۳ پاسخ

پسر منم همینطوری بود،چند روز باهاش رفتم بعدش معلمشون توی کلاس گفت دیگه مامانا نمیتونن بیان توی مدرسه باید جلوی در مدرسه بشینن ،پسر منم تا ماه اول فکر میکرد من جلو در مدرسه نشستم دیگه کم کم عادت کرد

همین پیش ۱ رو بزار تا شهریور بیاد. کم کم عادت میکنه

کم کم عادت میکنه بهش اطمینان خاطر بده ک‌میمونی دل نگران نباش وقتی دل‌نگران نباش حواسش گرم کلاسش میشه اعتمادواطمینانش بیشتر میشه
بعد کم کم چندروز میری تو حیاط میمونی بعدم ک صحبت میکنی باهاش میری خونه تمام😊

سوال های مرتبط