۹ پاسخ

فکر کنم رفته زیر پای کسی شکسته بعد اونم از ترسش انداخته بیرون یا کاریش کرده والا که 😂آخه همه جا گشتی راهی دیگه نبود ...این اومد تو سرم

سوره اذا جاء رو بدون بسم الله بخون

خب از پسرهای خواهر شوهرت بپرس کجا گذاشتند؟

سوره حمد تا ولضالین بخونید ،بعد ک پیدا شد ادامه شو بخونید

چهار قل و ایته الکرسی رو بخون و گوشه روسری رو گره بده به لطف خدا به زودی پیدا میشه

ی وقت توی ساک لباس یا کیف ماماناشون شایدانداخته باشن

داخل کل کشو های خونه. یا حتی پشت در

دقیقا لبه پایه مبلها. یا پشت کوسنها یا لبه خود مبل و راحتی ها ی فاصله ای هست

ببین ننداختن توی اسباب بازیاشون

سوال های مرتبط

مامان آرتام مامان آرتام ۴ سالگی
سلام دوستان میخوام یه مشورت کنم باهاتون
آرتام از دوسالگی تو اتاقش تنها میخوابید مشکلی نداشت تا اینکه پارسال عید اسباب کشی کردیم تو خونه جدید از اتاقش میترسید و نمیخوابید هر کاری کردیم نشد اتاقش و عوض کردیم یکی دو ماه خوابید باز الان نمیخوابه مارو هم نمیزاره بخوابیم هر شب ساعت ۳ یا ۴ با ترس بیدار میشه میاد بیدارمون میکنه که من نمیخوام تنها بخوابم میترسم میخوام با شما بخوابم حالا نمیدونم واقعا میترسه یا نه میخواد با ما باشه چون ازش چند بار پرسیدم از چی میترسی میگه هیچی نمیخوام تنها باشم تاریک هم نیس خونه خلاصه دیگه تصمیم گرفتم بیارمش اتاق خودمون کنار تخت رو زمین بخوابه شوهرم میگه کارم اشتباهه عادت میکنه دیگه نمیره اتاق خودش هیچ وقت نظر منم اینه بچم روان سالم داشته باشه بهتر از اینه مستقل باشه چون روزا هم پرخاشگری میکنه همش تو فکر اینه شب بشه تنها نمیخواد بخوابه استرس داره چکار کنم به نظرتون دیشب آوردم اتاقمون رو‌ زمین جا پهن کردم تا صبح خوابید بیدار نشد گیج شدم چکار کنم.
مامان پریناز مامان پریناز ۴ سالگی
قتتون بخیر مامانا گل میگن بچه های شیطون سالمن درست میگن بچه سالم باید از دیوار راست بالابره درست من دیگ به خودم قبولوندم هیچ مشکلی ندارم پریناز از دیوار راست بالامیره تو خونه کلی بریز بپاش میکنه من یکسره پشت سرش جمع میکنم جوری که جا نیس پا بزارم کغ خونه حالا اینا به کنار یک مشکلی که واقعا دیگ میخوام خودمو بکشم از دستش اینکه خیلی بچه هردمبیل یک سره زود حوصلش سر میره تو خونه ایم اذیت میکنه نق میزنه که بریم بیزون من حوصلم سر رفته میبریمش بیرون بازفاصله ای نمیشه پامونو گذاشتیم بیرون باز اذیت نق که برگردیم خونه من خسته شدم تا قبل از تو تلوزیون هم دیده بود هرروز اصرار اصرار که من حوصلم سر رفته منو ببر هرروز مهد من اونجارو دوس دارم یعنی از مهر تا اذر مخ مارو خورد که اذر بردمش مهد ثبت نام کردم حالا بماندبه جهنم که چقد ما هزینه مردیم الان باز مدتی که مهد دلش زده میگه نمیخوام برم مهد میخوام خونه باشم مثلا امروز من ویروس جدید گرفتم که از سرفه شدید زیاد دارم میمیرم از طرفی کاش میشد ویس بدم صدام درنمیاد امروز گفتم پریناز اماده شو برو مهد منو بابات هم بریم دکتر من حالم خوب نیس پیله پیله که نه مهد نمیرم مهد خوشم نمیاد شما برید دکتر من میرم پایین خونه مامان جون منم خیر سرم مبخواستم بزارمش مهد بعدم بیام خونه خودم استراحت کنم که نشد رفت پایین ساعت۱۰رسیدم خونه ساعت۱۱دیدم پریناز بدو بدو از پایین اومده بالا حالا باز تو خونه نزاشت استراحت کنم دائم اذیت کرد دائم نق زد حوصلم سر رفته تو خونه حوصلم سررفته یعنی امروز من رفتم دکتر انقد حالم خراب بود یک سرم چهارتا امپول خوردم کلیم دارو دوا داد دکتر چرک خشک کن قوی اونم بخاطر پریناز