چقد با این تاپیک دلم گرفت..
سالها ارزوی بچه دارشدن داشتم و معجزه اسا باردارشدم
بارداری بشددددت سختی گذروندم و درنهایت زایمان سخت و ۳۲هفته پسرم بدنیا اومد
چه روزای سختی رو گذروندم
تا اومدم نفس راحت بکشم و از وجودش لذت ببرم از عید عفونت گرفت و بستری شد و بالافاصله آلرژیش خودشو نشون داد
یکماه و خوردست درگیر الرژی و تعویض شیریم که بچم به هرچیزی الرژی شدید نشون میده حتی عطر و قطره ها و..
خیلی حالم میگیره خیلی افسرده شدم..
همش میگم خدایا پس من کی از این روزا لذت ببرم.. ای کاش منم مثل بقیه مادرا از بارداری و نوزادیش کیفشو میبرم🥺
ولی بازم خدایا شکرت🥺
😍 به به
واقعا دلتنگ اون روزام منم
حتی دلتنگ اون دوران بیمارستان و اون ده روز اول که خیلی سخت گذشت
ولی واقعا شیرینه
عشق واقعی و تازه دارم میچشم
بعضی اوقات به پسرم نگاه میکنم و فقط میگم شکرت خدا :)
انشاالله خدا برای هرکسی که میخواد دامنش از وجود فرزند سبز کنه و به زندگیش امید ببخشه💙
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.