من عقد کردم......
ولی یذره دلم خوش نیس دارم دق میکنم برا بچم حالم خیلی بده
بابای بچه نمیزاره جز دو روز ببینمش
چیکار کنم
بنظرتون میتونم کنار بیام

قراره یک زندگی جدید بسازی یک زن محکم باش یک زن قوی یک مادر قوی خودتو نباز زندگی جدید شروع کردی پس تو زندگی جدید هفته ای دو روز بچه رو مبینی به همون خداروشکر کن و منتظر معجزه خدا باش یهو دیدی چشم بهم زدی هرروز بچت کنارته آن شالله فعلا تحمل کن

خیلی ببخشید نمیخام قضاوت کنم اما ت بین بچت و همسر الانت این مرد رو انتخاب کردی دیگ اگ میخاستیش پیشش میموندی چون از صحبتای خودت همسرت مشگل خیلی بزرگی نداشت ک ب طلاق ختم بشه ب هرحال من برای ارامش دلت دعا میکنم

اگر شوهرت خوبه تارفتی سر زندگیت بزار بچع دار بشی درست هرکس بجاخودش امااروم تر میشی دختر دایم شرایط تورو داشت بااین تفاوت ک اون شاید ماه یکبار دوماه یکبار بچشو ببیوه

سخته به نظرمن

یه آشنایی داشتیم طلاق گرفت بعد طلاق حیاطی یاد گرفت یه پسر داشت پیش شوهرش بود با خیاطی خرج خودشو داد بعد ۱۲ سال پسرش هم آمد پیشش الان با هم خونه گرفتن امسال پسرش سربازی رو هم تموم کرد دنبال زن گرفتنه براش

عزیزم دوروز شکر کن دور روز پیشته محبتش کن که ازت دلسرد نشه

عزیزم تو همون مامان امیر هستی؟

دیگه فکر گذشته رو نکن

با اونی ک میخاستی عقد کردی؟
ببخشید میپرسم

دیگه کاریه که شده تحمل کن شاید یه زمانی اون نخواست دیگه بچه پیشش باشه و بده به خودت

مبارکه عزیزم زندگیه جدیدت پر از شادی باشه
از حال لذت ببر
قطعا میتونی انسان خدای عادته❤️
میفهمم دوری از بچه خیلی سخته ولی اینم مرحله ای از زندگیه ..
فکر کن بزرگ شده رفته یه شهر دور برای تحصیل که روزی دوبار می‌بینیش..
فکر کن بزرگ شده ازدواج کرده..
زیاد خودت و ناراحت نشون بدی همسرت هم دل سرد میشه

خدا کمکت کنه....
دیگه چاره چیه ....
ان شاالله زندگیت جدیدت جبران همه تلخیای گذشته بشه

ممکنه چون عقد کردی از حرصش همون دو روز رو هم نذاره؟

آره دیگه
کاریه ک شده
وقتی نخواستی برگردی پیش شوهر سابقت خوب قاعدتا سختیای دلتنگی هم داره
نگران نباش بری تو بطن زندگی جدید سرگرم میشی