۹ پاسخ

عزیزم این پماد رو با پماد کلوترمازول قاطی کن بعد بیرون و ا. ژ ن رو چرب کن خیلی عالیه آبه رو آتیشه

خارش زیاد داری روغن گل سرخ بگیر از عطاری

سلام خوبی حالت چطوره بهترشدی؟

سلام عزیزم خیلی وقت بود تاپیکات نمیومد بسلامتی مبارک باشه عمل کردی
انشالله به زودی سر پا میشی یکم دیگه تحمل کن خرش داشتی دوش بگیر خیلی به ارامش جسمت تو این شرایط کمک میکنه .

چجوری کنی هست مگه اگه به درد ما هم میخوره یه عکس بفرست 😅

بتامتازون هم خوبه برای خارش

اییهههه

برای چی گن ببندی عمل کردی

چرا اینجورشدین

سوال های مرتبط

مامان آوا مامان آوا ۹ ماهگی
به وقت غذای کمکی(عصرانه: پودینگ موزی)
چون ناهار به آوا سوپ داده بودم، تصمیم داشتم عصرانه دسر شیرین بدم بهش و از دیروز تصمیمم روی پودینگ بود.
تغییری که تو رسپی پودینگ دادم، به جای آرد برنج(چون تو وعده ناهار تو سوپش برنج بود و نخواستم دوبار در روز برنج استفاده بشه) از جودوسر پرک استفاده کردم. تمیزش کردم، شستم و با آب گذاشتم بپزه. یه مقداری بادام رو آسیاب کرده بودم، به قدری آسیاب شده بود که شبیه کره بافتش کرمی شده بود. یه قاشق کوچیک از کرم بادام درختی اصافه کردم و گذاشتم رو حرارت ملایم پخت یکم که غلیظ شد، یک سوم موز رو له کردم و گذاشتم باهاش چند تا قل زد(این کار رو انجام بدین تا بافت موز برای گوارش مناسب تر بشه).
در آخر هم با میکسر میکس کردم و آوا جون نوش جان کرد.
چون وعده ناهار خوب خورده بود انگار معده ش برای عصرانه سنگین بود. احتمالا باید وعده صبح و عصر رو با فاصله بیشتری بدم(من به فاصله ۵ شاعت دو وعده رو دادم امروز)
خلاصه یکم بازی کردیم و وسطش اب دادم بهش تا ۶ تا قاشق خورد
مامان آدرین مامان آدرین ۶ ماهگی
دیشب پسرم خیلی نق میزد ،ساعت خوابش بود و نمیخوابید ،من بودم و کلی ظرف نشسته و پسرم که گریه میکرد ،شوهرم از خستگی دراز کشیده بود و نگاه میکرد ... میدونم واقعا خسته بود ،آرایشگره و از صبح تا ۸ شب سر‌پا و دست تنهاست تو مغازه. ولی من از دستش شاکی بودم ،توقع داشتم‌بیاد بچه رو بگیره که من به کارمم برسم و هم اینکه خسته نشم از گریه هاش. شوهرم پاش درد میکرد و تنهایی داشتم حرص میخوردم ،خیلیییی عصبی شدم و یه مامان عصبانی بودم که هی غر میزدم که پسرم بخواب ،خسته شدم ،ای بابا و فلان... با پسرم بداخلاقی کردم تا اینکه گفتم بابا لامصب بیا بگیر بچه رو یه کم مغزم آروم‌بشه من از صبح دارم باهاش کلنجار میرم. اومد بچه رو گرفت یه کم اروم‌شدم‌،بعد میگم خب میدونم خسته ای ولی وقتی میبینی دارم عصبی میشم و خسته ام‌بیا بچه رو بگیر چند دیقه کافیه تا اروم‌بشم. حالا ایناش هیچی ، اصلا با همسرم مشکلی ندارم و درکش میکنم و اونم همیشه درک میکنه منو ،فقط نمیدونم چرا دیشب انقدر عصبانی شدم و از اینکه با پسرم بد اخلاقی کردم و هی غر زدم ناراحتم و عذاب وجدان دارم