۱۱ پاسخ

من روز‌اول‌بیمارستان بودم روز‌ دوم تا ظهر بودم بعدش مرخص شدم از روز چهارم بچم زردی داشت دیگه پاشدم دکتر و بیمارستان و اینور اونور چیزی به اسم استراحت نداشتم بعدشم که خودم مریض شدم و چندروز شبا از درد معده بیمارستان میرفتم

الهییییی بگردمتتتتتتت

منم اینجوریم از روز دهم تمام کارمو خودم انجام‌میدم با اینکه خیلی درد دارم و روز ب روز این دردا بیشتر میشه ولی چ میشه کرد اینم یه مدته تموم میشه

دفیقاااا منم یهو به چیز الکی رار زار گریه میکنم امروزم رفتم دکتر میگ تمام عصب پات درگیر شده یه پام کامل سرشده

منم از روز هشت بچم تو بیمارستانم با بخیه هام واقعا خیلی سخته
همش گریه میکنم روحیه ام صفر شده
واقعا ما زن ها گناه داریم

منم بخیه هام خیلب درد میکنه.هنوز خونه مامانمم جرات نمیکنم برم خونم

دختر من دیشب از ۱۲ تا ۸ صبح نخوابیده و نزاشت من بخوابم .باز صبح پاشدم ناهار گذاشتم واسه بقیه اعضای خانواده .فقط یکی دو ساعت بعدظهر خوابیدم

عزیزدلم .هر کس سزارین میشه همین چالش هارو پشت سر میزاره .به این فکر کن این روزام میگذره .ان شاالله روزای خوبی پیش رو داری .حالا من که دارم اینارو بهت میگم خودم دلم گرفته😅😅

هی عزیزم
منم چقد الان گریه کردم دلم واسه قبل بچه تنگ شده

چند روزی بگو یکی بیاد کمکت یا برو خونه کسی حق داری خیلی سخته
با شوهرت حرف بزن این چند وقته یکم بیشتر درکت کنه و حواسش بهت باشه انشالله زود میگذره روزای سخت💖

چرا ؟کسیو نداری بیاد کمک

سوال های مرتبط