیم اگر خوب بود میتونی بری فقط یک روز درمیون بیا ان اس تی بده و من تو کل این مدت انقباض داشتم و درد میکشیدم اما چیزی که داخل ان اس تی ثبت میشد یه درد معمولی بود نه درد زیاد ،خلاصه من ساعت۱ ظهر بعد اینکه سونو شدم و خوب بود اومدم خونه ولی دردام بدتر شده یعنی وقتی میگیره شدت و تایمش از دیروز بیشتر شده ولی هیچ کدوم از اینا درد زایمان نیست خیلی کلافه شدم از نظر روحی و جسمی خستم هر روزم سر ان اس تی بهم استرس میدن دلم میخواد دنیا بیاد و بغل بگیرمش ...
کسی مثل من بوده چیکار کنم دردای واقعی بیاد سراغم
من پیاده روی دارم ورزش رو توپ و ورزشای لگنی دارم و...
مامان آراد مامان آراد ۱ ماهگی
پارت سوم
دیگه من با گزارش رفتم دوباره اناق زایمان پیش خانم صفایی و یه ماما جدید هم اومد دیگه دوتاشون پیشم بودن برای اینکه خاتمه بدن قرص زیر زبونی دادن ولی بار اول با آبرگ خوردم سوند گذاشتن توی رحمم که انقباض هام شروع بشه دردی نداشت خیلی کم بود دردش بعد یه ساعت که هم ان اس تی وصل بود هم این من چون دیابت داشتم و هی خوراکی هم میخوردم خیلی دستشویی میرفتم دو ساعت گذشت ساعت ۸ بود ادرار داشتم گفتم میرم دستشویی بعد یه دفعه سوند در رفت از توم‌موقع ادرار بعد تا اومدم بیرون شوهرم اومد پیشم بعد چک کردن دیدن هنوز همون ۲ و ۳ سانتم بعد دیگه توپ هم اوردن من هر ۲۰ دقیقه رو توپ ورزش میکردم ان اس تی میدادم دوباره ورزش میکردم وسطشم دردام شروع شده بود سه سانت که بودم بعد کسی که قرار بود اپیدورال بزنه رفته بود زایمان طبیعی ساعت ۱۰ اومد اپیدورال کردن یه حالت سِر کردن دندون داشت بعد یه مسکن ساده زدن رفتن یعنی من درپ رو حس میکردم تا ۱۱ شب همینجوری گذشت ولی اینم بگم ساعت خیلی تند می‌گذشت من که چیزی نفهمیدم از زمان بعد دیگه دوباره معاینه کردن گفتن ۳ و ۴ سانتم قرص زیر زبونی دادن ولی خب این دفعه زیر زبونم گذاشتم و انقباضام شروع شدن درد داشتم واقعا تا ساعت ۱۲ خیلی درد داشتم چک کردن گفتن ۴ سانتم ۶۰ درصد بعد من چون کلاس رایمان رفتم خیلی چیزا میفهمیدم همسرم همش کنارم بود بعد دیگه درد داشتم جوری که گریه میکردم بعد اومدن دوز اول اپیدورال رو زدن دردام آروم شد خانمه گفت این تا ۳ ساعت اثر داره ساعتم ۱۲ بود دیگه خانم صفایی گفت بخواب همسرمم از سرکار اومده بود ان اس تی هم همش وصل بودا ولی زیاد خوب نبود یه ساعت تند گذاشت
مامان 💙دوتا گل پسر💙 مامان 💙دوتا گل پسر💙 ۴ ماهگی
زایمان طبیعی

پارت سوم

سوزن رو بهم زدن و ان اس تی بهم وصل کردن و از ساعت ۵ بعد از ظهر بهم زدن درد داشتم میگرفت ول میداد و انقباض های شدید میگرفت همینجوری هر ده دقیقه ۴ بار انقباض داشتم تا شب همینجوری درد داشتم هر ده دقیقه ۴ بار درد داشتم اومدن معاینه کردن گفتن همون ۲ سانتی گفن اگه تا صبح باز نشد سزارین میکنن دیگه دردام همون بود و میشد تحمل کنی چجچوری بود اروم بودی بچه خودشو سفت میکرد مثل سنگ دلدرد و کمردرد همین که ول میکرد دلدرد و کمردرد خوب میشد بعدش هرباری که درد میومد سراغم ورزش میکرد حرکت لگنی پیاده روی وسط سالن با درد، اسکات میزدم لبه تخت، رقص کمر حالت سجده لگنمو چرخش میدادم . دیگه تا ساعت ۱۲ شب سرم داشتم و دیگع قطع کردن و گفتن دیگه استراحت کن بخواب همین که سرم قطع کردن دردهای منم رفت خوابیدم ساعت ۶ صبح اومدن دوباره بهم وصل کردن اینبار دردام طولانی در شد همینجوری ورزش مردم دیگه درداش قابل تحمل نبود و یکم اخ ناله بعدش ان اس تی بهم وصل کردن و گفتن چه انقباض های خوبی اگه اینجوری ادامه بدی ساعت تا ۵ عصر زایمان میکنی
ادامه پارت چهارم