۷ پاسخ

درخواست بده همو داشته باشیم من پرم عزیزم

من خواب دیدم ۴تا بچه اوردم دور از جون ۴تاشم فوت شدن🥲🥲بچه خودمم نبود بینشون

آخی 😂😂😅

چرا انقد خواب زایمان میبینی تو دختر😅اونم دوقلو
انقد بش فک نکن عزیزم🥰

اون روز داشتم چای دم میکردم آب جوش رو میخواستم بریزم تو قوری بجای اینکه بگم بسم الله میگفتم پیش پیش پیش 😂😂😂😂

🤣😂بعضی وقت آدم دیگه رد میده
از دست این فسقلی ها

خیره انشالله عزیزم😅

سوال های مرتبط

مامان maman Nelin🌈💖 مامان maman Nelin🌈💖 ۱۰ ماهگی
مامانا ذهنم خیلی درگیره
امشب برای شام رفتیم خونه ی مادرشوهرم. قرار بود شب اونجا بخوابیم. چون معمولا بچمو که میبرم جایی بعدش میارم بد خواب میشه. بردمش اونجا همش خواب بود بچه. ساعت ۸ بهش شیر داده بودم خوابید ۱۱ قرار شد بهش شیر بدم اگه خوابید و بیدار نشد شب همونجا بخوابیم. اگه بیدار شد بیاریمش خونه ی خودمون. من ۱۱ بهش تو خواب شیر دادم. همیشه همینکارو میکنم. پدر شوهرم شروع کرد گفت تو خواب بهش شیر نده و فلان گفتم اگه بیدار شه خودش دیگه نمیخوابه قلقش دستمه. گفت نکن اینکارو بچه بد خواب میشه خلاصه توضیح دادم که اگه بیدارش نکنم خودش بیدار شه خوابش کلا میپره تو خواب بهش شیر بدم میخوابه دوباره. مادر شوهرمم از اون طرف جو میداد که آره بچه ی منو اذیت میکنن و فلان‌ خواهر شوهرم چند بار بهش اشاره داد که بسه دیگه چیزی نگو این باز میگفت بچه ی منو اذیت میکنن؟ هی میگفت. منم دیدم ساکت نمیشه برگشتم گفتم آره ما بچه رو شکنجه میکنیم تنبیه بدنیش میکنیم. خلاصه که شیر دادم و بچه خوابید بازم بیدار نشد. به شوهرم گفتم بمونیم شب مادر شوهرم گفت حالا میخواین امتحان کنین برین خونه ببینین شاید خوابید اگه نخوابید بیارینش منم دیدم اینجوری گفت به شوهرم گفتم بریم خونه.
به نظرتون من جوابشو دادم کار بدی کردم؟ نمیدونم چرا عذاب وجدان گرفتم.
خدایی آدمای بدی نیستن اما امشب واقعا عصبیم کرده بودن
مامان مهرو کوچولو مامان مهرو کوچولو ۳ ماهگی
خانما طبق تجربه خودتون نظر بدین
امروز صبح دخترم بیدار شد یه کم شیر خورد بعدش خوابید من برای اینکه خوابش سنگین بشه اومدم کنار خودم خوابوندمش اما خوابش سبک تر شد هعی از خواب می‌پرید
کلا بیدار شد آوردمش تو حال بهش دوباره شیر دادم کم خورد و در حال شیر خوردن خوابید تا اومدم بذارم سر جاش بیدار شد منم دیدم نمیخوابه رفتم به کارام برسم تا حدودای ظهر دیدم بیداره و نق نق میزنه گفتم شاید گشنه اشه چون کم شیر خورده بود اومدم بهش شیر بدم گریه کرد و نخورد ولی پستونک می‌گرفت چشماش سنگین میشد تا اینکه بعد ناهار هعی اومدم بهش شیر بدم هعی جیغ میزد یه ۵ دقیقه شاید مک زد همونطوری خوابید تو بغلم منم گذاشتمش سر جاش دوباره مثل صبح هعی بیدار میشد هعی می‌خوابید این قضیه هعی تکرار شد تا جایی که میومدم بهش شیر بدم جیغ میزد ولی پستونک که می‌دادم براش شعر میخوندم آروم میشد
دیگه گفتم شاید دل‌درد داره بهش دارو دادم یه کم تابش دادم گذاشتم رو پا و خوابوندمش
الان به نظر شما لجبازیش از بی خوابی بود یا دلدرد؟ چون گریمیچر دادم اونم یه کم خواب آوره؟ من هعی با خودم میگفتم شاید میخواد با شیشه شیر بخوره ولی خب وقتایی که تو بغلم مثلا یه ربع می‌خوابید بیدار میشد سینه می‌گرفت اما دوباره گریه میکرد؟
حالا به نظر شما مشکل از کجا بود؟ گیج شدم