یعنی لعنت به دندون تا اومدیم از خوب شدن زردی خوشحال شیم دوار بند ناف شدیم تا بند ناف افتاد رفلاکس و کولیک شروع شد تا کولیک تموم شد مثل سگ زحمت کشیدم تا خوابش تنظیم شه هر شب سر ساعت ۱۱ میخوابید الان داره عذابم میده سه شبه نمخابه بی قراره یعنی تا یه غول میکذرونیم میرسیم ب بعدی بخدا از پا افتادم پس کی یکم استراحت کنیم و لذت بوه دار شدنمونو ببریم

لابلاش خدارو هم شکر کنیم بچمون سالمه🥹
این سختی ها میگذره جانم😍

عزیزم بچه همینه تازه ما یه غول خیلی بد تر به نام ختنه داشتیم 😭🥲

از واکسنا ک دیگه نگم اصلا بهتره

لذت های بچه داری همینه... همین نخوابیدنا همین که هر روز بزرگتر میشه و مرحله جدیدی جلومونه اینا خودش لذت داره. خدارو باید بابت داشتنشون شکر کنیم که هستن و انشالله که سالم و سلامت باشن و این چالش ها رو به سلامتی پشت سر بزارن

من دیشب رفتم مهمونی شد کوفتم
مدیسا یهو تب کرد ومرتب گریه میکرد
اخه دخترم بچه ساکتیه حتی واسه شیر هم زیاد گریه نمیکنه
یعنی مهمونی شد کوفتم نتونستم حتی درست شام بخورم😕

لابد جاییش درد میکنه دیگه به‌گوشاش دست بزن

دختر من اصلا با اینا اذیتم نکرده نه بی خوابی نه کولیک و ... از روزی ک اومد خونه میخوابید شب تا صبح واقعا نفهمیدم برعکس پسرم

اما الان چند روزه شبا هی میپره و نق میزنه منم بیخواب کرده نمیدونم از چیه یعنی از دندونه اخه خیلی زوده تازه ۴ ماهش شده

ابجی ماهم مثل شما

خدا کنه هیچ بچه ای مریض،نشه و با سلامت کامل بزرگ شن ...‌

بچه داری خیلی سخته . اگه آدم دست تنها هم باشه که سخت تر میشه . من ۵ ماهه ساعت ۳و۴صبح میخابم . دخترم خیلی بدقلقه برای خواب . حاظرم چند ساعت بیدار بمونه ولی نخوابه اینقدر که خوابوندش سخته . الانم با هزار زحمت خوابوندمش . بعضی وقتا عصبی میشم تو دلم بهش حرف می نم ولی بعدش پشیمون میشم گریه ام میگیره . اصلا حس و حالی و ذوقی نمیمونه .. خواستم بگم تنها نیستی . منم توی شرایط سخت دارم بچه بزرگ میکنم و دست تنها

تا بچه رو از شیر نگیریم اوضاع همینه

خیلیا آرزوی این روزاو دارن ، الحمدالله دختر سالم دارین

وای پسر منم امشب دهنم و صاف کرد تا خوابید

من دیگه امشب بعد ۴ ماهو ۲۵ روز حالم از خودم بهم خورد
دخترمو شیر دادم بسختی جون نداشتم گشنمم بود تازه از بیرون رسیده بودیم بعد چند دیقه گریه کرد به شوهرم کفتم من دیگه توان ندارم به من چه گریه میکنه اگه میخوای خودت برو
من نرفتم
شوهرم بدو بدو رف آرومش کرد و دوباره خوابید
یعنی حالم از خودم بخاطر حرفایی که زدم بهم میخوره
پریودم دل درد بد،سرماخوردم شدید ،از صبح خسته همش سرپا و شیر دادن که سخت ترین بخش بچه داریه واسم و هزار تا مشکل و گرفتاری زندگی
خدایا منو بکش خیلی حرف بدی زدم گفتم تو دلم انقد گریه کن تا جونت درآد

هیچ وقت عزیزم تاوقتی که برن خونه بحت اونموقع هم اول دردسراشونه

همین بین لذت ببر
همیشه همه چیز صد درصد درست نیست

اره بخدا واییی‌