خیلی خستم...
با دوتا بچه کوچیک.. کل شبانه روز شاید من سه چهار ساعت بخابم اونم بینش دویست بار بیدار میشم با گریه بچه هام..
دخترم همیشه میخابید تا ظهر ببدارم نمیشد بچم از وقتی پسرم اومده همش نصفه شب بیدار میشه و بهونه میکنعه و داد و ببداد و گریه نینی هم بیدار میشه دوتاشون باهم گریه میکنن روانی شدم دیگه 😔هرچیم باباش میخاد تابش بده یا آب بهش بده یا هرچی لج کرده میگه الا و بلا فقط مامان...
دخترم از بس حالش بده از وقتی نینی اومده چهار پنج روز تب کرد شبا تو خواب بیدار میشه هزیون میگه همش میگه نینییییی نینییییی... بمیرم براش 😔
روزا هم که همش بهونه میگیره اذیت نینی میکنه دست و پاشو فشار میده... نینی هم همش باید تو بغلم باشه یا میزارمش تو تابش همش باید تابش بدم... یدیقه ولش میکنم گریههههه
اصلا به هیچ کاری نمیرسم خونم عین بازار شام شده
خیلی خستم حتی آرزو یه حموم دارم... حتی میخام برم دسشویی نینی گریه میکنع تا بهش میرسم سیاه و کبود میشه نفسش در نمیاد
نوبتی باید ببرم بشورم و پنپرز کنم... باهم باید سیرشون کنم اون غذا بخوره پسرمم یه دستی بگیرم زیر سینم شیر بخوره اعصابم داغونه😔

۸ پاسخ

هرچی بگی حق داری.....
بیشتر هوای دخترت رو داشته باش....
خدا کمکت کنه عزیزم

کسی رو نداری کمکت بکنه یه وقتایی بچه ات رو بزاری پیشش و به کارات برسی؟حالا یا همسر یا پدرو مادرت

حال من دقیقا چند روز دگ🫠🥺

عزیززم خدا قوت بهت
حقیقت واقعا خیلیییی سخته چون تفاوت سنی خیلی کمی دارن
اما تروخدا هوای دخترو بیشتر داشته باش اون الان همه چی متوجهه وکمبود محبت رو بیشتر حس میکنه
خدا کمکت کنه اما عوضش یهو راحت میشی

چقد شبیه همیم🥲
منم پسرم ۲ سالشه اوایل تا دخترمو میزاشتم زمین میزد تو صورتش شاید ۷ ۸ تا چک خورد طول این دو ماه
یا دست و پاشو گاز میگیره و فشار میده
اما الان کمتر شده نسبت ب اون روزا
مگه یهو هیجانی بشه دخترم دمه دستش باشه بزنم وگرنه کاری باهاش نداره دیگه
منم نمیزارم جلو دستش باشه
ماشالله دخترم همش دهنش بازه ب گریه کردن‌ 😅 منم مجبورم بغلش کنم همش
روزای سختیه میگذره عزیزم..

دخترت چندسالشه عزیزم

خداقوت عزیزم درکت میکنه سخته

الهی بگردم چقدر سخته

سوال های مرتبط