۱۷ پاسخ

من تو شکمم بود همش اولی رو دوسداشتم دنیا اومد دومی رو داشتم ولی ن اندازه اولی الانم حس میکنم اولی ی تیکه از قلبمه بیرون تنم
دقیق خود منی

هر دوتاشون اندازه هم دوس دارم

منم حس تورو دارم مخصوصا که ناخواسته اومد😩و اینکه بچه اولم هنوز خیلی خیلی کارهاش رو روال نیست و خیلی اذیت میکنه

منم هنوز حسی ندارم ب بچم . بچه اولی ام هستم . طبیعی حسی نداشته باشی

من اوایل حس سردرگمی داشتم سرپسرم هرروز باهاش حرف میزدم خونه تنها بودن الان جرات نمیکنم شبا فقط وقتی پسرم می خوابه قربون صدقه اش میرم ان تی که رفتم بیشتر درکش کردم هرروز ده دفعه عکسش رو نگاه میکنم قربون صدقه اش میرم فقط موندم اگه جنسیتش پسر شد چجوری میتونم اینقدر دوسش داشته باشم یه حسی بهم میگه دومی می خواد پدرمو در بیاره و بیچاره ام کنه چون پسر اولیم خیلی اروم و صبور و اقا بود ولی از دومی میترسم دخترباشه که موندم چجوری احساساتم رو تقسیم کنم خدا کمکمون کنه کم نزاریم برای هر کدومشون الان مامانمو درک میکنم چقدر تقسیم همه چیز حتی قلبم سخته براشون

دوسش دارم بیشتر از جونم هم دوسش دارم ولی حسی که به اولی دارم رو فک نکنم بتونم نصبت به بچه دوم داشته باشم

من هم اول میخواستم آرتام سقط کنم که شوهرم اجازه ندادبعد آزمایش ان تی که گفت سندروم داره کلی نگران شدم وناراحت آزمایش امینوسنتز دادم که گفتن خطای پزشکی بوده الان اندازه تمام دنیا دوسش دارم یه کمی بیشتر از اسرا چون یه کارای می‌کنه که دلم براش ضعف میره

من آرتام بیشتر دوست دارم

وااای نگو من عاشقشم میمیرم برلش گاهیمیگن از پسرمم بیشتر دوسش دارم سر پسرم خیلی ذوق داشتم خرید لباساش هی میاوردم نگاه میکردم لگداش تکوناش
سر دخترم مطلق شدم حتی میترسیدم اسم انتخاب کنم یا لباس سفارش بدم میگفتم بذار هفته بالاتر همش نگرانی استرس ی وقتا میگفتم من بهش حسی ندارم یا اون حس قوی ک سر پسرم داشتم رو نداشتم اما وقتی از بیمارستان اومدیم رفته رفته دیدم چقدر دوسش دارم باور نمیشد سلامت بعد اون همه سختی دنیا اومد

من سر بچه ی اولم جوری بود میگفتن دومی وسقط میکنم دلن برای پسرم میسوزه ولی بدنیا اومد فهمیدم بچه با بچه فرقی نداره شیره ی جونت وکه خورد میفهمی هرکل یه بویی داره

فرق نداره صدتام بچه بیااد ادم وقتی بغلش میگیره تازه میفهمه بچه با بچه فرق نداره مطمعن باش همون اندازه دوستش خواهی داشت

وای منم همین حس و داااارم پس تنها نیستم😑😑

حس مادرنت از همشون قوی درسته بچه اول جایی خود دارد ولی بقیه بچه هام بچتن حتی نمیخایی که یه خار بره دو دستش

وای دقیقامنم همین فکر میکنم
چند روز پیش دخترم به مامانم گفت مامانم برام نی نی میاره گفتم نی نی قربونت بره
مامانم گفت اینجوری نگو همه بچه ها رو باید یه اندازه دوست داشت
گفتم هیچکسو نمیتونم به اندازه دخترم دوست داشته باشم

وااای منم دقیقا اینجوریم سر پسرم انقد ذوق و شوق داشتم سر این کاملا بی حسم با خودم میگم بدنیا بیاد یوقت بینشون فرق نذارم

منم همین حسو داشتم سر بارداری پسرم ولی الان شده همه کسم الان هیچکی رو اندازه اون دوس ندارم

بچه اول اینجوری از اولش ذوق داری

سوال های مرتبط