سلام مامانا من تو خانواده مون بچه اولم ی خواهر داشتم من چهار سالم بود به دنیا امد مامان بابام مخصوصن بابام به اون زیاد توجو. میکردن همیشه میگفتن تو بزرگی برا اون همه چی میگرفتن خلاصه از بچگی تو زهن من مونده تا الان واقعن از خواهرم متنفر شده بودم الان هم دخترم چهار سالشه چند روز دیگه دختر دیگمم به دنیا میاد نمیدونم باید چیکار کنم چجوری رفتار کنم که دختر بزرگم حسادت نکنه به کوچیکه یا نگه تو اون بیشتر از من دوست داری مامانایی دو تا بچه دارن از تجربه هاتون بگید برام لطفا

اوایل باید ب بزرگه بیشتر توجه کنی چون کوچیکه هنوز توجه رو نمیفهمه ولی بزرگه میفهمه
مادرشوهرمن بین دوتا دختراشوخیلی فرق گذاشته تا الانم ک بچه دارن بین بچه هاشون فرق میذاره و همین باعث حسادت بزرگه شده و ازشون خوشش نمیاد

همیشه وقتی دخترمو بغل میکنم میبینیم پسرم نگاه میکنه میگم نی نی یزدان پسرمم صدامیزنم میاد پیشمون نازش میکنم عکسابچگی شو نشونش میدم میگم نگاه توام اینقدی بودی نی نی بودی بزرگ شدی اینم جی جی میدم زود بزرگ بشه باهات بازی کنی تنها نباشی توکارا دخالتش میدم میگم برو یزدان برا نی نیت مای بی بی بیار یا چیزی ک لازم دارم برا بچه

من که اسباب بازی برا پسرم خریدیم وگفتیم ابجی ازفرشته مهربونت برات گرفته خیلی دوست داره بعد پسرم خیلی باهاش بهتره همش میگه ابجی برام خریده میاد بوسش میکنه ۳سالشه

سلام من بچه اولم پسر بچه دوم دختر باهم ۷سال اختلاف سنی دارن الان دخترم هرچی داشته باشه با داداشش قسمت میکنه همه چی به رفتار پدرمادربستگی داره الان هم که سومی باردارم دوتا بچه هام دارن بال درمیارن سعی کن به دوتاشون توجه کنی

منم خودم بچه بزرگم. همیشه حس میکنم بزرگا مورد بی مهری قرار میگیرن. نمیزارم دخترم مثل خودم بشه

جلوش زیاد قربون صدقه کوچیکه نرو ب دختر بزرگت هم خیلی توجه کن
ی کاری نکن حسادت کنه چون اونم بچه هست دیگه نمیتونه درک کنه اون نوزاده