قبل اینکه چند تا نقاشی رو تفسیر کنم
اینو بخونید مامانا
اجازه دهیم بچه ها درباره ترس هایشان صحبت کنند

برخی پدر و مادرها اجازه نمی دهند بچه ها درباره ترس هایشان صحبت کنند، به همین خاطر این مسائل مسکوت می ماند و در تخیلات و ناخودآگاه بچه ها تبدیل به غول های هیجانی منفی بزرگ می شود. چه باید کرد؟ دکتر اکبری نژاد می گوید: «پدر و مادر باید اجازه دهند، بچه ها درباره تخیلات و ذهنیت هایشان صحبت کنند، از ترس هایشان بگویند، حتی اگر خنده دار باشد. به این مثال توجه کنید:

ـ مامان من می ترسم...ـ از چی می ترسی عزیزم؟ ـ از مومو؟ ـ مومو چه شکلیه عزیزم؟ بیا عکسشو با هم بکشیم. 

ـ اها این خانومه مومو هست، به نظرم لازمه یک کم به موهاش و سرو وضعش برسیم. نظرت چیه موهاشو کوتاه کنیم؟ لباس قشنگ تنش کنیم؟ بیا با هم درستش کنیم.

گاه لازم است ترس های بچه ها را روی کاغذ نقاشی کنید. زمانی که درباره اش صحبت می کنند. از آنها بخواهید که شکل ترس هایشان را بکشند و بعد به آن یک شکل با مزه و خنده دار بدهید.

مثلا فرزند شما از جادوگر در یک سریال می ترسد، شکل آن را با هم بکشید، قدری روی سرو وضعش کار کنید و لباس هایش را مرتب کنید یا رنگ بزنید ، بعد هم به فرزندتان بگویید که حالا این جادوگر از ما تشکر می کند که به او رسیدیم و نجاتش دادیم.

ترس بچه هارو جدی بگیرید ، من امروز سرم خیلی شلوغه همسرم نیست بچه ها هم لجباز ترینند نمبخوام سرسری جواب نقاشیهارو بدم

۱۷ پاسخ

حرف زدن حرف زدن معجزه میکنه اگه ماها یادگرفته بودیم حرف بزنیم طلاق ها نصف میشد هیف هیف ترسها خشمها همه با حرف فروکش میکنه

سلام عزیزم میشه پیجتون رو بزارین ❤️

ممنون میشم اینو برام تفسیر کنی

تصویر

ممنون میشم اینو برام تفسیر کنی

تصویر

میشه این نقاشی هم تفسیر کنید
یه خونه ست با یه آدم داخل خونه

تصویر

سلام شما رشته اتون چیه که نقاشی ها رو تفسیر میکنید؟

عزیزم میشه درخواستمو قبول کنی .

ابن نقاشیع دخترمه

تصویر

منم نقاشی پسرمو بفرستم

این دوست خیالی خودش یه کارگاه داره کلا

این شپلک شده گزینه تنهایی من و دخترم.
میگه باباجونی باشه بگم بهش
می‌کشه شپلکوووو .پس قول بده به باباجونی نگی شپلک پیش مائه وقتی بابایی سرکاره

عزیزم واقعا مطلبت عالی بودددد. 👍

ممنون بابت ایده.
دخترم یه دوست یه دشمن
نمی‌دونم واقعا رفیقشه یا دشمنشه
که اسمش هست شپلک
یکبار همینجوری گفتم بیا باهم ببینیم شپلک چطوریه با رنگ انگشتی بکشیم رو حموم .
گفت نه مامان جونی آخه وقتی باهم دوستیم هپی (شادو خوشحال)هست
وقتی دعوامون میشه شپلک (انگری فیس)عصبانی میشه
وقتی چیزی نمی‌دم (صد)میشه
تازه گاهی دستم ندارها من غذا میدم بهش

بسیار عالی

ممنونم عزیزم خدا بهت سلامتی بده

بسیار عالی و مفید 👏👏👏👏💐💐

این نقاشی تفسیر داره آدمه نه ها خط خطیا؟؟؟

تصویر

سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب بابام بلد نیست
از نشر نردبان
ای کسانی که مثل من، به پدر محترم اونقدر یادآوری میکنید هر چیزی رو که دلبندتون فکر می‌کنه پدر جان هیچی بلد نیست! در نتیجه همه کارشو از مامان میخواد🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️ باشد که همزمان با خوندن این کتاب و دست برداشتن از کارمان، دلبندمان بابت انجام روتینش به پدر اعتماد بِنُماید 😂😂😂😂
تئوری خوب بلدماااااا اما امان از قسمت عملی🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂😂
مطمئنا همتون خواه ناخواه ازین کارا کردید. مثلا پدر و فرزند میان برن بیرون، ناخودآگاه ما: کلاهشو حواست باشه سرش کنی، مواظب باش باد نخوره! ببین داری با دوچرخه میبریش مواظب ماشینا باش.
یا مثلا از پدر چیزی میخواد و اون انجام نمیده. ماها خودمونو قهرمان میکنیم: بده من مامان! بیا با من بازی کن! بابا الان نمیتونه (و مثال هایی از این دست)
این کتاب از زبان و دید یه کودک نوشته شده درباره کارهایی که باباش بلد نیست انجام بده. در اصل تو این کتاب میخواد به بچه ها یادآوری کنه که خیلی کارها هست که پدرها یا مادرها نمیتونن انجام بدن یا بلد نیستن ولی خیلی از کارهای مهم و بزرگسالانه رو بلده و به خوبی از پسشون برمیاد. مثل حمایت کردن و عشق ورزیدن. زبان داستان طنزه و باعث میشه بچه ها با کتاب ارتباط بگیرن.
بعضی جاهای کتاب رو اگر دوست ندارید یا حس میکنید جالب نیست رو حتما تغییر بدید
مامان آسمان🤍 مامان آسمان🤍 ۴ سالگی
سلام از ۲ مرداد و تبریز بسی گرمممم
بازی ترکیبی امروزمون
خمیر بازی ها را باهم از وسط نصف کردیم هر رنگ را و هرکدوم را به حالت توپ درست میکنیم
بعد بازی تطابق رنگ ها را انجام دادیم
یعنی من یه ردیف چیدم
بقیه را نامرتب گذاشتم و از آسمان جان خواستم هر رنگ را کنار دوستش بچینه ( عکسش را در کامنت ها میزارم)
ولی بازی اصلی مون این بود که بعد از تطابق رنگ ها ازش خواستم تا انگشتاش را فشار بدا وسط خمیربازی ها انگشت اشاره بیشتر هدفم بود ولی خب انگشت شست هم فشار دادیم
اهداف:
مرور رنگ ها
تقویت عضلات ریز انگشتان( آمادگی برای نوشتن تکلیف و قوی کردن انگشتن و جلوگیری از خستگی هنگام نوشتن تکالیف در آینده ای نه چندان دور...)
تمرکز و هماهنگی بین چشم و دست
تخلیه انرژی ذخیره شده( جلوگیری از مکیدن و خوردن انگشتان)
تحریک حس لامسه
این بازی خیلی ساده کمک میکنه تا عضلات ریز انگشتان تقویت بشه
میتونن با تکرار و تقویت بیشتر
زیپ بستن را انجام بدن

راحت‌تر دکمه هاشون را ببندن به مرور
مستقل غذا خوردن
و در نهایت علاقمندی به انجام تکالیف و مشق نوشتن
و این بازی های ساده و کوچک میشن سکوی پرتابی به سوی مسئولیت پذیری. استقلال.و رشد فردی کودکمان....
با عشق ...