۱۵ پاسخ

خب شما كه ميدوني بدنگه ميداره اصلا نزار پيشش

چه کاریه
بنده خدا با این سن و سال از بچه بقیه هم مراقبت کنند
ایشون لطف کردن و نحوه نگهداریشون این مدلیه
دفعه‌های بعد نسپرید، و هر طور که خودتون صلاح میدونید نگهداری کنید.
دو روز به بچتون شربت پلارژین بدین انشالا که چیزی نمیشه

خب وقتیکه اینجوریه نذار پیشش

خب عزیزم نزار پیشش وقتی میبینی اینحوریه منم برام درس عبرت شده یا بچمومیبرم یا نمیرم ولی دیگه پیش مادرشوهرم نمیزارم چون فهمیدم اصلا حواسش به بچه نیست ول میکنه وسط خونه میره پی کارش

مادرشوهرمنم اینجوریه جلوچشام بین پسرم و بچه های دخترش فرق میزاره

به نظر من بهش بگو ودفعه ی بعد بچتو با خودت ببر هرکی ناراحت میشه بشه ولی سلامتی بچت به خطر نیفته ولی جوری بگو بی احترامی نباشه

اگه شربت سرماخوردگی کوریزان داری بهش بده

من تا بحال نذاشتم

تو ک میدونی چ تخفه ایه براچی بچه رو میذی دستش

عزیزم به جز مادرشوهرت جای دیگه ای هست بزاری؟اگه اوکی هس نزار ببر پیش اون نفر دیگه.اگه نه هم مجبوری دیگه.چیکار میشه کرد.بعدشم به کسی گله نکن.پل هارو خراب نکن.در اینده میبینی باز نیازه بزاری پیشش.میدونی مجبوری تحمل کنی.

اگه کتوتیفن داری بهش بده

من پسرم سه سالشه مادرشوهرم دقیقا روبه رومه ولی چون میدونم نسبت ب بچه بیخیاله و اصلا براش مهم نیس . حتی یکبار هم بچمو نزاشتم پیشش

چرا میزاری پیشش من با اینکه میدونم خیلی مواظبشه ولی تا حالا تنهاپیشش نزاشتمشبعد تو میدونی اینجوریه ولی باز میزاری پیش اون

برعکس مابچه های پسربهترنگه میدارن🤣

به نظرم چیزی نگو چون بالاخره مادرشه ممکنه کدورت پیش بیاد،نزار پیش مادرشوهرت وقتی میدونی خوب مراقبت نمیکنه

سوال های مرتبط

مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی
مامان محمدحسام مامان محمدحسام ۳ سالگی
سلام بچه ها همین الان از یه چیزی یادم اومد چقد دلم گرفت و غصه دار شدم
من تغاری بودم و بچه ی پنجم خونواده
هروقت خواهر و برادرام میخواستن رختخوابا رو جمع کنن من میرفتم وی همون تشک و پتو دراز میکشیدم و اونا با شوخی و خنده جریانو برگزار میکردن و منم کلی میخندیدم الان بچم همون کارو میکنه بار سوم حوصله م سر میره و یا داد میزنم یا اون کارو ول میکنم تا بره اونور...میخوام بگم از این دست امور خیلی زیاد بود و من با خواهر برادرام کلللی اینجوری حال کردم و الان میبینم ک توی دهه ی ۳۰ سالگی ام و زیاد حوصله ی حال کردن با بچمو ندارم شایدم دارم اما کاری که ۴تا خواهر و برادری که مث من بچه بودن و عاشق بازی بودن رو من ۳۰ ساله اگه بخوامم نمیتونم انجام بدم!
چند وقته ک توی اقدامم و باردار نمیشم و مشکلات رحمی هم دارم خیلی دلم بچه میخواد و واااقعا دلم از تنهایی و بی همزبونی بچم به درد میاد
خواستم بگم اگه امکانشو دارین حتما بچه بیارین تک بچه خیییییلی گناه دارخ حتی اگه مهربون ترین پدرومادر دنیا باشین بچه هم بازی و همزبون میخواد اونم کسی ک باهاش توی یه خونه باشه نه همسایه خواهر و برادر میشه نه فامیل!به بچه هامون ظلم نکنیم فکر نکنیم همه چی اسباب بازی و دوچرخه و مسافرته...ب حرفام فکر کنین
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
چقدر بلاتکلیفی بده. میخوام از شوهرم جدا شم. از دیروز اومدم خونه مامانم‌ مامانم خودشم مسافرته منو پسرم تنها. دارک دق میکنم. روز اول که همه ش پسرم گریه کرد که بریم خونمون. امروز بهتر شده ولی خودمم دلم خونه رو میخواد. یعنی شوهرم نباشه ولی خونه و وسایل خودم باشه. پسرم هر حرفی میزنه میگم خدایا قراره دیگه هرشب باباشو نبینه یعنی. دو ساله دارم به این تصمیم فکر میکنم ولی حالا که استارتشو زدم انگار جا زدم. فقط به خاطر پسرم. عین مرغ پرکنده شدم تو خونه. دیروز که اومدم احساس میکردم اگر یه لحظه دیگه تو اون خونه بمونم یه بلایی سر خودم میارم. بابام یه ماه فوت کرده و شوهرم دائم یه بهانه ای برا قهر و دعوا داشت به جای درک کردن. خیلی مشکلات جدی تر داریما این آخریش بود که یهو منو داغون کرد. حالا گیجم نمیدونم برم دادخواست بدم ندم.برم وسایلمو جمع کنم یا نه. موندم تو بلاتکلیفی. دلم نمیخواد برگردن به اون زندگی اصلا چون دو سال تلاش کردم درست شه و نشد. ولی تحمل این استرس و این بار روانی هم ندارم‌ خدایا کاش زودتر بگذره
مامان فاطمه زهرا 😍 مامان فاطمه زهرا 😍 ۳ سالگی
سلام سلام با تجربه پوشک گرفتن…
اینجا مینویسم شاید به یک مامان کمک کنه…
من از دو سال و نیمگی دخترم(اینم‌ بگم دختر من خیلی زود حرف افتاد و طبق گفته مربی کلاسش از سن و سالش در مهارت ارتباطی همیشه کمی جلو تر بود اما شبا پوشکش خیس بود پس فهمیدم آماده آماده نیست) …منم فقط در محیط توالت میشستمش که با محیط دستشویی آشنا بشه؛ بهش میگفتم جیش داری موقع شستشو و غالبا میگفت نه؛ گاهی میگفت بله و جیش میکرد… هر موقع جیش میکرد میگفتم پس پوشک نپوشیم و میگفتم جیش داشتی بگو پوشک کنم ( تا بدون استرس با پدیده بدون پوشک بودن آشنا بشه) … هر موقع پی پی داخل پوشک میکرد داخل سرویس که میشستم بهش پی پی رو نشون میدادم و میگفتم خب جای این پی پی داخل توالته بره پیش دوستاش… بعدم میگفتم قربون پی پی کردنت برم؛ من عاشق شستن شما هستم( که بدونه کار بدی نیست و نترسه) خلاصه فردای سه سالگی وقتی اولین پی پی رو کرد بردم سرویس؛ بعد گفتم پوشک نمیکنم جیش داشتی بگو بیایم… دخترم بعد یک ساعت گفت اومدیم اما گفت جیشم نمیاد؛ گفتم ببین( خودم با لباس ایستادم روی دستشویی، و گفتم پشتت رو بکن من رو نبینی، نشستم و آب باز کردم گفتم خب بای بای جیش) دخترم گفت نوبت منه؛ نشست و جیش کرد… و دیگه همه رو گفت … پی پی رو هم خیلی راحت همون روز کرد اونجا … الان بیشتر از ۷ روزه گرفتم… و نه مشکل یبوست پیدا کرد نه خونه رو کثیف کرد… دو سه بار یه دو قطره جیشش رفت اونم بعد چای خوردن اما خودش سریع گفت جیشم یه ذره رفت سریع رفت سرویس و بقیه رو اونجا کرد. خونه هم اصلا کثیف نشد چون شورت آموزشی پاش بود… این چند روز مهمونی هم بردمش اصلا مشکلی نداشت… در مورد شب هم میگم چه کردم 😊 امیدوارم براتون مفید باشه …