امشب کلی گریه کردم🥲
دلم گرفته بود و همینطور که محیا جانم تو بغلم داشت میخوابید،
دلتنگ روزای بارداریم شدم😭
از روزی ک بیبی چک مثبت شد مرور کردم و آروم اشکام میومد و عمیقا حس دلتنگی به قلبم چنگ میزد…
اولین باری که رفتم سونو انتی و اونجا دیدمش
دست پاهای خیلی کوچولوش رو تکون میداد و من داشتم از شدت تعجب و ذوق میمردم🥹
انومالی و جنسیتش…
عکس و فیلم سونوها…
لگدا و سکسکه هاش… واکنش دادن به حرفام… کارایی که براش میکردم… اینکه آخر شبا بیدار میشد و تو دلم بازی می‌کرد 🥺❤️
همش مثل فیلم از جلو چشمام رد شدن…
تا زایمان و سختیاش و اون روزای پر درد ک گذشت…
دست و پاهای خیلی ظریف و نازش😭💗
اولین نگاهش و اون لحظه که گذاشتنش رو سینم که انگار از نو متولد شدم…
خلاصه تک تک روزا تاااا امروز مرور شدن و عمیقاااا دلتنگشون شدم🥺
شمام چنین حسی رو تجربه کردین..؟



این طرحو رو دفترم روزی کشیدم که فهمیدم قلب قشنگ تشکیل شده🥲❤️♾️ش

تصویر
۱۵ پاسخ

آخ امروز شهسان قهقهه میزد من بغض کرده بودم داشتم ب این فک میکردم یه روزی بزرگ میشی و میری واسه خودت و من عمیقأ دلتنگ این روزا میشم

دلتنگم دلتنگ لگد زدنای اول صبحش دلتنگ ساعت١١شب شیطونی کردناش
دلتنگ اون حس قشنگ انومالی که بهترین روز بود برام
دلتنگ اون ذوقِ خرید کردنام اون ذوقِ اتاقش رو چیدن
دلتنگ شعرایی ک براش میخونم خلوت دونفره ای که باهم داشتیم
خدایا دمت گرم خیلی مخلصیم بابت بهترین هدیه ای که بهمون دادی🥹❤️

انگاری همین الان منم از جلو چشام رد شد وقتی تاپیکت. رو خوندم🥲🙂

چقدر بغض کردم با پیامت😪

میشه درخواستمو قبول کنی

میشه درخواستمو قبول کنی

چقدر قشنگ گفتی 🥹🥺

همین روزهاهم‌ بعدها میشه خاطره .پس سعی کنیم لذت ببریم

الان که گفتی همشون یادم اومدن😅😅😅

من چون بارداری سختی داشتم
دلم تنگ نمیشه🥺
اتفاقا عااااشق این روزام هستم...
از بارداری م
فقط سونوهام که میدیدم عشقمو
دوست داشتم و دوست دارم... فقط🥺🥺🥺🥺🥺

منم دقیقا امروز همچین حسی داشتم و باهاش حرف زدم همه اون روزا رو باهاش حرف زدم و مرور کردم اونم با دقت توی سکوت گوش میداد
انقدر بغضی ام که خدا می‌دونه ولی جلو مامانم گریه نمیکنم که ناراحت نشه

عالی بود

با این پیام شما منم دلتنگ دوران بارداری شدم کلی اشک ریختم حیف اون روزا چه زود گذشت😊 پارسال اونموقع اصلا یک درصد فک نمیکردم امسال فرشته کوچولوم ّبغلش بگیرم

اره عزیزم منم خیلی دلتنگ میشم

منم دلتنگ بارداریم میشه خیلی روزای خاصی بود🥲🥺

عزیزم😍
منم امشب سریال جانان رو دیدم که درباره خانواده هایی هست که میخوان جنینشون رو سقط کنن🥲
ناخوداگاه گریم گرف و خدا رو شکر کردم بخاطر چنین نعمت بزرگی که بهم داد🥹
خدا محیا جان شما رو هم واست حفظ کنه😘❤️

سوال های مرتبط

مامان آقاامیرحسن 💙 مامان آقاامیرحسن 💙 ۱ ماهگی
مامان محیا جان💗 مامان محیا جان💗 ۲ ماهگی
اولین حموم دو نفره تو ۵۴ روزگی من و قلبم🥹💗
امروز برای اولین بار این ریسک قشنگ رو کردم و تنهایی بردمت حمام🤭
اخه تا بابایی بیاد شب میشه😶‍🌫️
و شبا بهتره ک نینی جون ها رو نبریم دوش بگیرن چون ممکنه دل درد بیاد سراغشون🥺

خونه مامانجونم که دوره بهمون 🙃بالاخره باید از یه جایی شروع کنیم مگه نه؟!
صدای آب رو که شنیدی با دقت داشتی گوش میدادی و من از تو آینه محو تو شده بودم🥲❤️
یهو فکرامو بلند بلند به زبون آوردم:
قربون اون خدایی که تورو برا من آفرید و لایق دونسته برات مادری کنم😭
با بسم الله شروع کردم و تو تمام مدت خیره بودی به صورتم و من داشتم برات توضیح میدادم که چیکار میکنم…
کلیم صلوات فرستادم که همه چی خوب پیش بره شنیدی؟!😂
چیه این مادر که تماااام قدرت دنیا تو دلش جمع میشن برای پاره تنش…؟
الان حس توانمندی و استقلال میکنم و خوشحالم باهم داریم خودکفایی های جدید رو هی فتح میکنیم🤭💗😂
خدا حفظت کنه واسم روحُ جونم محیایِ من🤍

روزی همه آرزومندا بشه به حق شش ماهه امام حسین جانم🥹🤲🏻