ده روز مامانم خونمون بود بعدش تنها بودم
من ۱۰ روز مامانم اومد خونمون
۲ شب هم من رفتم اونجا
بعدش دگ خودم بودم
البته از همون روز اول هم کارای بچه رو خودم میکردم ، مادرم ب کارای خونه میرسید
ده روز اونجابودم
از اول خونه خودم بودم
مامانم ۱۰روز اومد خونمون
بعدش دیگ خودم بودم و خودم
من خونمون بودم مادرم۱۲روز واستاد بدم رفت
من خونه خودم بودم
خونه مامانم با خودم اونموقع ۳،۴ کوچه فاصله داشت ، بچم نترس بود و ۳،۴ روز ان ای سیو بود ، تو اون ندتا خونه مامانم بودم ، بچم اومد چون شوهرم خودشو کشت ،رفتم خونه خودم ، مامانم مرتب تا ۴۰ روز که هی میرفت غذا میپخت خونه خودشون و میومد خونه نا میموند بیچاره کلا و کارا خونه منم میکرد و بچه نگه میداشت ، بعد اونم شبا دیگه نموند ولی صبحا که شوهرم میرفت میومد خونم تا عصر که شوهرم بیاد تا ۴ ماهگی بچم که عید بود ، بعد اونم یا من میرفتم یا اون میومد ،که بیشتر من میرفتم
بیچاره مامانم خیلی زحمت کشید و اذیت شد با وجود اینکه خودش خونه زندگی و بچه کوچیک داشت(داداش کوچیکم اونموقع ۴،۵ سالش بود)
من میخواستم ۱۷ روز بیام مامانم ده روز دیگه نگه داشت مامانم میگفت تا چله بمون من نموندم
۱۷ روز
۳روز خونه خودم بودم مامانم اومد بعد رفتم خونه اونا ۳روز موندم اومدم خونه باز مادرشوهرم کمک میکرد
من خونه خودم بودم
یه هفته، چون کرونا گرفتن. مجبور شدم زود برگردم خونه خودم
۳۵..۳۶ روز
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.