۱۱ پاسخ

عزیزم بچه ها پدر به عنوان یه شخص برای بازی میبینن ولی مادر از خودشون بخاطر اینکه بازی می خواد میره پیش باباش ولی غذا اینا بخواد میاد پیش تو

دختر منم همینه

اینکه خوبه پسر من کلا مامانیه همش بخودم می‌چسبه جرات ندارم دستشویی یا حموم برم آنقدر میاد پشت در گریه میکنه دلم کباب میشه نصف و نیمه ول میکنم میام بیرون😂😂😂 ولی دوس داشتم بابایی میشد اینطوری من خیلی راحتر بودم

سلام
پسر منم شدیدا باباییه
گاهی هم که شیر می خواد هی میره صورتشو میزنه تو سینه اش فکر کنم اگه باباش می تونست بهش شیرم بده دیگه اصلا بامن کاری نداشت 🤣🤣🤣

تو تنها نیستی . وضعیت منم همین . من براش،نقش هویج دارم قشنگ

حالا جانان من اضطراب جدایی از مادر داره قربونش برم

عزیزم خداروشکر که اضطراب جدایی از مادر نداره وگرنه به معنای واقعی نابود میشدی. وقتی نورا بیداره من هیچ کاری نمیتونم بکنم و یکسره بغلمه پیش باباش هم نمیره حتی بازی کنه چه برسه پیشش بمونه

وای تو خوبه هویجی گلم من شلغمم
انگار باباش شیر میده بهش الانم بغلش خوابه حسودیم میشه

دختر منم همینجوره بدبختیا و استرساشونو ما میکشیم عاشق باباهاشونن 😏😏😏

خیلی خوبه پیش باباش میمونه شاید ی جای ضروری خواستی بری خیالت راحته

پسر من اضطراب جدایی از همه داره مخصوصا هرکی بره دستشویی دنیالش گریه می کنه مسره پشت در زجه میزنه تا طرف دربیاد بگیرش بغل😢😢

سوال های مرتبط