۶ پاسخ

وای مستأجری خیلی سخته منم دو ماهم بود خونه جا ب جا کردیم
مامانم همش بنده خدا از تمیز کردن بگیر تا همه چی
بدنش تمام مریضه بنده خدا با تنگ دستی کارگر گرفته کمکش تمیز کرده آدم وسواسی هم هست الآنم ک چند ماهه کلا مراقبمه خانواده شوهر ک هیچ فقط میاد مهمونی شامی میخورن و میرن
اولا ک استراحت شده بودم بهم تیکه مینداخت می‌گفت مردم الکی خودشونو میکنن استراحت مطلق منظورش ب من بود .
انشالله خدا ب هرکی ک دلش پاکه از لحاظ جسمی و مالی سلامتی و فراوانی بده .
ما مستاجر ها هم صاحب خونه بشیم

تکون خوردن که جای خودچه انتظاری ازخونواده شوهرداری من خونواده شوهرم تاتونستن عذابم دادن واسم غذاهارودادمیزنن که شایدهوس کنم واذیت شم ومادرشوهرم میخوادسربه تنم نباشه چه برسه به اینکه هواموداشته باشه

عزیزم غصه نخور این شرایطا فقط برای شما نیست منم دقیقا همین شرایط رو دارم اما خیلی سخت تر و پیچیده تر مادرم سرطان روده بزرگ گرفته و دکترا گفتن فرصتی هم نداره 😭خودم باردار استرس مادرم از یه طرف استرس زایمان یه طرف سر سال خونم هست دخالت ها و فوضولی های خانواده همسرم هست همشون باعث افسردگی شدید من شده و مدام در حال گریه ام و همش ترس از این دارم برای بچه ام اتفاقی بیوفته…اما نگران نباش خدا خودش حافظ بچه هامونه بچه من بعضی روزا حرکتش خیلی کمه

نگران نباش عزیزم استرس داشتی بچه ام کلافه شدم تکون نمیخوره
یکم ریلکس باش استراحت کن یه چیز شیرین بخور دراز بکش یکم شکمتو لمس کن باهاش حرف بزن بیدار میشه جوابتو میده

برو بهداشت صدای قلبشو گوش کن عزیزم

دکتر به من‌گفت..اینجور مواقع یه چیز شیرین‌بخور.یکم‌راه برو.به پهلوی چپ دراز بکش..باید حرکت داشته باشه

سوال های مرتبط