۱۰ پاسخ

اره حتما برو

تو دنیا نزار چیزی به دلت بمونه تو تلاشتو بکن شد شد نشدم بزلر پای حکمت

نهههههههههه خودمون کجای زندگی هستیم

اینم یه حرفیه پس بیخیال شو از اونور بالا چهل سال جوانی نمی‌مونه آدم نابود میشه

با چیزایی که قبلا ازخودت گفتی وسخت باردارشدنت وپسرت که ازدست دادی بنظرم باهمین یدونه زندگیتوبکن ولذت ببر مگه چقد زنده ایم که همش دنبال اقدام وبچه وشکست روحی باشیم
ازبودن بااژین لذت ببر دنیا دوروزه

بچه دوم بیار حتما اگر شرایطشو داری
به سن هم کاری نداشته باش
به اعصاب خودت و جیب شوهرت نگاه کن
یکی تو ۳۰ اعصاب نداره برای بچه یکی تو ۵۰ سالگی هم اعصاب داره

خدا همین بچه تو حفظ کنه
دیگه سنت به بچه داشتن نمیخوره
ناراحت نشی عزیزم
چون مادربزرگ من مامان مو ۴۱ سالگی بدنیا آورد
مامانم همش عصبی هست و حوصله نداره

اگر از نظر روحی و روانی و مالی موقعیت داری حتما بیار منم خیلی دوس دارم یمدت دنبالش بودم ولی چندبار امتحان کردم نشد بیخیال شدم گفتم حتما حکمتی داره چون از نظر مالی زیاد رو بچه دوم نمیتونم مانور بدم

منم خیلی دوست داشتم وقتی دخترم زیر دوسال داشت به مسرم گفتم چند بار قبول نکرد منم ویلر سختی داشتم و قطعا بچه داری سخته ب خاطر دخترم دوست داشتم ولی همسرم قبول نکرد تو اگه میتونی و توانشو داری بیار دخترت تنها نیست

اره تا دور نشده برو

سوال های مرتبط

مامان قندعسل مامان قندعسل ۳ سالگی
سلام مامانهای مهربون لطفا هرکسی تجربه داره بیاد منو راهنمایی کنه
پسرم 3.5 سالشه دخترم 3 ماه خیلی بد قلقه همش در حال گریه هست و با کوچک‌ترین صدا بیدار میشه
پسرم هم من سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم نقاشی کنم آب بازی کنم ولی واقعا کشش ندارم دیگه کارهای خونه غذا درست کردن رسیدگی به بچه بی‌خوابی شبانه
از یه طرف هم پسرم خیلی به ابجیش گیر میده با اینکه من اصلا عکس‌العمل نشون نمیدم ولی تا میبنه خوابه سریع می‌ره بالا سرش خم میشه توی صورتش جیغ میزنه دخترمم از ترس شروع میکنه گریه کردن یا تا میبینه خوابهای صداش میزنه میگه باید بیدار شه
توی خونه همش بهم چسبیده دستشویی میرم بدو میاد پشت در
دیشب موقع خواب خیلی گریه میکرد که تنهام نزار میدونم ترس از دست دادنم رو داره ولی نمیدونم باید چیکار کنم واقعا کم آوردم باباشون هم تمام شیفت سرکاره مجبوره اضافه کار بیاسته تا بتونیم جوری که بچه ها میخوان زندگی کنیم ولی خودمم دیگه کشش ندارم آرزو یه خواب راحت دارم خواهر شوهرم وقتی باشه پسر بزرگه رو نگه میداره میبره پیش خودش وی دلم میخواد یکی دخترم رو بگیره پسرم رو ببرم پارک ببرم فروشگاه