۱۱ پاسخ

بهش تذکر نمیدم
با عروسکاش بهش یاد میدم
مثلا عروسکشو میذارم رو مبل در حالت افتادن میگم وااای لنا ببین نی نیت رفته رو مبل داره میوفته بگیرش میره عروسکشو میاره
اینجوری بازی بازی میگم خطر داره
و قبول هم میکنه بار دوم ک بخواد کار خطر ناک کنه میگه مامان. اشاره میکنه ب کار خطرناکه میگه جیزه
میگم اره قشنگم بیا بجاش بریم توپ بازی

وااااای عین دختر منه دیگه ده بارم بیوفته از هر جایی اصلا عبرت نمیشه باز کار خودشو میکنه دیگه وقته میبینم جونم ب لب رسیدم میگه کاکتوس میاد می‌ترسه

پس تنها نیستم😅🤣😩😩
ببین میفته میره رو دسته مبل
تا حالا دوبار دندونش لبشو‌پاره کرده خون اومده اما بی عاره
پرو پرو میره بالا تازه منم صدا میکنه
اصلا نه دعوا
نه توضیح
هیچییییی
به چیز دیگم میخام سرگرمش کنم تموم حواسش به کار قبلیشه که بره باز انجام بده یعنی اصلا یادش نمیره! فک کنم پسرا اینجورن
اصلا خطر رو نمیفهمن
دختر خواهرشوهرم از بچم چار ماه بزرگ‌تره
ببین خانممممممم خانوماااا خانممم
حالا دیاکو از در دیوار مبل میز همه چی بالا میره
اون خانم میشینه کتاب میخونه بازی میکنه شعر میگه داستان میگه
😩😩😩😩 نمیدونم چیکار کنم

من میگم نکن بدتر لج میکنه هی انجام میده

دقیقا همینکار که بچه شما میکنه رو انجام میده 😐😑😑

بدتر میشه🤦🏻‍♀️

منم چند بار با آرامش توضیح میدم گاهی اوقات دیگه از صدای خودمم بدم میاد ولی بدتر لج‌ میکنه داد میزنم بعد خودم عذاب وجدان میگیرم

دعواش میکنم بوس میکنم توضیح میدم بازم همون کار میکنه تازه با خنده آدم کفریمیکنه
بعدشم عذاب وجدان و ناراحتی واس آدم میمونه بردمش بیرون دنبال پی پی کفتره برداره 😱😢والا موندیم چجور پدرمادر خوب باشیم

لج میکنه،دادمیزنه

ما یه مثلث برمودا داریم تو خونه..... مبل یک نفره. اپن. تراس.

از صبح گیر میده به این سه تا،منم ققط جیغ میزنم، بخدا روانی شدممممم،همین امروز از مبل سر خورد رو سرامیک،خدا رحم کرد رو پاهاش افتاد

گوش نمیده لج میکنه خیلی وقتا دیوونه شدم😄

سوال های مرتبط

مامان هیراد 🩵 مامان هیراد 🩵 ۱ سالگی
مامانا میشه راهنمایی کنید لطفا که کار من درسته یا همسرم؟
مهمون داشیم یه بچه ی یک ساله داشتن
هیراد داشت باهاش بازی میکرد یهو طبق رفتار همیشگیش یکی از اسباب بازی هاشو پرت کرد خرد تو صورت مهمون کوچولومون
تا من پاشم پسرمو بگیرم بغلم که دیگه اینکارو تکرار نکنه همسرم حمله کرد طرف پسرم سرش دادو بیداد کرد که چرا وسیله پرت میکنی
منم بهش گفتم چیزی نگو اون بچس متوجه نیست،وسیله رو از دست پسرم گرفتم و از مهمونمون معذرت خواهی کردم
بعد از رفتن مهمونا همسرم یه دعوا راه انداخت 😐
من نمیدونستم حرص بخورم یا بخندم
به من میگه هیراد بچه ی منم هست تو چرا به من میگی چیزی بهش نگو
چرا داری بچه رو خراب میکنی
چرا هروقت کار اشتباه میکنه نمیزاری من سرش داد بزنم و بفهمونم کارش اشتباهه 😐
هی بهش میگم بچه ی کوچیک نمیفهمه و فلان
بدتر سر من دادو بیداد میکنه
منم گفتم تو آدم گنده ای نمیفهمی چه برسه به بچه ۱۸ ماهه
بدتر قاطی کرد دوباره 😂
سر تربیت هیراد خیلی با همسرم به مشکل میخورم اصلا گوشش بدهکار نیست
دائما با هیراد درگیره و داره سعی میکنه حرفشو به زور به کرسی بنشونه
اصلا متوجه نیست که این بچه کوچیکه
خیلی نگران هیرادم نمیدونم چیکار کنم