۹ پاسخ

نزن دخترتو،الان۳سالشه نذار ازت بترسه
تومادرشی امن ترین ادمی که میشناسه.اگر از توام حس ناامنی بگیره بزرگ تر که بشه خیلی براش بره اولین نفریم که تو دردسر میفته خودتی.
از این ببعدم هرکسی بچت رو زد توروش بایست چه همسرت چه مادرت.فقط اینو یادت باشه تو امن ترین ادم زندگی دخترتی.
براش توخونه سرگرمی درست کن که دلش نخواد بره بیرون.
برای رفت و امدشم به خونه ی مامانت قانون بذار.چه اونا بخوان بیان چه دخترت بخوادبره

یکی مثل شما اینجوری یکی مثل من که هم از خونواده همسر دوریم هم خونواده خودم.حسرت به دلمه یه ساعت بچمو پیش ادم امنی بذارم بتونم با خیال راحت یه چایی بخورم.همسرمم تا شب سرکاره

ببخشیدا ولی هرکسی میگه بچتو بزن از نظر شعور خیلی عقبه . من باشم یه عمر قیافشونم نمی‌بینم. به چه جرءتی آخه
هیچوقت همچین کاری نکن
تو چجوری دلت میاد بچتو بزنی؟!
تو یه مادری و وظیفه تو اینه که نیاز های بچه رو فراهم کنی حتی به قیمت جونت
از آدمایی هم ک باعث میشن اینجوری تو زندگیت آشوب باشه دوری کن حتی اگه طرف مقابل مادرته
اگه مادره ، مادری کنه . نه اینکه یاد بده ک بچتو کتک بزنی
خود مادرت یکم باید خودش تربیت بشه با این رفتارهای خوشگلش

اتفاقا نزدیکی خیلی سختههههه

درو قفل کن کلیدشم نخ بنداز گردنت ، چند وقت نزار بره تو کوچع البته ب شزطی ک باهاش بازی کنی ، بچه فقط ۳ سالشه چرا باید بزننش؟ چرا اجازه میدی بزنن؟ من بچمو یکی بزنه تا عمر دارم پامو خونش نمیزارم اونم دختر بچه ، براش باید وقت بزاری فقط و حوصلع کنی فک میکنی بری شهر دخترت کوچع نمیره؟ ما الان شهریم دخترای همسایه یکسره تو کوچه ان

خو باهاشون رک حرف دلتو بزن عزیزم شنیدی میگن عزیزم عزیزمه ولی تربیتم مهتره حالا شده قضیه شما

پسرای منم همینن خونه مامانم که میریم همش میخان برن بیرون ..همش اذیت میکنن خداروشکر با ماشین فقط میشه رفت اونجا یه ده دقیقه راه داریم به هم

ولی همین ده دقیقه خیلی خوبه
کنار مادر و مادرشوهرم سمه زندگی کردن

حس میکنم برام دعا گرفتن از اینجا دلسرد بشم دلم میخواد فقط برم

مگ کجا زندگی میکنی عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۶ ماهگی
بخدا دیگه افسردگی گرفتم ازدست این زنا
من بچمو عروسی و ختم و دسته نمی‌برم چون بچه خودمه صلاحشو من میدونم من میدونم ک تو این جور مراسما اذیت میشه ولی کسی حرف منو باور نمیکنه میگن تو حساسی
ی چند جا دعوت کردن چون پسرم یکم اذیت می‌کنه نتونسم برم دیگه هیچ کی تمومش نمیکنه همه بدشون اومده یبار رفتم مهمونی همشون دیدن پسرم چقدر گریه کرد اذیت کرد همشونم میگفتن وای چقدر دیوونس چرا اینهمه گریه می‌کنه میگفتم خب بچس دیگه اینم اخلاقش اینطوریه خابش میاد اذیت می‌کنه نمی‌برم میگن چرا نمیای بچس دیگه عیبی نداره گریه کنه میبرم میگن دیوونس آدم نمیتونه باهاش بازی کنه بگیره بغلش بخدا انقد ناراحتم الان پسرم خابه دسته دراومده کوچه مامانم اومده میگه بیا میگم خب بچه خابه با حرص چارتا بارم کرده رفته الان پسرم یاد گرفته تو خاب علت میزنه من نمیتونم ولش کنم برم دسته نگا کنم ک بخدا هیچ کس منو درک نمیکنه همه دایه مهربان تر از مادر شدن برای بچم منم دشمن بچم میدونن
مامان همتا مامان همتا ۵ ماهگی
یه درد و دل میخواستم بکنم من از اول بچگی دلم میخواست دختر داشته باشم براش گلسر بخرم لباس بدوزم .بعد که بزرگ شدم ازدواج کرده از بقیه شنیدم هرکی پسر میاره خیلی زنه. پسر بیاری خیلی شاهکار کردی .وقتی باردار شدم چون خانواده شهرم نوه پسر نداشتن دلم میخواست پسر باشه و به حساب خودم فکر میکردم خیلی شاهکار کردم پس باشه بچم .همه علائم بارداری برا بارداری پسر بود .رفتم سونو گفت دختره خیلی ناراحت شدم .تا دنیا اومد الان یه سرما خورده میشه میمیرم از نگرانی دلم میره براش حاظرم براش بمیرم .میشینم اینقدر براش گریه میکنم از بس بچه ارومیه .نه کولیک داشت .نه رفلاکس داشت نه اذیتم کرد .آروم و ساکته میزارمش یا بر میدارمش آرومه بچم .هیچ جایی اذیتم نکرده .
اما تا از کسی میشنوم فلانی بچه داره پسره دلم نمیدونم چرا یخ جوری میشه .
دلم میخواد بمیرم که ایم حس میاد سراغم دارم دیوونه میشم از بس گریه کردم که خدا من و ببخشه ناشکری کردم .اینقدر گریه کردم که در آینده خدا کنه دخترم من و ببخشه .کاش تو ایران ما دختر و پسر بودن فرقی نداشت 😭🥲🥲🥲