یعنی بعد دو ماه از شهر دور پا شدم امدم بعد هر موقع میایم من باید استرس این بچه امو بکشم بخدا ... میایم یه جلیش مریض میشه یه چیزیش میشه الانم که تند تند پلک میزنه پشت سر هم دیونه شدم اه 😭نمیدونم چش شد یهو مثل اینایی که تیک دارن میکنه چشماشو الان خوابید فقط دعا میکنم فردا صبح بیدار بشه نکنه این کارو خدایا توکل بخودت خدا جونم همش بچمو میبریم دکتر گناه داره لخدا خدایا توکل بخودته ازت خواهش میکنم فردا خوب پلک بزنه

بعد گوشی هم اصلا دستش نده از گوشی هم میشه چشم خشک میشه تند تند پلک بزنه

حتما خیلی توجه کردی به اینکارش بچه هم هی تکرار کرد چیزی نیست بچه‌ها ببین از یه کارشون هی دقت میکنی تکرار می‌کنند فردا بیدار شد یادآوری نکنن اصلا

ایشالله عزیزم خدا خودش کمکمون کنه تا اینا بزرگ بشن

استرس نداشته باش خدا بزرگه من که الان دیگه فقط با خدای خودم رازو نیاز میکردم خدایا خودت مراقب فرشته های معصومت باش

سلام دقیقا مثل من بعد یک ماه اومدم خونه پدرم از صبح درگیرم با دخترم ی بار گوش ی بار بهانه اعصابم خورد شده اومدم حال وهوام عوض بشه