بدون اغراق و جوگیری میگم
تمام دردا و غمای دنیا یه طرف ، اون لحظه ای که تو بغلت و با صدای لالایی تو خوابش میبره یه طرف ...

خدایا چی توی من دیدی که مادر باشم ، حکمتتو شکر ، من چجوری شکر این لحظه ها رو به جا بیارم ... چجوری وصف کنم این لحظه رو 😭❤️

۳ پاسخ

خدایا شکرت هزاران بار

شبی هزار بار هم شکر کنیم کمه واقعا
من و شوهرم هر بار نگاه به بچه هامون میکنیم همون لحظه چندین بار بلند بلند میگیم الله شکرت

👍🏻👍🏻👍🏻

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
لالایی برای خواب کودک
اهمیت لالایی برای خواب کودک چیست؟
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب

سوال های مرتبط

مامان ویهان💙👶🏻🤱🏻 مامان ویهان💙👶🏻🤱🏻 ۳ ماهگی
ویهانِ قشنگم، نور چشمم، صد روز از اون لحظه‌ای که برای اولین بار تو رو توی بغلم گرفتم می‌گذره. صد روزه که عطر تنت، لالایی شب‌هات، و نگاه معصومت، تمام دنیای من شده.

یادمه اون روزها، وقتی هنوز تو وجودم بودی، هر لحظه منتظر دیدارت بودم. حالا که صد روزه صورت ماهت رو می‌بینم، باورم نمیشه چقدر زود گذشت.

پسرم، تو با اومدنت، یه حس جدیدی رو در من بیدار کردی، حس مادری که با هیچ کلمه‌ای قابل توصیف نیست. هر بار که دست‌های کوچولوت رو می‌گیرم، قلبم پر از عشق و غرور میشه.

ویهان جان، تو تمام زندگی منی. آرزوم اینه که همیشه سالم و خوشحال باشی، و من بتونم بهترین مادر دنیا برات باشم.

صد روزگیت مبارک، عزیزترینم.

دوستت دارم، تا ابد.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نلین💕✨ مامان نلین💕✨ ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۵

مدام چشمم به ساعت بود که ساعت دقیق به دنیا اومدنش رو ببینم
اون لحظه بهم اکسیژن میدادن چون نفس کشیدن یادم رفته بود
با زور آخر به دنیا اومد و‌ گذاشتنش روی قلبم
مگر میتونستم چشم ازش بردارم ببینم ساعت چنده؟
با اینکه دو ماهش شده مدام اون لحظه که دنیا اومد جلوی ذهنمه و اون لحظه رو با دنیا عوض نمیکنم…
ساعت چهار و نیم اینا به دنیا اومد
موقعه به دنیا اومدن حس کردم یه لحظه دکتر کشیدتش که بیار بیرون
فوری از بغلم کشیدنش و بردنش روی تخت شروع کردن زدن به پشتش
دخترم گریه نمیکرد…
دکتر ‌‌خبر کردن و یه چیزی توی حلقش کردن نمیدونم آب بود یا چی ازش بیرون میاوردن
بعد از چند دقیقه شروع به گریه کرد
نفس راحتی کشیدم
که دکتر گفت موقعه به دنیا اومدن توی کانال گیر کرده ‌مجبور شدیم دستش رو بکشیم تا بیاد بیرون🙂
عصب دستش کش اومد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آناهید 🩵🌈 مامان آناهید 🩵🌈 ۲ ماهگی
به وقت واکسن دو ماهگی آناهید جانم 🌸

بهم گفتن زانوهاتو محکم بگیرم ، لحظه ی واکسن زدنت صدای گریه ات تو اتاق پیچید . پستونکتو گذاشتم تو دهن کوچولوت و همراه با ناله شروع کردی به مکیدنش .
با هر ناله ای که می کردی قلبم مچاله تر می شد ولی تو انقدر قوی بودی که سریع خودتو جمع و جور‌کردی و چشماتو بستی و به خواب عمیقی فرو رفتی .
میدونی به چی فکر میکنم ؟
به این که چقدر قوی و مقاومی در برابر تمام آزمایشا و رگ گرفتنا و واکسن زدنا و سونو رفتنا و بینایی سنجی و رتینوپاتی و کوفت و ... در برابر تمام دردا و سختیا .
دردت به جونم دخترکم ❤️
دختر قشنگم که از لحظه ای که به دنیا اومدی کم سختی نکشیدی ، اما هیچوقت مادر و پدرتو اذیت نکردی .
همیشه وجودت پر از آرامشه برامون .
الان هم تو اتاق روی تخت کنارم خوابیدی و من به این فکر می کنم که چقدر عاشق چهره ی پر آرامشتم وقتی که عمیق می خوابی ...
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ ۳ ماهگی
شیرین ترینم دو ماهگیت مبارک، تمام این لحظه ها برام مثل یه خواب بوده، داشتن تو قشنگ ترین اتفاق زندگیمه عزیز دلم، عاشقتم💗
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ مامان حُـسـیـن‌جانم ✨ ۴ ماهگی
از وقتی که حسینِ نازنینم به دنیا اومده،
دنیام زیر و رو شده😍
یه موجود کوچولو، با اون دستای ریز و اون نفسای نرم و آروم،
شده تمام قلبم 💜💛
فقط کافیه نگاش کنم، یا دستم رو بگیره
با اون انگشتای کوچیکش، که دلم از جا کنده بشه. 🫀
انگار تموم خستگی‌های دنیا با یه لبخند کوچیکش
دود می‌شن و می‌رن هوا 🥺

حسین هنوز خیلی کوچیکه،
حتی نمی‌تونه چیزی بگه،
ولی با همون نگاهش،
با اون بوی شیرین و آرامش‌بخشش،
هزار تا حرف قشنگ بهم می‌زنه.
شب‌هایی که بیدار می‌مونم کنارش
با اینکه خستم،
اما دلم نمی‌خواد این لحظه‌ها تموم بشه.
وجودش واقعا یه معجزه‌ست؛
یه دلیل جدید برای نفس کشیدن،
برای قوی بودن، برای عاشق بودن.

مامان بودن برای من یه افتخاره،
یه نعمت...
که هر روز برای داشتنش خدا رو شکر می‌کنم. 😍💜
بهش قول دادم که همیشه پناهش باشم؛
تو بیداری، تو خواب، تو خنده، تو گریه و...
حسین جانم، مامانت تا آخر دنیا عاشقته. 💛✨

#سه ماهگی قلبِ خونمون به ساده ترین شکل ممکن 🤭💚❤️
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان نویان 👼 مامان نویان 👼 ۴ ماهگی
پسر عزیزم ، سه ماهه که دنیای ما با وجود تو زیبا تر شده
و در این مدت کوتاه، عشق و آرامش رو
به زندگی‌مون هدیه دادی
هر لحظه با تو بودن ، بهشت رو برامون
نزدیک‌تر کرده ، تو تمام دنیای من و بابا هستی ،
کوچولوی دوست‌داشتنیِ من سه ماهگیت مبارک همه ی وجودم🥹😍💋❤️👼🏻🍼🫂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 𝑨𝒓i𝒂❤️ مامان 𝑨𝒓i𝒂❤️ ۳ ماهگی
دردونه من 3 ماهه که از دل مامانی اومدی بیرون و توی قلبش جا خوش کردی.
هر شب و هر روز کنارمی و هر لحظه بیشتر از قبل دلبسته‌ات میشم.پسر نازم تو این مدت که مهمون خونه من و بابایی شدی از در و دیوار خونه صدای شادی و خنده میریزه و تو تنها دلیل این خنده های از ته دل هستی👨‍👩‍👦❤️
۳ماهگیت مبارک فسقلی من😍💕
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمدثامن مامان محمدثامن ۲ ماهگی
داشتم به پسرم شیر میدادم که یهویی عطسه کردم با صدای بلند ، ثامن اولش یه مکث کرد بعد به شدت زد زیر گریه ، اون لحظه نمیدونستم بخندم یا گریه کنم 🤣😐🙄طفلی خیلی ترسید ولی خب دست خودم نبود که
چیکار کنم نترسه ؟اخه نمیشه جلو عطسه رو گرفت که😐🙄
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دیانا و بردیا♥️ مامان دیانا و بردیا♥️ ۴ ماهگی
دردونه من ۳ ماهه که از دل مامانی اومدی بیرون و توی قلبش جا خوش کردی. دورت بگردم عزیز دل مامان. هر شب و هر روز کنارمی و هر لحظه بیشتر از قبل به تو وابسته میشم
موهای کرکی ریزی روی سرت نمایان شدن و من روزی رو تصور می‌کنم که همین موها میشن بهانه ساعتها جلوی آینه ایستادنت! وای که چه بی صبرانه منتظر اون روزهام!
امیدوارم اون روزها هم مثل الان، صدای خنده هات توی خونه بپیچه و پسر نوجوونی شاد و پرانرژی باشی!

✿☆✿

برای من و پدرت توی دنیا هیچی به اندازه لحظه‌ای که برای اولین بار در سه ماهگی خنده تو رو دیدیم
قشنگ و به یادموندنی نیست
خنده‌ای که اونقدره جذابه که نمی‌تونی باور کنی
خنده‌ای بدون دندونه!

پسر زیبای من، سه ماهگیت بر من و بابا جونت مبارک
البته فرداست
پایین عکساش میذارم🫀🧸
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان قندعسل مامان قندعسل ۵ ماهگی
بچه ها پسرم رو اومدم بخوابونم روی زمین ، موکت بود و سفت
به فاصله دو سانتی متری سرش خورد زمین ، صدای بلندی داد اما فقط یه لحظه نق زد حالت جیغ
اشکالی که نداره نه؟؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان لیمو🍋 مامان لیمو🍋 ۳ ماهگی
خانومادخترم یه لحظه انگاری یه حمله ای میادسراغش دستاش رومیبره بابایه جیغی می‌کشه یه گریه ای می‌کنه که بیاوببین ازرفلاکسشه بنظرتون بخداامقدرگریه کردم با🥳بااون😔😔
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان Yasna🩵avesta مامان Yasna🩵avesta ۳ ماهگی
این متن گهواره خیلی برام جالب بود تا امروز پسرمو رو پاهام نخوابوندم از همون روزی ک دنیا اومد خودش خوابید من فقط لالایی خوندم الان ک بزرگ تر شده وقتی خوابش بیاد یکم غر غر میکنه بفهمونه خوابش میاد لالایی بخونم براش جالبیش اینه وقتی میخواد بخوابه سرشو تکون میده چپ و راست میبره 🤭😁 حالا 🫵بگو بچت چجوری میخوابه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان لونا مامان لونا ۲ ماهگی
انگار همین دیروز بود که ازدواج کردم...
چند ماه بعد، با دل‌تپنده تست بارداری گرفتم؛ دو خط که ظاهر شد، انگار تمام جهانم تغییر کرد.
روزهای اولِ حاملگی پر از ترس و شوق بود؛ هر لحظه چشم به تقویم داشتم که به اولین سونوگرافی برسم و صدای قلب کوچولوم رو بشنوم.
ماه‌ها شکمم بزرگ شد، با هر تکونش لبخند زدم و اشک شوق ریختم؛ شب‌هایی که بی‌خوابی می‌کشیدم ولی انتظار دیدارش همه‌چی رو شیرین‌تر می‌کرد.
تا روز زایمان رسید؛ آن لحظه که دردی عمیق و باور نکردنی رو تجربه کردم، لحظه‌ای که با هر نفس، نامهربونیِ درد رو با فرشته‌ای که به دنیا می‌آوردم عوض کردم.
حالا وقتی به چشمان فرزندم نگاه می‌کنم، باورم نمی‌شه این سفر پرماجرا از یک “بله” شام عروسی شروع شده.
لونای مامان سه ماهه که دارمت مادر
خیلی خوش اومدی به زندگیمون💝
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۳ ماهگی
سلام بانو حال و احوالت با نی نی چطوره
قدر بدون این لحضه هارو
سعی از ثانیه و دقیقش لذت کافی رو ببری
دنیا بزرگه آدمای زیادی داره با چالش‌چالشای جورواجور
همین الان ک داری این پیام میخونی خیلیا در حسرت
خیلیا منتظر جواب آزمایش
خیلیا جواب مثبت گرفتن و شاد شنگول
خیلیا منفی شد بازم موندن با حسرتشو
خیلیا بالاسر بچه شون تو بیمارستان
خیلیا تولد گرفتم برا جگرگوششون
خیلیا همین لحظه دارن زایمان میکنن
خیلیا تو همین لحظه بچه شون از دستشون رف
پس
گله گزاریهارو بزار کنار و شکر کن بابت داده و ندادش
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان امیرعطا مامان امیرعطا ۳ ماهگی
ای خدا کی این گریه کردناش تموم میشه کی گوش دردش خوب میشه من خسته شدم دیگه یه لحظه استراحت هدارم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر