۵ پاسخ

خطاهای جبرانی دکتر گفتار درمان بهش میگه این مسعله رو ..من بخاطر یه میعله دیگه رفته بودم گفتار درمان .بعد همینطوری ازش سوال کردم گفتم ثنای من بعضی حرفارو نمیتونه بگه ..گفت تا ۴ سالگی فرصت دارن خودتونم نباید به زبان بچه صحبت کنید و هر جا اشتباه گفت تلفظ صحیح و یجوری ک بهش برنخوره یاد آوری کنید ..اون موقع ثنا ۲ ماه مونده بود بشه ۴ کامل ازون روز باهاش کار کردم و خودشم البته خاست و خدارو شکر الان دیگه کلمه هارو درست تلفظ میکنه ...مثلا گُذاشتم و میگفت اِذاشتم ...مبارک و میگفت مقارک ..گفتم و میگف .بُفتم ..و خیلی چیزای دیگه ...حالا مامان خشگلم استرس نگیر خدای نکرده بچه ک مشکل نداره فقط بد باد گرفته و تشویق شده باهاش کار کن تو خونه و اگه دیدی نمیتونی حتماااا یه گفتار درمان ببرش اونا قلقشون و بهتر میدونن ...تایم طلایی جبران خطایی تو ۵ سالگیه

عزیزم تواین سن نباید حروف رو اشتباه تلفظ کنه حتما باهاش تمرینات گفتاری انجام بده

پسر منم ح ه رو میگه خ

عزیزم یه دکتر می‌گفت اگر بچه هاتون یه کلمه رو اشتباه بگن اصلا اذیتشون نکنید بلاخره درست شو یاد میگیرن البته این برا قبل از سه سالگی هست ، بعد سه سالگی اگر اشتباه گفت همون کلمه رو شما جلوش کشید و آروم بگید یا جلو آینه وایسید پسرتونم جلو آینه وایسه و از تو آینه به دهان شما نگاه کنه که چطور جمله یا کلمه رو میگید اینقدر تکرار کنید تا یاد بگیره

دختر منم ق میگه گ
ر میگه ل

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا شرایطمو میگم به من بگین من چه کاری بکنم درسته ، پسرم ۴ سالشه ، حرف زدنش در حد جملات ۶ کلمه ای هست ،شعر میخونه نقاشی در حد آدمک ، رنگ آمیزی هنوز درست انجام نمیده ، رنگا رو بلده حیوونا و میوه ها رو بلده اشکال هندسی رو بلده ، وقتی با هم سناش مقایسه اش میکنم میبینم عقب تر از هم سناش هست ، بردمش گفتار درمانی اونجا حالم خوب بود گفتم کم کم راه میوفته شرایط بهتر میشه اما گفتار درمانش هر سری یه چیزی میگفت یه بار میگفت نقص توجه داره یه بار میگفت بی بی دیجیتال یه بلر میگفت مشکل ارتباطی داره و ....آخرشم منو فرستاد پیش همکارش که کاردرمان حسی حرکتی هست پسرم اصلا توجه بهش نمیکرد میزفت بلزی میکرد میگفت نگاه دستور پذیزی نداره در صورتی که پسر من تو خونه هر کاری بگم انجام و گفت پسرت علائم اوتیسم داره ، اون روز من مرگ رو جلو چشمام دیدم ده سال پیش داداش بیست سالمو از دست دادم اون روز برام سخت تر از از دست دادن برادرم بود فقط خدا میدونه چی کشیدم همون روز بردمش پیش فوق تخصص روان پزشکی کودک چند تا سوال ازش پرسید جواب داد صداش کرد جواب داد گفتم گفتاردرمانش گفته توجه اش پایینه گفت براش دارو مینویسم واسه توجه اش گفتم پسر من مشکلش چیه ؟ گفت یکم مشکل ارتباطی داره ارتباط برقرار میکنه اما ضعیف ( پسرم با کسایی که میشناسه خیلی صمیمی هست ولی از غریبه ها خجالت میکشه ) گفتم بهم گفتن اوتیسم گفت نه نگران نباش یکم بی بی دیجیتال شده اونم با چند جلسه کاردرمانی راه میوفته ، ولی من از اون روز دیگه اون آدم سابق نشدم روی حرکات پسرم حساس شدم الان بپر بپر میکنه میگم نکنه اتیسم داره ، دیگه اونجا نبردمش فقط تو خانه رشد انلاین کاردرمانی و گفتار گرفتم ، مهدم ثبت نامش کردم