چرا خدایی؟!!!
دختر من تو خونمون سیب نمیخوره
ولی میرم خونه مادرشوهرم، اونجا به سیب حمله میکنه، دوتا دستش میگیره، گفتم آخرش نمیخوره فقط دندون میزنه و میندازه، یهو ی گاز از این سیب زد ی گاز از اون، یدونشو کامل خورد، گفتم نوش جونش ولی تو خونمون اینطور نیست واسه همین اینجور گفتم
مامانم همیشه میگه خرما بده بخوره مخصوصا پیارم خیلی دوس داره، میگم خرما اصن لب نمیزنه چطور دوس داره؟ گفتش من میزارم جلوش میخوره
جلو چشمم آورد گذاشت، این وروجکم سریع گرفت خورد، موز یمدته نمیخوره، مامانم درسته میده دستش، خودش پوست میکنه میخوره

بنظرم یمدت برم اونجا زندگی کنم بهتره 😐

ولی برعکس پسرای من عاشق غذا مامانشون هستن به خصوص پسر بزرگم از همون بچگی اصلا نمیتونه غذا کسی دیگه رو بخوره مهمونی رفتنی کلی اذیت میشم اگه غذایی که هست دوست نداشته باشه نمیخوره یا به سختی میخوره اونم خیلی کم

وای دختر منم از دست خودم غذا نمیخوره، برنج هم کلا نمیخوره، یه بار آبجیم بغلش کرد، بعد بهش برنج سفید با یه کم قورمه داد، قشنگ خورد😃😃

آبرو بر ترینها همینا هستن پسر من رفتیم خونه دایی شوهر ی دفه ار تو بشقاب ی بیسکویت برداشت کامل گذاشت دهنش داشت خفه میشد بهم گفتن یبار بیسکویت به بچه بده نگاه داره خودشو خفه میکنه آخ آخ آخ خو لامصبا تو خونه تفشون میکنه

دقیقا🤣🤣🤣

بچه منم همینجوری بود آبروم رفت به دوستم گفتم دختر من موز نمیخوره گفت ولی امروز دوتا خورد خونه ما

😂😂😂
پسر بزرگم توی مهمونی یکدفعه داد زد اخ جون برنج من خیلی وقته برنج نخوردم 😂
به شدت بدغذا بود و ظهر هرکاری کردم لب نزده بود
۳ ۴ ساله بود🥴🥴🥴🥴🥴

توت فرنگی هم همین‌طور
اصن نمیخورد، چندبار جلوش گذاشتم نخورده، ی گاز زده تف کرده
بازار رفتم گذاشتم پیش مامانم ،وقتی برگشتم، مامانم گفت اشکال نداره باز بدم بخوره؟ گفتم چی؟گفت توت فرنگی، گفتمش خورد؟ میگه آره این پنجمی‌شه😐

وای آره نفسم همینه

دقیقا