۱۳ پاسخ

من منتظرم این چندروزبگذره ازشیربگیرمش یه خواب درست حسابی ندارم تاصبح ۲۰باربیدارمیشه

این آخرین روزای شیردهی رم لذت ببر
اون نگاهشون موقع شیرخوردن خیلی قشنگه
من یک و نیم گرفتم خییلی اویزون بود،غذا هم اصلا نمیخورد،منم لاااغر
خداروشکر الان خیلی خوب شده

عزیزم. منم تا چندروز دیگه پسرم ۲ سال میشه منتهی تفاوت پسرم با دختر شما اینه پسرم بدغذاست و چسبیده به من شیر دادنو خیلی دوست دارم ولی واقعا از اینکه غذا نمیخوره و مدام بهم چسبیده خسته شدم کارهای روزمره ام مختل شده چندبار خواستم تدریجی بگیرم غوغایی به پا شد همکاری همسرم صفره صفره از لحاظ روحی داغونم ای کاش این پروسه برا همه به خیر بگذره😔

دوباره بچه بیار شیر بده بهش لذت ببر

کاملا درکت میکنم عزیزم خیلییی سخته خیلیییی

تفلدش هم مبارک عشق خاله

آخی نازی دیگه اول و آخر باید ترک بدی من ک زیاد تجربه ازای موضوع ندارم چون تا چهار ماه فقط شیر خودم دوشتم اما همون چهارماه هم واسم شیرین بود ایشالو براحتی بگذرونی ❤️

دقیقا من خودم بیشتر غصه خوردم تا بچم

منم لذت میبردم واقعا من اخرای بهمن قطع کردم تا ی ماه اول واقعا سخت گذشت ولی الان شبا راحت تر میخوابه بیشتر غذا میخوره خودم تو مهمونی ها راحتم لباس جلو بسته میپوشم واقعا خوبه هر مرحله ای لذت خودشو داره من حتی دلم برای لگد های ثمین تو دوران بارداریم تنگ میشه

اخ اخ نگو.من ۴امین روزه ک دخترمو گرفتم و دلم براش کبابه.مظلوم شده بچم مهربون تر شده هی میاد بغلم میکنه میگه دوست دارم.
انگار اصلا نیاز ب شیرخوردن نداشته فقط این بغل کردنه باعث ارامش هردومون بوده.
دلم میخواد یبار دگ همونجور ک تو بغلم میگرفتم براشیردادن بازم بغلش کنم.
اما فعلا نمیتونم چون هوس میکنه🥹

عزیزم
هیچ اجباری برای جدا کردن شیر تو دو سالگی نیست
اگه همون یک بار در شبانه روزی مانع غذا خوردن یا خوابش نمیشه، تا وقتی که آمادگی پیدا کنی، میتونی بهش شیر بدی.

خیلی خیلی سخته
منم تا سه روز فقط گریه میکردم.البته بااین تفاوت ک من له له میزدم شیرخورذنش تمام بشه و از شیردادن خسته شده بودم
اما خیلی لحظات سختی بود واسم و کاملا درک میکنم.
ان شاءالله بخوبی واسه شما بگذره و تولد گل دخملی هم مبارک باشه 💖✨

عزییییییزم 🥹😍
میگن موقع از شیر گرفتن مادر صدمه روحی میبینه
ایشالله اسون بگذره واسه جفتتون

تولد دختر نازتم مبارک

سوال های مرتبط

مامان اَمیرحَسَــن💚 مامان اَمیرحَسَــن💚 ۲ سالگی
امروز دهمین روزه که پسرمو از شیر گرفتم..
من با شناختی که از پسرم داشتم روشِ تدریجی‌رو انتخاب کردم
که کمترین آسیب‌رو ببینه و راحت‌تر بپذیره..
اول از شیرِ روز شروع کردم و با کم کردنِ وعده‌های روزش و سرگرم کردن و بازی کردن و خوراکی و غذاهایی که دوست داشت موفق شدم که با گذشت ۲ هفته کامل با شیر روز خداحافظی کنیم و دیگه اصلا در طول روز سراغشو نمیگرفت..
برای شیر شب هم مثلا از هر ۵ باری که بیدار میشد برای شیر من ۲ بارشو بهش شیر میدادم و ما بقی‌رو روی پا تکونش میدادم که نوازشش میکردم تا خوابش میبرد..
رسید به دفعات آخر..
دوتا دونه انار دون کردم و هم خودم هم همسرم بهش سوره یاسین خوندیم و ثواب این ۲سال شیردهی‌رو تقدیم کردم به حضرت رباب س💚
برای آخرین توو بغلم گرفتمش و بهش شیر دادم و کلی نوازشش کردم..
براش دعای خیر کردم و از خدا خواستم این ۲ سال شیری که به پسرم دادم نور و محبت بشه توو وجودت از عشقِ اهل‌بیت ع❤
انار رو بهش دادم و خورد..(
شب اول گریه میکرد و یکمی بیقرار بود ولی از شب بعد انگار فهمیده بود که دیگه باید بدون شیر بخوابه و با کمی قصه و شعر و نوازش خوابش برد تا حالا که دهمین روزه و دیگه سراغشو اصلا نمیگیره و الحمدالله خواب شبش خیلی بهتر شده و راحت میخوابه🙂
این روزا رو به بهترین شکل برای شمایی میخوام که قصد دارید کوچولوتو از شیر بگیرید..
دعا میکنم خدا صبر و حوصله و توانتونو چندین برابر بکنه و با خاطره خوب از این مرحله عبور کنید❤🙂🤗
مامان مغزپسته مامان مغزپسته ۲ سالگی
سلام مامانا ،لطفا هرکی میتونه و تجربه داره در اختیارم بذاره
من الان یکماهی میشه دارم تدریجی بچمو از شیر میگیرم ،،اینم بگم کم پسرم دائم در حال شیر خوردن بود و خیلی غرغرو لجباز،،یعنی هرجا میرفتیم ،تو ماشین ،... فقط داشت شیر میخورد
اول شروع کردم توی روز کمتر شیرش بدم و سرشو گرم کنم بعد فقط خواب ظهر و خواب شب بهش شیر دادم و الان ۳روزه ظهرا بهش شیر نمیدم ،و دقیقا همین ۳روز هم هیچ جوره نتونستم بخوابونمش،تاب ریلکسی،تاب کودک ،و... اینارو هم داریم ولی اصلا نمیخوابه ،با اینکه خیلی بازی میکنه و خسته هم میشه ،،من نظرم این بود که یه هفته هم خواب ظهر بهش شیر ندم و بعدم خواب شب و دیگه تمام ولی میبینم اصلا ظهر نمیخوابه بدون شیر، و شب که میشه سر گرمش میکنم تا ساعت ۱۱ واینا دیگه میخواد بخوابه شیر میخوره و می‌خوابه
حالا به نظرتون چجوری یادش بدم که ظهر بدون شیر خوردن بخوابه و بعد هم شب بتونه بدون شیر خوردن بخوابه
کیا این تجربه را دارن؟
و اینکه من میخواستم شب هم شیر ندم و چندروز سختیشه و تموم بشه ولی یه شوهر دارم توی همه امور باید دخالت کنه و نظر بده و اگه بگی نه داد و بیداد و اعصاب خوردی و قهر راه بندازه