۱۴ پاسخ

مثل دختر من
منم موندم چی کنم ولی باید برن

دختر منم دقیق مث پسر شما

دخترمنم شدیدا وابسته به منه،ولی میگه دوس دارم برم

مهد بزار
ی کلاسی بزار قبل پیش دبستانی

عزیزم پسر من بدتر از شما بود حتی میگفت توکلاس باش خودشم کنارم ،
حرف نمیزد ارتباط نمی‌گرفت بعداز بیست روز گفتم تومحوطه هستم‌ خواستی برو نخواستی کنارم بشین فقط از کلاس و دوستات عقبی وبازی اینا نمیکنی و...اینو مشاورگفت .گفت خیلی اصرار نکن بهش
چون معلش چند وقته دیده محیط اشناشده یکم ترسش ریخته
بعد باز دوهفته یه بار معلمش گفت خانم شما نیاین پسرتون بزرگ شده خودش میاد لازم نیست بیاین .منم شبش گفتم میخام برم باشگاه توباید توخونه باشی اینم مجبوری رفت وحالا عادت کرده ولی ترس سال‌های دیگه دارم آخه دیر ارتباط میگیره

دوماه قبل پیش دبستانی توی مهد همونجا ثبت نامش کن با محیط بچه ها آشنا بشه یه مقدار قانون یاد بگیره تا بره پیش دیگه رو روال افتاده.فقط همون جایی که قراره پیش بره مهد همونجا ثبتامش کن

باز شما دخترتون یکسالشه من دخترم 4 ماهشه میگه اصلا نمیرم دو سالم بردمش مهد کل دوسال اذیتم کرد بابت مهد رفتنش الان استرس مهر رو دارم با بچه 8 ماهه

پسر من خنثی‌س هیچی نمیگه 🤣

سلام عزیزم خوبی بچه ها خوبن؟
حانیه جان کم کم ببرش کلاس اینا با محیط آشنا بشه علاقه پیدا کنه حتی تنها اونجا باشه

منم میگه ولی بهش میگم میام خونه غذا برات اماده میکنم تا میام دنبالت دوباره حالا کمی راضی شده ولی بعید میدونم 😀😀

سلام اولش همین جوریه. یه مدت طول میکشه

من پسرمو میبرم باشگاه. بهش میگم از مهر باید بری پیش دبستانی اونجا بازی میکنی شعرمیخونی وکلی کار دیگ پسرمنم میگه ن من فقط باشگاه میرم پیش دبستانی نمیرم بااینکع هنوز ندیده اصن کجاست

امسال میره پیش دبستان؟

چرا پس دختر من میگه ببر منوبزار خودت برگرد خونه

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
خانما ، من یه مشکلی دارم با پسرم ، شاید باورتون نشه ولی پسرم به من حسادت می‌کنه ، خیلی شدید باباییه ، با این که وقتی کار اشتباهی می‌کنه باباش باهاش برخورد می‌کنه ولی من بیشتر وقتا در برابرش کوتاه میام اما یه وقتایی یه جوری باهام برخورد می‌کنه انگار نه انگار که من مامانشم انگار دشمنشم ، مثلا بیرون بودیم ، چند تا عکس ازش گرفتیم یهو به شوهرم گفتم اینجا وایمیسم یه عکس تکی ازم بگیر اینقدر عصبانی شده میگه نمی‌خوام مامان عکس بگیره باید فقط از من عکس بگیری ، دیروز رفتیم بازار برای خودم یه کفش بگیرم ، اولش که میگه تو که کفش داری چرا میخوای کفش بگیری ؟کلی تو مغازه بد خلقی کرده اونم باباش بهش گفت چرا اینجوری می‌کنی وایسا تا مامان خریدشو بکنه بعد میریم دیگه تحمل کرد وقتیم خریدم بهم میگه خیلی زشته ، باور کنید قبلش برای پسرم یه لباس دیدم با این که نیاز نداشت گرفتم بعدش یه اسباب بازی خودم دیدم گفتم نگاه از اینایی که دوست داری وایسادیم براش گرفتیم نمی‌دونم چرا نسبت به من این‌قدر بده ،بعضی وقتا دلم میخواد گریه کنم ،نمیدونم چی کار کنم درست بشه 😔