مامانایی که شیربه شیره بچه داشتید میشه از تجربیاتتون بگید اولاش چیکار کردید چطور رفتار کردید دختر من چهارده ماهشه برادرش ماه بعد به دنیا میاد از الان خیلی عصبی ام بیشتر چون نمیتونم دنبال دخترم برم بریز بپاچشو جمع کنم

باید به بچه اول بیشتر اهمیت داد

منم دخترم ۱ سال ۸ ماهشه،پسرم بیاد نمیدونم میخواد چی بشه🥲

من تنهاااا فکر و ذهنم اینه چیکار کنم دخترم حسودی نکنه یا دلش نشکنه. الان گاهی عروسکو بغل میکنم یا شوهرم میاد بغلم میکنه دخترم عصبانی یا ناراحت میشه موندم بعد زایمان چیکار کنم. اصلاا به فکر سختی کارام نیستم
دخترمم الان یکسالو ۵ ماهشه

عزیزم من قبلا شرایط شما رو داشتم. ولی خیلی اشتباه کردم. بچه ک بدنیا اومد همش گیرش بودم و اصلا ب بچه بزرگم رسیدگی نمیکردم خیلی عقده ای شد. بنظرم شما اشتباه منو نکن. تازه اون ک بدنیا میاد شما ب بچه اولت بیشتر اهمیت بده

واقعا سخته ولی من دخترم میگه نی نی بیاد باش بازی کنم تا بدنیا بیاد دخترم ۲ سال و ۹ ماهه میشه

هیچی خواهر فقط میتونم بگم که در حق دخترت گناه کردی منم مثل شما بودم دخترام پشت سر هم اومدن بیچاره دختره بزرگم از اول گفتیم که تو بزرگی اما در واقع بزرگ نبود به محبت نیاز داشت خیلی اشتباه محضه ببخشید ها اینو میگم اما آدم اعصابش نمیشه خوب بزرگ کنه به نظره من باید بزرگ بشن بعد من الان نمی‌گم ماشالع بزرگ شدن خانوم شدن الان به لطف خدا بازم خدا خواست دوباره مادر شدم ولی الان میفهمم حاملگی یعنی چی الان دخترام خیلی هوامو دارن یکی 17ساله ویکی 15ساله به نظره من الان بهترین موقع برای بچه داره شدنه چون قشنگ همه چیز رو می‌دونن از دستم میگیرن هر کاری که داشته باشم میکنن