تجربه ی من از ازمایش گلوکز 🥲
بنظرم سخت بود ساعت ۶ و نیم اومدم تا نوبتم شد ۷ و بیست شد اولین مرحله ی خونو دادم بعد بهم شربت داد گف توی ده دقیقه بخور ی ساعت دیگ بیا خون دومو بده شربت همه من میدیدم تو گهواره پرتغالی بودددد ولی مال من انگار ی کیلو اب قند خوردم خیلی مسخره بود اینقدم شیرین بود بچم کلی وول میخوره بیشتر حالت تهوع گرفتم جایی نبود دراز بکشم نسشتم تا هشت و نیم دوباره مرحله ی دومو انجام دادم الان واقعا بیحالم و دلم ضعف میره منتظرم ساعت نه و نیم شه مرحله ی اخرم تموم کنم 🥲 چون کلا از خون دادن میترسم موقع خون دادن میگفتم قوی باش تو میتونی خانومه میخندید میگف تو ک اینقد میترسی چرا حامله شدی 😂😂

ازمایش ادرار اول صبح نداشت؟؟

اره برا منم پرتقالی بود طعمش خوب بود فک‌کنم برای شما سخت باشه🥺خداقوت

حالا منو بگو هفت رفتم نه و نیم نوبتم اومده تا یازده و نیمم اونجا بودم
باز یه ساعت زمان برده اومدم خونه که ناهار خوردم😂🙂

ازمایشگاه پردیس رفتی توی احمداباد؟😄 اونجا عااااالی خون‌ میگیرن‌. من خیلیییی بد رگ هستم، ولی اونجا همیشه خوب ازم خون‌میگیرن خدا رو شکر

به من که پودر نداد گفت برو صبحانه بخور😁😁😁

خداتو شکر کن گلم من ازمایشم ۳ مرحله ایی بود ینی ۴ بار خون دادم😁

من پرتقالی بود از اون اذیت نشدم فقط ۴ ساعت باید رو صندلی می‌نشستم و خون میدادم اذیتم کرد

اگه سرگیجه داشتی حتما بهشون بگو تخت بدن دراز بکشی

منم هفته بعد باید بدم

من هفته دیگه دارم😥😥😥ب هرحال یکی از مراحله و بایذ طی بشه😥😥

بعدش برو یه عدسی داغ بزن آنقدر حال میده

منم خوردم اما نصف بطری پودر قند دادن میگن بخور. تا ی رب حالم خوب بود اما بعدش سرگیجه گرفتم . خوشبحالت بر من چهار بار خون گرفتن. از هشت تا دوازده اونجا بودم

وای من انقد حالم بد شد وقتی این شربت کوفتیشو خوردم 🤢🤢🤢

شربت ما فرق داشت مال من پرتقالی بود😁

من خودم میترسم نمی‌دونم به کجا می‌کشه 😂🤦