۹ پاسخ

منم دخترم تازه یکسالش شده و باردارم ۱۳ هفته
هرچند اولش شوکه شدم اما الان که فکر میکنم میاد برای حلما جونم همبازی میشه ذوق میکنم
چون خودم حوصله بازی رو ندارم و اینکه میبینم حلما جون تنها بازی می‌کنه واقعا ناراحت میشم

خدادادی پسش نزن وخودتو توفکر نبر
پشت هم بزرگ بشن خیلی خوبه زیاد کاروبارنکن بزار زایمان زودرس هم نگیری
مامانت وشوهرت کمکت هستن وضعیت مالی خوبی داری اگ اوکیه
هفته ای یکی دوبار بگو بیان خونتو تمییز کنن عالیه

تاپیک ها رو همه رو خوندم
خیلی از کسایی که تجربه شما رو داشتن برات پیام گذاشتن که همه راضی بودن
پس عزیزم بسپار بخدا و دلت رو آروم کن
خدا برات حفظشون کنه

عزیزم تاپیکت خوندم ،منم دخترم 16 ماهه بود دوباره باردار شدم، جلوگیری داشتیم و قصد بارداری هم مثلا تا 3 سالگی دخترم نداشتم
ولی خوب اولش که میفهمی یکم بهم میریزی ولی من الان دخترم 3 سال و دوماهش ،پسرم چند روز دیگه یکساله میشه ،
با اینکه تو شعر غریبم و حتی مادرم تو دوتا بارداری و زایمان به اندازه 5 روز نیومد بهم سر نزد ولی خدا خیلی بزرگه دستم گرفته
خدا رو شکر بچه هام آرومن، تا الان اذیت زیادی نداشتن ،نمیگم راحت بوده نه هر روز یه چالش جدید، خصوصا الان که دخترم حساس شده و مجبورم ساعت زیادی از روز پسرم تو روروک بزارم تا با هم کنار بیان، ولی بازم خدا رو شکر بخاطر داشتنشون همینکه سالمن و دارن با آرامش رشد میکنن ،
نگران نباش به خدا بسپار ،همینکه پشت همن اذیت داره ولی اگه کمکی داشته باشی خیلی اوضاع بهتر میشه

من الان دوس ندارم حامله بشم زود. پ ولی اگه اتفاقی شدم با جون و دل می‌پذیرم. چه اشکالی داره؟ الانم اگه حالت بده بخاطر بارداریه هورمونات بالا پایین شده حالت افسردگی بهت دس داده. ی کم بزرگتر بشه میبینی چقد با جون و دل میخواییش. بیشتر از همسرت کمک بخواه. اون درکنارت باشه کمکت کنه بهت دلگرمی بده خیلی راحت‌تر میتونی این روزا رو سپری کنی

چرا شنبه بری

وای من دخترم دوساله بود پسرم ب دنیا اومد خیلی سخته روزای خیلی سختی پشت سر گذروندم ولی حالا با هم بازی میکنن با هم غذا میخورن با هم میبرمشون حموم خیلی خوبه الان من میتونم استراحت کنم اونا بازی 🙃🙃

منم هفته ی دیگ تولد دخترم دو روز فهمیدم باردارم دارم داغون میشم اصلا نمیدونم چ جوری این اتفاق افتاده نمیدونم چیکارش کنم

چند هفته ای ؟

سوال های مرتبط