امروز تنبلی رو گذاشتم کنار با دخترم رفتیم کتابخونه
من مامانی بودم که دائم خونه. اوج هنرم این بود داخل خونه سرگرمش کنم یا هرهفته برم باغ یا نهایتا شب بشه با همسرم ببرمش پارک
برگشتیم خونه بهم گفت مامان من خیلی دوستت دارم من عاشقتم 😍😍🥺
امروز مادر دختری زدیم بیرون یه محیط دنج و عالی پر از بازی و کتاب های قشنگ. حتی وسایل نمایش عروسکی هم داشتن.
خلاصه خواستم این حسم رو با شما هم اشتراک بزارم
به امید خوشحالی تمام بچه های سرزمینم 😍😍😍

تصویر
۵ پاسخ

دمت گرم شما مامان خوبی هستی

اینجا چه کتابخونه خوشگلیه.کتابخونه سنگ اصلا اینطوری نیست.آفرین کارخوبی کردی 😍

اره واقعا خیلی خوبه منم قبلا دخترمو میبردم خانه بازی یا پارک از وقتی باردار شدم نمیتونم خیلی جایی برم خیلی زود خسته میشم کمردرد دارم

چه خوب خوش باشین
قبلاً بیشتر حلمارو می‌بردم بازی
یمدت نشده حوصلم نمیاد بهونه میگیره..هربار خوارکی و اسباب بازی درخواست میده،کرایه ماشین و...
ان شالله از این به بعد هوا بهتر میبرمش باز

ای خداااا ذوق زده شدم خدا برات نگهش داره انشاالله تنش سلامت باشه همیشه امیدوارم دختر منم زودتر حرف بزنه و ازین حرفای ناز بهم بزنه😍گلم این کتابخونه کجا میشه دقیقا؟

مقالات مرتبط

بازی های نمایشی برای کودکان
بازی های نمایشی برای کودکان
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
امروز صبح مادر همسرم اومده نون تازه اورد میگه : امروز هم میخوای بچه رو ببری مهد ؟! گفتم بله دیگه باید بره چون به بازی با همسالانش نیاز داره .
اگه خونه بمونه همش توی گوشیه یا با تلوزیون ....
برگشته میگه :
خیلی زوده برای بچه ت که ببری مهد !!!!!!
گفتم کدوم روانشناس همچین حرفی زده؟!
تو چه کتاب یا مقاله علمی نوشته شده بخاطر مریض نشدن بچه ی ۴ ساله رو از اجتماع دور کنیم و توی خونه حبس کنیم؟
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نیلی گلی مامان نیلی گلی ۴ سالگی
دخترم رو ساعت دوازده بردم پارک بانوان ،هشت شب رسیدیم خونه انتظار داشتم با این همه بازی زود بخوابه اما هنوز بیداره واقعا کلافه شدم ،ظهر میخوابونمش ۳شب می‌خوابه نمیخوابونم هم ۱شب میخوابه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان سوگل مامان سوگل ۴ سالگی
بیاین براتون بازی آوردم
با خونه سازی یا لیوان یا هرچیزی که به ذهن تون میرسه یه مسیر این شکلی درست کنین توپ هارو بریزین وسط بعد با کمک ماژیک یا خودکار به بچه تون بگین از مسیر خارجش کنه و توپ رو داخل سبد بندازه.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادین ❤️💙دریا مامان رادین ❤️💙دریا ۴ سالگی
سلام‌ مامانای مهربون خدا قوت
اومدم یه کتاب بهتون معرفی کنم
من قبلا سری کتابای کودک با هوش من و حواستو جمع کن رو با رادین و دریا کار کرده بودم این کتاب رو مامان ماهلین و دلوین جان معرفی کرد چند روز پیش گرفتم عالی بود عکسشو براتون میزارم 🥰
عشقای من در حال کتاب حل کردنن😍
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان مرسانا جان مامان مرسانا جان ۴ سالگی
سلام دوستان.. دخترم با یکی از بچه های فامیل هم سن هستن دختر‌من دو ماه بزرگتره... اون دختر قشنگ نقاشی میکشه ولی دختر من تمام نقاشی هاش رو با دایره میکشه ، آدم خونه ، الان من خودم یه گل کشیدم اون زود همونو کشید ولی دخترم جیغ و داد کرد من بلد نیستم، گفتم اشکال نداره، بنظرتون مشکلی هست ؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مهراد و هامین مامان مهراد و هامین ۴ سالگی
سلام مامان های عزیز
پسر بزرگ من خیلی پسر آروم و خیلی نسبت به سن میفهمه خیلی با محبت و همیشه درکم میکنه و رابطه خیلی خوبی باهم داریم هیچوقت هم دعوا یا نزدمش نه من و نه پدرش،حالا چند وقته تو جمع خودمون عالی عالی تو بغلمونه باهامون بازی میکنه میگه دوسمون داره لج نمیکنه هیچوقت ولی اگر یکی رو ببینه یا حتی کسی بیاد خونمون انقدر باهامون لج میکنه حتی تو جمع میزنم و خیلی هم با من و باباش بد اخلاقی میکنه جوری که هر دوتامون تعجب میکنیم این همون بچه باشه بنظرتون چرا ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سبحان مامان سبحان ۴ سالگی
سلام مامانا به مرز جنون رسیدم کمک کنید
من یه پسر۴/۵ساله دارم یه سه ساله اینا در کل روز شاید نیم ساعت بازی کنن بقیش دارن همو میزنن یا هول میدن یا چیز به هم پرت میکنن
منم دیگه بریدم از طرفی این ۳ساله همش اویزونمه حتی یه دسشویی نمیذاره برم در حدی اذیتم میکنه و لجبازه دیگه داره ازش بدم میاد واقعا بریدم خیلی عذاب میکشم از دستش دائم کار خطرناک دائم غر دائم داداششومیزنه وسایل میشکنه کل روز درحال گریه و صداس من به شدت صبور بودم ولی از بس اذیت میکنه منم روانی کرده شوهرمم از خونه فراریه میگه از بس این گریه میکنه بدم میاد از خونه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
بعد از یک سال و نیم کاردرمانی و گفتار درمانی و انواع و اقسام دکتر و دارو. به این نتیجه رسیدم که واقعا دخترم اتیسم داره به هر دری زدم به هر ریسمانی چنگ انداختم که دخترم بهتر بشه نمیخواستم اصلا قبول کنم دخترم اتیسمه اما انگار واقعا همینطوره چون همه علایمشو داره بچه هایی بودن که وضعشون از دختر من خیلی بدتر بود اما با کاردرمانی و گفتار درمانی بهتر شدن اما دختر من لاک‌پشتی داره پیشرفت میکنه الان اونا کاملا خوب شدن اما دختر خیلی باهاشون فرق داره یه مدته کلاسلس خلاقیت و مادر و کودکم میبرم. اما فرق خاصی نکرده میبینم نه دخترم خیلی با بقیه فرق داره. ارتباطش ضعیفه. دوس داره تنها بازی کنه اصلا نمیتونه با کسی دوست بشه یا بازی کنه. کلام رو داره اماحرف زدنش با بقیه فرق داره نمیتونه چیزی رو تعریف کنه. احساسات رو درک نمیکنه و خیلی از مشکلات ریز و درشت دیگه. امروز تو کلاس بازی یخ کنی انجام میدادن کن به زور یکم دخترم رو بردم که بازی کنه اما باز فرار رد رفت سراغ کار خودش. اصلاً بازی کردن بلد نیس انقد دخترم رو بردم و آوردم کلاسای مختلف تو جمع. اما امروز دیدم چقدر خسته شدم. فهمیدم بیخود دارم درجا میزنم انگار دخترم قرار نیس دیگه یه بچه عادی باشه باید اینو قبول کنم اما چ کنم نمیتونم جیگرم کبابه. اگه خدایی نکرده زبونم لال دخترم رو از دست میدادم هم همینقدر ناراحت میشدم. با تمام وجودم خستم از زندگی. هیچوقت حتی یه درصد هم فک نمیکردم یه روزی برسه خدا منو با بچم امتحان کنه. منی که انقد ضعیفم تو این مورد گاهی میگم کاش هیچ وقت بچه دار نمی‌شدم که الان بخوام این همه غم بخورم
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان سوگل مامان سوگل ۴ سالگی
آی بازی بازی بازی
نتیجه بازی رو توی کامنت ها ببین.
خب ایندفعه سه مرحله ای شد.
مرحله اول خونه سازی به دلخواه
مرحله دوم آشنایی با اعداد و رنگ و بازی
مرحله سوم توپ رو روی لیوان یا هرچیزی قرار بدیم و بعدش فوت کنیم..
به همین راحتی‌ 😍
یکی از مراحل‌ش ایده از مامان های گهواره بود. 🧡🧡
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پروانه مامان پروانه ۴ سالگی
سلام خانما بچه های شما هم توی خونه میوفتن زمین؟؟؟؟نمیدونم خود به خود میوفته یا از بازیشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
امروز نوبت دکتر داشتم رفتیم به دخترم گفتم تو ماشین پیش بابا بمون من برم، تو مطب بودم شوهرم زنگ زد گفت داره گریه می‌کنه میگه میخوام برم پیش مامانم، اوردمش تو مطب گفتم دکتر اجازه نمیده بچه ها بیان تو اتاقش، گوشیمو میدم بهت بازی کن تا من برم تو اتاق دکتر و بیام، رفتم دکتر گفت دراز بکش برای سونو یهو صدای گریه دخترمو شنیدم که بیرون داشت گریه میکرد
از این همه وابستگیش که حتی حاضر نیست پیش باباش بمونه ناراحتم از اینکه چهارساله کل مسولیتش با من بوده
اومدم تو ماشین گریه کردم😞
الانم باردارم غصه وقتیو دارم که برم برای زایمان، دخترم رو چیکار کنم😞
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان پارسا مامان پارسا ۴ سالگی
سلام مامان های عزیز اگر بچه هاتون به کتاب خوندن علاقه نشون میدن این کتاب رو برای مراجعه به دندان پزشک تهیه کنید چون تمام ابزار دندان پزشک رو از زبان یکی از دندون ها تعریف میکنه این کتاب تو همکاری پسرم برای معاینه دندونش خیلی تاثیر داشت گفتم معرفی کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۷ ماهگی
مامانا تو رو خدا بیایید خواهرانه و منطقی منو
راهنمایی کنید.
شاید از نظر خیلی ها موضوع  پیش پا افتاده باشه ولی تحملش برای من سخته
ما ۴ ماهه اومدیم توی خونه جدید اینجا بچه ها از صبح میان توی حیاط ساختمان بازی تا شب دنبال بچه منم میان که بره باهاشون بازی گاهی اوقات حتی واسه ناهار یت شامم به زور میاد توی خونه.
از طرفی بچه ها با دست فوش های بد میدن که متاسفانه پسرم منم میاد خونه میگه فلانی این کارو کرد.
چند روز پیش هم یکی از بچه ها جای خصوصی شو نشون داده بود.
امروز پسرمو صدا کردن که بره بازی من دیدم صدای بچه ها نمیاد بلافاصله پشت سرش رفتم پایین دیدم بچه ها دارن آروم صحبت میکنن پسرمو آوردم بالا و در رو قفل کردم الان که از پسرم پرسیدم چیکار میکردن گفت جای خصوصی شونو نشون میدادن.
من زیاد نمیزارم پسرم بره بیرون.
عصر همه خانما پایین بودن بهم گفتن نمیزاری پسرت بیاد بیرون منم گفتم بچه ها بی ادبن  خوشم نمیاد یاد بگیره یکیشون گفت منم بچه اولمو خوب تربیت کردم ولی سر دومی بیخیال هرکار میخواد بکنه آخرش یاد میگیره (این خانم مدیر مدرسه هم هست) یکیشون گفت بچه اوله حساسی واسه دومی خوب میشی.
ولی من ده تا بچه هم داشته باشم نمیتونم نسبت به تربیتش بی تفاوت باشم.
این مدت هم پسرمو چندتا کلاس ثبت نام کردم. عصرها هم شوهرم بره بیرون  ماهم باهاش میریم  که پسرم نخواد بره توی حیاط.
وقتایی هم که میره یا دنبالش میرم یا از بالا نگاهش میکنم.
ولی کم آوردم نمیتونیم جابه جا بشیم چون سر همین خونه کلی بدهی داریم.
دیگه نمیتونم زیاد برم از خونه بیرون با بچه کوچیک سخته برام.
خسته شدم
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
سلام. مامانهایی ک بیشتر از یک بچه دارید بهتر میدونید که مدیریت کارها با وجود چندتا بچه یکم سخت تر میشه . من دوتا پسر دارم با اینکه ۹ ماه از زایمانم گذشته هنوز نتونستم ب خوبی دوتاشون رو هندل کنم .

صبح ک بیدار میشیم تا دست و صورت شون رو میشورم و مسواک تعویض لباسها و پوشکو صبحانه و قطره دادن و آب ....میشه ظهر

بعد نه ناهار گذاشتم ن خونه تمیز کردم.
خونه ی نامرتب هم خیلی بهم حس بد میده .
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فرزند عزیز من مامان فرزند عزیز من ۴ سالگی
سلام مامان های عزیز روزهمگیتون بخیر🥰🤍
خیلییی دیدم تو گهواره که مامان ها مشکل دارند با کوچولوهاشون که، چرا تو مهد نمیمونند و.....🫠
مامان های که کوچولوهاشون زیر یک ساله یا یک سال یا حتی بزرگتر
شروع‌کنید از الان ببرید کلاس های مادرو کودک تا کم کم کوچولوتون مستقل بشه 😍، بعد از مدتی هم ببرید کلاس های مستقل شو ،و در اخر هم ببرید مهد🥰
البته یک مهد خوب ببرید از همه لحاظ ، و اینکه دوره ی جذب هم داشته باشه
با این شرایط پیش برید کوچولتون مستقل میشه و راحت میمونه مهد.😊
هر جقدر بیشتر تو اجتماع و محیط های اجتماعی باشن راحت تر میمونند مهد
واینکه خیلیییی کم از تی وی استفاده کنند ، بیشتر بازی کنند و ......
ا