امروز دیدم خیلی ها تاپیک میزاشتن برای مامان عماد دعا کنید حال عماد کوچولو بده منم کجکاو شدم و گشتم ببینم بچه در چه حاله
کلی واسش دعا خوندم
از عصر حالم بده واسش که مامانش چی میکشه
و دلشوره و استرسم انقدر زیاد شده که هر لحظه حس میکنم میخوام بیارم بالامن واقعا نسبت به پسرم وسواس فکر ی گرفتم
که نکنه بوسش کنن نکنه با دست الوده بهش دست بزنن نکنه مریض باشن نزدیکش بشن و هزارتا فکر دیگه دلم نمیخواد هیچکس نزدیکش بسه که مبادا مریضش کنن
شما هم از این فکرا میاد تو سرتون؟ واقعا ذهنم نکران و آشفتس من از نگرانی واسه این که مراقب بچم باشم دارم مریض میشم
همچنین مواقعی چجوری خودتون و اروم میکنید؟

بیاین همگی براش دعا کنیم خدایا هیچ کسی رو با بچش امتحان نکن

سلام عزیزم من کلا تو اینستا خبر بد نمیخونم میبینم تو اکسپلور اتفاق بدی هست رد میشم حتی اتفاق بند عباس هم چیز زیادی ازش نمیدونم نه که بگم مهم نیست برام نه
جون از بس اتفاقا ت بد روم تاثیر منفی میزاره نمیخونم که ریتم زندگیم بهم نخوره
ولی از عصر حالم وحشتناک همش دلم مبخواد پسرم کنارم باشع فاصلع نگیره. ازم
چی بگم امیدوارم خدا دل مامانشو اروم کنه ولی درست فضای گهوارع ادمو بیمار میکنه میای جواب بدی بیینی دوستت چی نوشته کمکش کنی میبینی اتفاق بدی هست و رو روان تو هم تاثیر میزاره
من گهواره تو تمام مدت بارداریم باعث شد دوستای خوبی پیدا کنم که کمکم کنن تو مسائل بارداری و زایمان ولی الان دیگ واقعا دارع بیمارمون میکنه انگار 🥲

من هیچی به چشمم نمیاد جز اسم عماد🥲🥲🥲اصلا نمیشناختمش تا هفته پیش،ولی یک هفتس شده یه تیکه از قلبم

سلام عزیزم
منم‌ پس پریشب تایپیک های مامان عماد رو دیدم.دو روزه حالم خیلی بده.از استرس و نگرانی و نشخوار های فکری و فکرای چرت و پرا
امشب قلبم درد میکنه.زده به دست چپم.به شوهرمم‌نگفتم
چون‌بگم‌میگه چرا میخونی...امشب تصمیم‌گرفتم‌گهواره و اینستا رو پاک کنم تا انرژی منفی ازم دور بشه‌.
من فکرمیکردم
فقط منم ک سادیسم گرفتم از دوست داشتنه زیاده بچم.
الان دیدم همه مادرا همینن.
هی تصور میکنم وای اگه فلان شه
اگه بیسار شه....
اخر تمام روح و جسمم از فکر درد میگیره
امروز سعی کردم
زیارت عاشورا بخونم و دعا کنم برای همه کوچولوهایی که بیمارن...
و دعا کردم که خدا خودش کوچولوهامون رو سالم برامون حفظ کنه و خیر بچه هامونو ببینیم.
فقط باید به خدا توکل کنیم ک ذهنمونو با هرچی ک میتونیم اروم‌کنیم
و ازین فضا دور بشبم.
من‌احتمالا فردا کلا از فضای مجازی خدافظی‌کنم
چون روح و جسم و روانم واقعا اسیب دیده...
اخیرا همه جا شده خبرای ناجور
اینستا که همش مرگ و خبر تلخ
گهوارم ک همش خیانت و اتفاقای ناگوار
واقعا لعنت به این گوشی ها

تاپیکش رو کجا دیدید؟چطوری میشه دید؟

اقا یه چیزی بگم واقعا هرچی بیشتر فکر کنیو اهمیت بدی بیشتر هم خودت اذیت میشی هم بچه
من یه عمه دارم
بخداااا حتی ماست و دوغم باید خودشون درست کننن و به بچه بدن چون بیرونیا فلاننن
اصلا همه چی
تا همین پارسال بچش هرجا میرفت با ماسک بعد بنده خدا هرجا که میرفت فوری دخترش مریض میشد
انقدر مقابل مریضیو بیماری ضعیف بود بدنش

منم انقدر حساس شدم الان شدم مسخره یه عده ادم ک‌خودشون موقع نوزادی بچه هاشون از من بدتر بودن اما خودشونو یادشون رفته

اره دقیقا منم خیلی حالم بد شده از وقتی چشمم ب تایپیکش‌ خورده اصلا ی دقیقه از ذهنم بیرون نمیره
ب قول شما وسواس فکری گرفتم

عزیزم بیماری عماد جان ربطی به بوسیدن کسی و دست آلوده و اینا نداره
من خودمم دلم برای عماد کبابه منم تازه پیجشو دیدم و دائم براش امن یجیب خواندم
ولی توام اینجوری نگران باشی خودتو نابود می‌کنی همه چیو بسپر به خدا...
خودش نگهدار همه بچه ها باشه 🥺

وای خدا منم الان پیام تو را که دیدم رفتم‌پیگیری کردم چقدر گریه کردم براش خدارا التماس کردم مشکلش حل بشه

وای منم مثل تو دارم دیونه میشم دست خودم نیست همش میترسم

سلام عزیزم چی شده.نگران نباش اونی که داده خودش هم نگه دارش باشه بسپاربخودش.خدابه عمادکوچلوهم سلامتی بده ان شاالله بحق حضرت معصومه سلام الله علیها

وای تروخدا این چی بود من الان دیدم استرس کل تنم گرفت خدا هیچ مادری با بچش امتحان نکنه تپش قلب گرفتم 😞

وای من که دم پنجره میرمم سکته میکنم میگم نکنه بچه از دستم بیوفتم پایین
هزارتا فکر دیگه
چیه این مادر بودن💔 از لحظه اولی که حامله میشی تخم نگرانی و تو دلت میکارن

اینجور افکار مال افسردگی بعد زایمانه بهش میگن ترس از دست دادن
توکلت ب خدا باشه خدا هوای هدیه هاشو داره

وای منکه دیوونه شدم از فکر
ببین وقتی هرچقدر بگی مردم نمی‌فهمن چیکار کنیم دیگه منمه روانی شدم
من میگم خدایا بچمو سپردم به خودت

عزیزم دلم چیشده؟
من تاپیکهایی که برای مامان عماد گذاشتن رو ندیدم.
عماد کوچولو چش شده؟

سلام عزیزم چرا چی شده