۹ پاسخ

من به بچم گفتم‌وقتی دو نفر با هم‌ازدواج میکنن و از خدا درخواست میکنن که خدا بهشون نی نی بده اگه خدا دعاشونو قبول کنه یه نی نی میزاره تو دل مادر ولی بعضز وقتا خدا میگه صبر کن زوده بزار یه وقت دیگه نی نی میزارم تو دلت
چون‌دوباره میپرسه پس چرا خدا نمیده 😅😂😂

منم به بچه هام گفتم وقتی مامان و باباها دلشون بچه میخواد از خدا میخوان خدا هم هر وقت وقتش باشه یه دونه میزاره تو دل مامان بعد اون دونه کوچولو کم کم بزرگ‌میشه بعد خانم دکتر شکم مامان و میبره و بچه به دنیا میاد من چون سزارینم جای زخممو نشون دادم باور کردن😂

بهش بگو منو بابا تصمیم میگیرم ک بچه دار بشیم بعد ی سلول از بابا و ی سلول از من کنار هم میشینن و بچه رو توی شکم من تشکیل میدن و بزرگ میشه

اینو روانشناس کودک گفته بود

بگو از خدا خواستم بهم ی بچه بده خداهم ب حرفم گوش کرد اون بچه رو گذاشت تو شکم من تا من بزرگش کنم🫠

دیگه نگفتم آمپوله دست باباته🤣🤣🤣🤣

من گفتم میری دکتر آمپول میزنه بعد بچه میاد تو شکم مامانا🤣

از چی جی پی تی پرسیدم اینو گف😅

تصویر

بگو میرم بیمارستان یه دارو میزنن تو شکمم بعد اون کم کم بچه میشه 😐

خدا بهمون بچه میده مامان جان😂جدا چی باید گفت؟

سوال های مرتبط