۱۳ پاسخ

هنوز خیلی فرصت داری واسه جبران عزیزم یه کن خودتو کنترل کنی.
همه ی بچه ها تو این سن کارای خطرناک میکنن که جزءی از مراحل رشد شونه که اگه اینجوری نباشه یعنی خدایی نکرده مشکل دارن دختر منم از این کارا زیاد می‌کنه منم خودم میرم پیشش یه چند دقیقه ای مراقبشم که تجربه کنه و بازی کنه ولی بعدش سوسک پلاستیکی میذارم همون جای مورد نظر دیگه بدش میاد و نمیره وروجک نمیترسه ها ولی همش بهش میگم این کثیفه بهش دست نزنی میخوای تو هم امتحان کن من که خیلی راحت شدم واقعا😅

وای که بمیرم‌ برا این بچه
توروخدا
تورو قران ابن کارت نکن
گناه داره
یه عمر زجر می‌کشه
توروخدا نون شب بهش ندی گشنه بمونه خیلی خیلی ضررش کمتره براش
.
فقط و فقط و فقط بهش محبت کن
به هییییییییچ عنوان سرش داد نزن
😭😭😭گناه داره
خیلی خیلی گناه دارن بچه ها

عزیزم هممون تو همین شریطا هستیم
هممونم داد زدیم
حتی من دو بار زدمش
مث چی حالم بد می‌شد
اما چه میشه کرد
فقط خودت میتونی کمک خودت کنی
هر روز صبح
بگو این بچست
اصلا حالیش نیست و واقعا نمیفهمه
به خودت قول بده امروز مادر بهتری باشی

عزیزم اکثرمامانا داد میزنن سربچه هاشون خودتو سرزنش نکن وفکرنکن تنهایی.ولی باید روخودمون کارکنیم.واقعا بچه داری سخت ترین کاردنیاست اگه تومعدن کارمیکردیم فقط خودمون بودیم جونمون ولی بچه داری قیدخودتو باید بزنی مواظب یکی دیگه باشی.

بنظرمن اگه از پله بیفته خیلی بهتره تا اینکه روح و روانشو از بین ببری
به آیندش فک کن دعواش نکن

آخ اینکه گفتی دستشو میزاره روصورتش بخداقلبم ب درداومد،،بچه هاچقدگناهدارن

بخدا آنقدر مشکلات دارم بنویسم رمانی ولی اصلا سرنرگس داد نمیزنم میگم این طفل معصوم چشمش به منم باباش گند اخلاق منم گند باشم امیدش به کی باشه آنقدر اروم وخانومه همه میگن چه طور آنقدر با ادبه دیگه نمیدونن تو خونه چه دیوانه ای دارم تحملش میکنم فقط دلم نمیخاد روح لطیف نرگسم ضربه ببینه

از بالای پله بیفته اسیبش کم تره تا دادایی ک شما میزنی عزیزم
حتما برو دکتر

منم مثه توام عزیزم بعدش عذاب وجدان دیوونم میکنه ولی چیکار کنیم مشکلات زندگی نمیذاره واسه این طفلیا اعصاب بمونه اینا خیلی بی گناهن همه امیدشون مایمم منم مثه تو سعی کن خودتو کنترل کنی

پله رو نمیشه کاری کنین؟؟؟؟ما هم گرفتار بودیم بچها میرفتن بالای اوپن آشپزخونه رفتم کاور پتو تشک گرفتم ی عالمه تشک پتو ریختم داخل کادر گذاشتم رو اوپن دیدم میرن رو مبلها با کمک همسرم بردیمشون تو اتاقهای دیگه دو تا دوتا
دیدم کابینت چوبی رو هی باز میکنن میرن داخل بالاشم گاز صفحه تخت یسری هم پسرم سوخت شوهرم دیشب چسب یک دوسه گرفت زد راحت شدم بخدا

منم منو خانواده شوهرم روانی کردن

از این به بعد سعی بیشتر بهش محبت کنی
درکت میکنم مشکلات خیلی زیاده ولی بچه ها گناه دارن

منم همینم دیگه اعصاب بچه رو نداشتم اومدم خونه مامانم بچه رو ول کردم مامانم نگه داره خودمم بشینم برای بدبختیام غصه بخورم

سوال های مرتبط