ذوق خیلیاتونو میبینم واقعا حسرت میخورم که چرامن ذره ایی ذوق ندارم از روز اول که فهمیدم باردارم تا به همین امروز حتی اندازه نیم ساعت هم خوشحال نبودم
خدا عاقبت این بچه رو بخیر کنه😔 توروخدا دعام کنید حال روحیم خیلی بده خیلی

با تموم وجودت توکل کن به خدا خودش همه چی رو برات راست وریس میکنه شک نکن .

عزيزم ب خاطر احساساتت هيچ كس سرزنشت نميكنه. ولي بزرگترين قدمي كه ميتوني برداري اينه كه از الان شروع كني خس مثبت و خواستن درونت ب وجود بياري. با خودت تمرين كن تا وقتي در اغوش بكشيش مطمين باش حس مادرانگيت برانگيخته ميشه

توروخدااا آخ چرااا گناهه اینجور فکرا نکن بچه حس می‌کنه ناراحت میشههه

عزیزدلم این موهبت الهیه خدا چیزی توی شما دیده لایق دونسته اون فرشته مظلومو داده به شما به اینا فکر کن که خیلیااا تو حسرت بچن هزاران دعا و دکتر وخرج گذاشتن جواب نمیگیرن...
من یکسال یه چشمم خون بود و یکیش اشک
اون بچه باخودش حال خوب میاره برات مطمعن باش
من مامانم افسردگی گرفت بهش گفتن بچه بیار درست میشی ناخواسته باردار شد کل بارداری حالش بد بود ولی بلافاصله که بچه رو دید الان با دنیا عوضش نمیکنه
خدابزرگه

نگران نباش افسردگی بارداریه منم سه ماه اول همینجوری بودم چون یهویی فهمیدم باردارم و سومین بارداریه
دوتا پسردارم با اینکه همیشه ارزوی دخترو داشتم ولی وقتی فهمیدم باردارم دوشب تا صبح خوابم نبرد الان انقد ناراحتم برای طرز فکرم ولی دست خودم نبود چون سر بارداریام خیلی اذیت شدم و زایمان دومم واقعا سخت بود همش از بارداری میترسیدم
ولی وقتی فهمیدم بچه م دختره انقد خوشحال شدم که کلی گریه کردم😂 😂😂گفتم بالاخره خدا جوابمو داد به ارزوم رسیدم مطمئن باش هرکار خدا حکمتی داره
من هیچوقت هیچوقت فکر نمیکردم باز باردار بشم و حتی دختر دار
ولی وقتی خدا بخواد بهترینها رو سر راهت میذاره
الانم انقد ذوق دارم هرروز لباساشو درمیارم نگاه میکنم

سلام عزیزم منم حالت رو درک میکنم چون خودمم مثل شما هستم .ی وقتهایی میشینم گریه میکنم که چرا من باردار شدم .نمیدونم شما فرزند چندمتون هست اما من فرزند چهارم میشه و با دستگاه آ یو دی باردار شدم .برا دوتا بچه اولم که خودم خواستم واقعا خوشحال بودم برا بچه سومم اونم ناخواسته شد اوایل به خاطر اینکه عصبی هم شدم چند روز بیمارستان بستری شدم اما وقتی فهمیدم دختره انگار خدا دنیا رو بهم داده بود و ناراحت بودم که چرا من این همه حرص خوردم .الان هم افسردگی گرفتم اما باز توکل میکنم به خدا این بچه تو سرنوشت من بوده اون که مقصر نیست خدا خواسته .میگن بچه احساس مادر رو میفهمه ی مواقعی هم دست میکشم رو شکمم و باهاش صحبت میکنم.

منم اوایل همین جوری بودم بیشتر عذاب وجدان داشتم تا خوشحال باشم ولی به مرور خوب شدم

وایسا لگد بزنه اونموقع میفهمی حس مادری یعنی چی

خودتو ناراحت نکن بخاطر بیماریه منم چون خیلی مریضی کشیدم زیاد حسی ندارم بهش اصلا خودتو سرزنش نکن تو حق داری چون حال خودت خوب نیست

چراااااااااا مگه بچه نمیخواستی؟ عزیزم به خاطر اینه که هورمونات به هم ریخته بعضیا اینطورین وقتی به دنیا بیاد اون لحظه اول که بشنوی صداشو نفسشو نمیدونی چه لذتی داره من بارداری دومم

نینی ب این خوشگلی نازی سالممم خدا بهت داده چرا خوشحال نیستی می‌دونی چقد آدم تو حسرت مادر شدن موندن الان تو داری اینجوری میگی خدا قهرش میاد

عزیزم طبیعیه هورمون هات بهم ریخته ،همه همینیم گاهی خوشحال گاهی ناراحت

همین ک بیاد تو بغلت خودش محبتو بهت میده نگران نباش هیچ مادری از بچه خودش بدش نمیاد

شما هم انشاالله خدا کمکت میکنه و مهر و محبت نی نی رو به دلت میزاره .این همه درد و سختی رو یه مادر تحمل میکنه تا لحظه شیرین به دنیا اومدن و بغل کردن بچه رو داشته باشه.منم دیشب کلی گریه کردم اما همیشه به خدا میگم خودت صبر و حوصله و مهرش رو بهم بده و کمکم کن به خوبی بچم رو بزرگ کنم.🙏

دورت بگردم توحالت دست خودت نیست که
انشالله خداخودش کمکتون کنه مهراین بچه بیوفته تودلت
توام دلت اروم بگیره😔
نینیمون چیه دختریا پسر؟

براچی خوشحال نبودی؟