۱۶ پاسخ

اون چند تا مورد هم ک گفتم جز آزمایشش باشه حتما
انشالله طوری نیست
شنبه اول وقت ببرش دکتر

تخم مرغ براش بشکن
من خونه نیستم وگرنه براش میشکستم

من به چشم زخم معتقدم
خدا از چشم بد دور نگهش داره و زودی خوب بشه

اتفاقا کاملا ب این موضوع اعتقاد دارم تخم مرغ بشکن

ایشالله زوذی خوب بشه

من که واقعا اعتقاد دارم چون برا بچم پیش اومده

خدا رحم کنه به این کوچولوها، دختر منم سه روزه تب داره فقط، دکتر گفت تا شنبه ادامه پیدا کنه باید آزمایش خون و ادرار بده، کاش قطع بشه این تب 😣😣😣

همیشه ۴قل و۳بار ایت الکرسی بخون براش

ایشالا زودتربهتربشه اقارضاکوچولو ب حق اسمش
بله من اعتقاد دارم

برو بیمارستان بگو میخوام آزمایش بگیرم از بچه ام
همونجا میگیرن

عزیزم این ذکر رو حتما سر زبونت باشه همیشه لا حول ولاقوة الا بالله العلی والعظیم
من همیشه میگم
واسه پسرم هم حرز امام‌جواد گرفتم

فقط آزمایش
دختر جواب منو بده
پسر منم اینجوری بود و کلی ماجرا داشتیم

سلام عزیزم. 3 هفته تب داره؟؟😶😶😶😶
آزمایش دادی؟

کافر عزیزم حتماً یه عفونتی وارد خونش شده ببر عزیزم آزمایش بگیرن شاید بستری بشه خطرناک چشم زخم که تخم مرغی به عنوان چشم نظر چشمشم کن پرتش کن سر چهارراه خونتون

خوب بده کسی نظرش بگیر عزیزم‌با تخم مرغ

انشالله زودی خوب شه..آنیسا همیشه بیرون قهقهه میزنه..با همه میخنده😑

سوال های مرتبط

مامان عطیه سادات مامان عطیه سادات ۱۲ ماهگی
دیروز مامانم با دختر داداشم که ۷ سالشه اومده بودن خونه من بعدازظهر دخترمو گذاشتم پیشه اینا به دختر داداشم گفتم یه دقه باهاش بازی کن من حموم برم جلوشون اجرک گذاشته بودم داشتن بازی میکردن مامانمم همونجا بود مامانم گف توبرو ماهستیم اقا رفتم حموم ۱۰ دقیقه نگذشته بود صدای جیغ و گریه دخترم اومد دختر داداشم پاشده سطلی که اجرکا داخلشه رو سرش کرده بعد سطل افتاده روی سره دختره من وای پیشونی دخترم باد کرده بود قرمز شده بود کبود شده بود به چه حالی از حموم اومدم بیرون دخترمو بغل کردم یخ گداشتم رو سرش وازلین کردم خیلی گریه کرد بعد اب دادم شیر دادم خوابید خیلی ناراحت شدم دخترم اصلا الکی گریه نمیکنه حتی زمین میوفته گریه نمیکنه اما این سطل خیلی محکم خورده بود توسرش که اینجوری جیغ میزد و هق هق گریه میکرد حلا مامانم برگشته میگه تو نرگسو دختر داداشم اسمش نرگسه دعوا نکن گفتم مامان بذار حداقل متوجه بشه چه اشتباهی کرده الان اگر سطل میخورد تو ملاجه بچه سرش میشکست من چه خاکی توسرم میکردم‌ دیشب رفتن خونشون بعد داداشم دعواش کرده اما عمه و عموهاش پشتیبانیشو کردن چیزی نگفتن بهش گفتن چیزی نشده هیچی نشده
من خیلی ناراحت شده میخاستم برا دخترم تولد بگیرم مامانم اینارو دعوت کنم بااین کارشون اصلا دعوتشون نمیکنم حتی به نرگس نمیگن که کارت اشتباه بوده دیشب شوهرم خسته بود دیرازسره کار اومد بعدم رفتیم بازار روز نفهمید دخترم سرش چی شده منم نگفتم وگرنه اول منو جرم میداد که چرا مواظبه بچه نبودی
مامان دردونه مامان دردونه ۱۲ ماهگی
لطفا اینو بخون. فرقی نمیکنه بچه ات چند ماه یا چند سالشه.
امروز مراسم شیرخوارگان حسینی بود و طبیعتا خیلی شلوغ شده بود و از نوزاد یک ماهه (شاید حتی کمتر) بود تا بچه چند ساله. همه هم بچه بودن و تحرک داشتن و نمیشد هم دست و پاشون رو بست.
یه خانمی نزدیک من نشسته بود که همراه پسر حدودا ۶، ۷ ساله اومده بود. پسرش شدیدا سرفه میگرد، چشماش قرمز بود و دماغشم گرفته بود. مشخصا علامت سرماخوردگی داشت. وقتی سرفه میکرد هم جلو دهنشو نمیگرفت. اون بچه گناهی نداشت ولی اینو برای اون مامان مینویسم:
مامان .... ! حتی اگه بچه ات مشکوک بود به مریض بودن، از اسهال گرفته تا سرفه و اّبریزش نباید بیاریش جایی که این همه بچه دیگه اونم بچه های خیلی خیلی خیلی کوچیک هستن. چون اگه واقعا مریض باشه، میدونی چندتا مادر و بچه دیگه رو به دردسر میندازی؟ بعد اون موقع بچه اینقدر واضح داره علامت نشون میده و تو نه تنها آوردیش توی یه اینطور جمعی، حتی بهش یاد ندادی یا تذکر نمیدی که جلو دهنشو بگیره و تو صورت بقیه سرفه نکنه؟
به مادری مثه تو چی میگن؟
خواهش میکنم اگه بچه تون مریضه، این نکته رو رعایت کنین. جایی که بچه های دیگه هستن نبرینش. مهد نفرستینش. مدرسه نفرستینش. حتی اگه کارمندین و سر کار میرین، یکی دو روز ازش مراقبت کنین حالش خوب میشه. ولی اگه نکنین، معلوم نیست چند تا بجه و چندتا مامان دیگه رو به دردسر میندازین.