از وقتی که حسینِ نازنینم به دنیا اومده،
دنیام زیر و رو شده😍
یه موجود کوچولو، با اون دستای ریز و اون نفسای نرم و آروم،
شده تمام قلبم 💜💛
فقط کافیه نگاش کنم، یا دستم رو بگیره
با اون انگشتای کوچیکش، که دلم از جا کنده بشه. 🫀
انگار تموم خستگی‌های دنیا با یه لبخند کوچیکش
دود می‌شن و می‌رن هوا 🥺

حسین هنوز خیلی کوچیکه،
حتی نمی‌تونه چیزی بگه،
ولی با همون نگاهش،
با اون بوی شیرین و آرامش‌بخشش،
هزار تا حرف قشنگ بهم می‌زنه.
شب‌هایی که بیدار می‌مونم کنارش
با اینکه خستم،
اما دلم نمی‌خواد این لحظه‌ها تموم بشه.
وجودش واقعا یه معجزه‌ست؛
یه دلیل جدید برای نفس کشیدن،
برای قوی بودن، برای عاشق بودن.

مامان بودن برای من یه افتخاره،
یه نعمت...
که هر روز برای داشتنش خدا رو شکر می‌کنم. 😍💜
بهش قول دادم که همیشه پناهش باشم؛
تو بیداری، تو خواب، تو خنده، تو گریه و...
حسین جانم، مامانت تا آخر دنیا عاشقته. 💛✨

#سه ماهگی قلبِ خونمون به ساده ترین شکل ممکن 🤭💚❤️

تصویر
۲۲ پاسخ

عزیزدلمی خواهر ❤️
من تا قبل ۶ ماهگی همین حسو داشتم دلم نمیخواست حسناکوچولوم بزرگ بشه میخواستم همونقدری نگهش دارم و هر روز باهاش بازی کنم ولی الان میگم خدایا زودتر این فسقل بزرگ بشه که پیر شدم🤭😂
هزار الله اکبر به روحیه ات❤️

چه لباس نازی 🥰

خدا حفظش کنه عزیزم سایتون همیشه بالا سرش باشه 🌻✨

آده واقعا، زندگی ماام عوض شده😍
خدا حفظ کنه نی نی های قند عسلو😘😘
۳ ماهگی حسین جونم مبارک😍

ای جون قشنگم

اخی عزیزم چه عکس قشنگی، خدا حفظش کنه

سلام ممنون میشم درخواست دوستی بدهید من امروز نمیتونم پر شده است

خدا حفظش بکند گلم

عزیزممممم
خدا حسین جون براتون حفظ کنه ❤
۳ماهگیش مبارک 🥳🥳

واای حالا صبر کن ۵,۶ ماهش بشه
فققققط باید جلوی خودتو بگیری ک نخوریش

فاطمه جان چت جی پی تی به من اجازه سه تا عکس درست کردن رو‌در روز فقط میده
واسه شماهم همینطوره ؟

ای خدا🥺🥺🥺
نی نی کوچولو میبینم انقدر دلم برا انقدیای نیکا تنگ میشه.
چقدر زود گذشت. واقعا مامان بودن بهترین چیزیه که میشه تجربش کرد. خداروشکر که مامان ایک فرشته های کوچولوییم

ای جانم چقدر اخه قشنگ گفتی😍😍😍🥹🥹🥹👌👌👌خداحفظش کنه حسین جان رو😍😘

جاااااان
حسینِ فاطمه💚

ای جانم مبارکه عزیزم 😊

ماشاالله بهش
خوشبختی و عاقبت بخیریشو ببینی مامانی🥹❤️

آره واقعا بچه خیلی شیرینه
خدا بچه هامونو حفظ کنه

اوخی چقد زود دارن بزرگ مبشن بچه ها انگار دیروز زایمانت بود😭🤣

عزیزم🥺😍 مبارک باشه🩵

مبارکش باشه انشالله دامادش کنی خداحفظش کنه گل پسری🥰😘🧿🤩

ای جانم مبارکه 😍😍

با چه برنامه ای فاطمه جون این عکسا درست می‌کنید

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بازی با نوزاد
اهمیت بازی با نوزاد + ایده‌هایی برای بازی با نوزاد
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک
استفاده از پستانک برای نوزاد و کودک| خوابیدن نوزاد با پستا...

سوال های مرتبط

مامان علی جانم👼🏻🩵 مامان علی جانم👼🏻🩵 ۸ ماهگی
۲۷آذر ماه ۱۴۰۲💌 (یکسال گذشت)

تولد دوباره من
حس یک معجزه
شروع حس های جدید

تمومی تمام انتظار ها برای داشتنت
تمومی تمام اشک های پنهونی

روزی که باورم نمیشد که واقعا دو تا خط افتاده روی بی بی چکم یا خوابم
روزی که با وجود درد پریودی کشیده شدم سمت داروخونه که ببینم این حس لعنتی چی میگه افتاده به جونم که اومدی تو دلم🥲

اخ اخ از این روز وقتی فهمیدم لونه کردی تو جونم🥺
اینقدر شیرین بود که به یاداوردیش مثل همون موقع تپش قلب گرفتم
اون اشک هایی که بی اختیار میریخت
اون حسی که میخواستم دنیا رو خبردار کنم که منم مامان شدم👼🏻

قربون قدمت پسرکم که با اینکه از زمانی که یادمه دنیامو با یه دختر تصور کردم ولی همون لحظه فهمیدم دنیام پسرونه شده🥺


اومدی آفتابی کردی تن سرد غروبم رو☀️🫀

یکسال گذشت از این حس شیرین و هک شد تا ابد توی قلبم🌙


الهی همچین حس شیرینی قسمت همه چشم منتظرا🩷
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۴ ماهگی
ماهلین قشنگم، امروز دوباره لباس‌های کوچولوت رو شستم و روی بند پهن کردم. 👗🌸 همون لباس‌های نرم و ظریفی که تنتو نوازش می‌کنن، همونایی که بوی شیرین تو رو می‌گیرن و پر از خاطره‌های این روزامون می‌شن. 👶🌿 لباس‌هایی که چند روز دیگه برات کوچیک میشن و من با حسرت نگاهشون میکنم که چقدر زود داری بزرگ میشی… 😔💖

هر بار که لباسای کوچیکتو روی بند می‌بینم، دلم غنج می‌ره. 💓✨ انگار همه‌ی خستگی‌هام با دیدنشون از بین می‌ره. 🌼🥰 یه حس قشنگی داره، یه حس مادرونه که تا قبل از تو برام ناشناخته بود. 🤱💞

ماهلین جانم، دلم می‌خواد زمان آروم‌تر بگذره، بیشتر توی این لحظه‌ها بمونم. ⏳🌷 زندگی با تو یعنی همین لحظه‌های ساده ولی قشنگ. ✨👣 عشقی که هر روز عمیق‌تر توی دلم جا می‌گیره. ❤️🌙

دختر کوچولوی من، تو دلیل قشنگی لحظه‌های منی. 👩‍👧💫💖
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان پناه خانم😍 مامان پناه خانم😍 ۴ ماهگی
سوال:مامانا بیاید از حال روز این روزهاتون بگید با وجود کوچولوهاتون..
مثلا خود من شاید هنوز باورم نمیشه که مامان شدم، اونم مامان یه دختر کوچولو، اوایل که فهمیدم ک باردارم خیلی گفتم نه نمیخوام و کلی حرف دیگه..اما وقتی میدیدم چقدر ادمای اطرافم دارند دکتر میرند هزینه میکنند برای بچه دار شدن واقعا خداروشکر کردم وقتی خدا خواسته من مادر بشم من کی باشم بخوام به خواسته ی خدا نه بگم؟؟!!
وقتایی که خوابه نگاهش میکنم و دلم تنگ میشه براش ک بیدار بشه باهاش حرف بزنم و اونم بخنده انگار دنیا واسه منه...
خلاصه که روزی صدهزار بار خداروشکر کنم کمه که مادرم شدم اونم مادر یه دختر شبیه خودم...
با اینکه الانم کوچکه هنوز اما من دلم برای روزایی که تازه به دنیا اومده بود خیلی تنگ شده...
انشالله همه ی زنان این حس ناب تجربه کنند...🤲🥰🥹
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۴ ماهگی
دختر کوچولوی قشنگم🌙امروز برای قوی‌تر شدنت، درد سختی رو تحمل کردی ولی بدون که هر اشکی که از چشمای معصومت افتاد، یه تیکه از دل منو با خودش برد. کاش می‌شد همه دردای دنیا رو ازت بگیرم، اما قول میدم همیشه کنارتم، برای بوسیدن اشکات و آروم کردن قلب کوچیکت🥺💕🌸
واکسن دو ماهگی با تاخیر💉🩸🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان خاله ریزه👶🏻💖 مامان خاله ریزه👶🏻💖 ۲ ماهگی
اولین واکسن باران طلا🥺

تاریخ: 1404/1/21

بارانم، امروز برای اولین بار یه قطره کوچیک اشک از چشمای نازت چکید...
اما تو قوی‌تر از هر فرشته‌ای بودی.
بغلت کردم، قلبم از درد گریه‌هات لرزید، ولی می‌دونستم این قطره‌ها، مراقبتن...
حالا که واکسن زدی، قوی‌تر شدی، سالم‌تر شدی، و یه قدم به بزرگ شدن نزدیک‌تر.
میدونی دخترم؟
هر بار که اشکاتو پاک می‌کنم، انگار دنیا یه نفس عمیق راحت می‌کشه...
مامان همیشه باهات هست، حتی تو دردای کوچیکت...

با عشق،
مامانت👩🏻‍🍼
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ویهان مامان ویهان ۴ ماهگی
سه ماهشه ده بار رگ گیری شده این دستای کوچیکش
اون لحظه که با بغض و درد نگاهم میکرد میخواستم بمیرم 🥺😔
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان 𝐅𝐚𝐫𝐡𝐚𝐧🧸 مامان 𝐅𝐚𝐫𝐡𝐚𝐧🧸 ۳ ماهگی
قبول دارین نینیامون خیلی زود دارن بزرگ میشن🥲 خیلی دلم برای این روزامون تنگ میشه حتی دلم برا وقتایی که تو دلم بود با تموم سختیاش تنگ شده مادر شدن خیلی حس عجیبیه...
قلب مادر زندگیم با تو بهشته🫀👼
خدایا بابت تک تک ثانیه های زندگیم شکرت❤️
شکرت برای این همه حال خوب🌱
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دونه برف مامان دونه برف ۵ ماهگی
خیلی دلم گرفته، قبل بچه دار شدن کلی در مورد خواب و شیر بچه و ... مطالعه کردم که اصولی جلو برم، اما الان به بدترین شکل ممکن دارم بچم رو بزرگ میکنم، شیرشو که نمیخوره، ۹۰ تا رو ۱ ساعت با زور آهنگ و اسباب بازی و ... میدم به خوردش، خوابش هم که تو پتو تاپ میدیم، یعنی دلم نمیخواد پامو از خونه بیرون بذارم، تو رو خدا اگه کسی مثل کنه بگه یه کم آروم بشم 😢
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان شاهان کوچولو🩵 مامان شاهان کوچولو🩵 ۶ ماهگی
اینم یک ماهگی شاهان😐🤦🏻‍♀️

واقعا به اون روزا فکر میکنم اعصابم بهم میریزه یه مادر خسته و داغون که حتی نتونستم یه کیک خوشگل سفارش بدم براش 😐😐 باباش هم با این کیک وارد خونه شد 🤗😂

نمی‌دونم چطوری میتونم بیخیال باشم و بگم ولش کن اما واقعا برام مهمه امروز خیلی برای عکس سه ماهگی شاهان اذیت شدم
بادکنک زنبور پیدا نمیکردم از سایت سفارش دادم با اسنپ فرستادن اگه منتظر آقای همسر بودم که ساعت ۶ میخواست بیاد تازه بگه چی میخوای آخرسر بگه پیدا نکردم 😐🤦🏻‍♀️

کیک رو از یه ماه پیش سفارش دادم با اسنپ برام فرستاد رفتم تحویل گرفتم

رفتم بهداشت قد و وزن شاهان رو گرفتم و تو راه چهارتا بادکنک گرفتم برای چی ؟؟؟ برای ماهگرد شاهان🤗😍

با تکامل گراییم خیلی خودمو اذیت میکنم شاید هم همسرم هم داره اذیت میشه
ولی واقعا اگه چیزی که تو ذهنمه اتفاق نیوفته میشه این عکس یک ماهگی شاهان که دوسش ندارم🥺
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان پوریا💙😍 مامان پوریا💙😍 ۶ ماهگی
امروز لباسایی که دیگه تنش نمیشد داشتم جمع میکردم
غم عالم ریخت تو دلم،چند ماه پیش بود که با ذوق و شوق داشتم لباساسو میچیدم تو کمدو کشوهاش،ولی الان دیگه پسر کوچولوو بزرگ شده و تنش نمیشه:)
درسته خیلی اذیت شدم تو این سه ماه،بیخوابی کولیک،رفلاکس،واکسن،از یه طرف عوارض های زایمانم ،ولی دلم خیلی برای اون روز اول تنگ میشه،لباس بیمارستانش هنوز بوی تنشو میده،واییی،کاش اروم اروم بزرگ شه🥺🥹❤️🧿
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان خاله ریزه👶🏻💖 مامان خاله ریزه👶🏻💖 ۲ ماهگی
ادامش تو کامنتا

مامان ۱۷ ساله | قسمت اول: شب تنهایی، اما نه بی‌کسی
هیچ‌کس فکر نمی‌کرد "ستاره"، دختری با موهای بافته و دلِ پر از رویا، قراره توی ۱۷ سالگی مادر بشه.
اما ستاره فرق داشت… قوی بود. زلال بود. از اون دخترا که حتی گریه‌ش هم بوی امید می‌داد.
اون شب… شبی که درد از جونش بالا می‌رفت،
نه مامانی بود، نه بابایی.
ولی یه دست محکم، گرم، پر از عشق دستشو گرفته بود.
شوهرش. کسی که شاید دنیا بهش شک کرده بود،
ولی اون نه تنها شک نکرد، بلکه براش شد همه‌چی.
تو ۱۲ ساعت درد، اون مرد کنارش بود—عرق می‌ریخت، نگران بود، ولی عقب نرفت.
هر بار ستاره چشمش رو بست از درد، صدای آروم شوهرش می‌گفت:
"قربونت برم، فقط یه کم دیگه... ما داریم مامان و بابا می‌شیم."
و وقتی فرشته‌شون چشم باز کرد،
یه دست ستاره رو گرفت، یکی دست شوهرشو…
و اون لحظه، سه‌تا قلب توی یه اتاق، با هم تپیدن.
همون روز، شوهرش رفت و با دل‌وجون، براش سیسمونی خرید—نه گرون‌ترینا، ولی با عشق‌ترینا.
یه پتوی صورتی کوچیک، یه شیشه‌شیر با قلب روی شیشه، و لباسای نوزادی که بوی امید می‌داد.
ستاره گریه کرد… نه از درد، از شادی.
چون فهمید، با اینکه مامان و باباش نبودن، ولی تنها هم نیست.
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۵ ماهگی
دختر من از اون موقعی که به دنیا اومده هنوز دستاش بستن اصلاً باز نمی‌کنه بعضی وقتا فقط یه کمی
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان هدیه ماندگار 💙 مامان هدیه ماندگار 💙 ۶ ماهگی
یکی تو اینستا پست گذاشته بود که با بچه وقت نمی کنه به خودش برسه اومده بودن کامنت گذاشته بودن که ای وای ما با وجود بچه همیشه آرایش می کنیم شنیون می کنیم خونمون بوی گل میده ،یعنی واقعا کسی هست بعد زایمان مثل یه دختر مجرد باشه وهمش به خودش وقروفرش برسه من که می گم مگه یه کمکی داشته باشی که راحت بتونی بچه رو بهش بسپاری من با وجود اینکه پسرم و شوهرمم کمکم می کنن هنوز واقعا نمی تونم به دوش با آرامش بگیرم تا از جفت بچه پا میشم شروع می کنه به گریه کردن ظرف شستنمم همش هول هولی هست فقط بتونم یه غذا بپزم خونم رو جمع جور کنم واقعا وقت رسیدگی به خودم رو ندارم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان عرشیا مامان عرشیا ۴ ماهگی
خانما از وقتی که نی نی هاتون به دنیا اومده باهاش یه جا میخوابین شوهرتون جدا ؟یا با شوهرتون میخوابین نینی جدا؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان همتا و یکتا 🩷 مامان همتا و یکتا 🩷 ۷ ماهگی
عیدتون مبارک باشه😍
دو تا از کارایی که خودم برای دخترم انجام میدم میخوام بهتون بگم شاید بدردتون خورد😅

ما چون سرویس بهداشتیمون سرده نمیتونم دخترمو ببرم اونجا بشورم ، بیشتر مواقع یه ظرف کوچیک روحی رو بخاری یا شوفاژ گذاشتم که همیشه اب گرم دم دستم باشه دیگه با پنبه و اب قشنگ تمیزش میکنم بجای اینکه از دستمال مرطوب که اصلا مناسب نیست مخصوصا برای دخترا استفاده کنم، دیگه وقتایی ک خیلی اوضاع خرابه یه تشت و افتابه کوچولو خریدم میاریمش تو اتاقش همونجا با همسرم میشوریمش😅
یه نکته دیگه اینکه چون هر کار کنیم باز کف خونه هامون سرده موقع تعویض لباساش یه پتو مسافرتی یا چادر رو خودمو دخترم میندازم میریم زیرش اونجا لباساشو عوض میکنم که سرما نخوره😊
شده یه جور بازی براش میریم اون زیر میخنده و خوشش میاد😂
مشاهده ۵ پاسخ دیگر