۱۱ پاسخ

ب این فک کن مامان خودتم بگه عصبانی میشی یامیزاری رو دلسوزی ب نظرم چون هواتو دارن منظوری ندارن

حساس نباش بابا.یه نسل فاصله اس.اونام از عمد ک نمیگن.فکر کن مامان خودت میگه مگه انقد حساسیت نشون میدی.حرص نخور الکی

منم یمدت کنارشون بودم همین برنامه داشتم کم محل میکردم

وای من خودم میگم ممه بخور😅

با لهن مهربون بگو و علتشم بگو که بزرگ بشه خجالت میکشم و...

اخ مادر
درکت میکنم کاملا
تجربه ی من اینه که... هم دخالتا طبیعیه هم فشاری ک روی تو هست... کاری نمیشه کرد مخصوصا اگه موقتیه این مدل زندگی
فقط تحمل و گذشت و تمرین برای این دو مورد
تا انش بوجود نیاد، تو این مدت موقت خاطره بدی از هم توی ذهنتون نمونه یا خداینکرده اطرافیان متوجه نشن یا همسرت هم درگیر نشه بتونه این بحرانو پشت سر بزاره
خیلی سخته البته... از همین الان خداقوت
من ۳ سال باهاشون توی یک ساختمون دو واحدی زندگی کردم بعد از اونم یه دوره ی ۵ ماهه دوباره رفتم پیششون تا خونمون اماده شه همه باهم تو یه خونه... رسما دیوانه شدم

عزیزم بزار روی حساب اینکه ناخواسته اینکار میکنه وقتی بیشتر از اینکه بد باشه هواتو داره بهتره که احترامش حفظ کنی روتون بهم باز نشه

خدا صبرت بده خواهر
به ختهر زایمان هورمون هات بهم ریخته
منم حساس هسم روشون.
اما منم میگم ممه😁

سلام عزیزم درخواست میدی

عیب نداره عزیزم انقدر سخت گیر نباش،مادرشوهرا همینجورن خودتم یه روز مادرشوهر میشی تلافیشو سر عروست در بیار😄

بچه اول کلا ادم خیلی حساسه هرچی هم زوم کنی رو رفتارشون بیشتر ب چشمت میان و خودتو عذاب میدی رو نکات مثبتشون تمرکز کن.

سوال های مرتبط

مامان عطا مامان عطا ۸ ماهگی
مامان فندوق مامان فندوق ۶ ماهگی
لعنت ب کسی ک تو زندگی کسی دخالت مبکنه .
پدر شوهرم جد ابادمو در اورده زندگیمو خراب کرده به همه چی من گیر میده ب بچم گیر میده ب خودم .
زندگی کردن ندارم پیش اینا .
پول پیشه خونه ندارم فرار کنم از دستش .
حالم گرفتس خودم کم مشکل ندارم اینم دم ب دیقه ب هر چیزی ک مربوط باشه ب من گیر و ایراد میگیره.کم مونده خودمو بکشم .
خجالت نمیکشه پاش لبه گوره هی از من ایراد .
خدایا یا منو بکش یا خلاصم کن از این شرایط.
گریم گرفته با بچه ی کجا برم اسایش ندارم بهم تیکه میندازن شبو روز کارشون شده .هر چیم جوابشونو میدم باز همون آش و کاسه .
شوهرمم اصلا حرفی نمیزنه بهشون .
چندبار خواستم برم ولی نزاشتع.اخه مگه من چکارتون کردم .تا بچه چیزیش میشه میگن عه حتما حتما تو کاریش کردی
تا گریه میکنه میگن تو گازش گرفتی
سرفه میکنه میگن بردیش جلو کولر
میگن وای ببین بچه چقد از تو بدش میاد .مگه میشه بچه از مادرش بدش بیاد .
قطره گیر کنه گلوش میگن تو خواب بهش قطره دادی .
هلاک شدم
ای امام رضا حق منو بگیر از اینا .
شبو روز ندارم خستم خسته .ای کاش بخوابم صبح بیدار نشم
مامان آرین مامان آرین ۶ ماهگی
بخدا دیگه افسردگی گرفتم ازدست این زنا
من بچمو عروسی و ختم و دسته نمی‌برم چون بچه خودمه صلاحشو من میدونم من میدونم ک تو این جور مراسما اذیت میشه ولی کسی حرف منو باور نمیکنه میگن تو حساسی
ی چند جا دعوت کردن چون پسرم یکم اذیت می‌کنه نتونسم برم دیگه هیچ کی تمومش نمیکنه همه بدشون اومده یبار رفتم مهمونی همشون دیدن پسرم چقدر گریه کرد اذیت کرد همشونم میگفتن وای چقدر دیوونس چرا اینهمه گریه می‌کنه میگفتم خب بچس دیگه اینم اخلاقش اینطوریه خابش میاد اذیت می‌کنه نمی‌برم میگن چرا نمیای بچس دیگه عیبی نداره گریه کنه میبرم میگن دیوونس آدم نمیتونه باهاش بازی کنه بگیره بغلش بخدا انقد ناراحتم الان پسرم خابه دسته دراومده کوچه مامانم اومده میگه بیا میگم خب بچه خابه با حرص چارتا بارم کرده رفته الان پسرم یاد گرفته تو خاب علت میزنه من نمیتونم ولش کنم برم دسته نگا کنم ک بخدا هیچ کس منو درک نمیکنه همه دایه مهربان تر از مادر شدن برای بچم منم دشمن بچم میدونن